رکورد تولید رکود تماشا
علیرضا محمودی ؛دبیر گروه ادب و هنر
در سینمای ایران مشاوران رسانهای استخدام میشوند تا فیلمها در سکوت خبری ساخته شوند. دستاندرکاران فیلمها از همکاران رسانهای میخواهند همه تجربه و مهارت حرفهای خود را بهکار ببرند تا جریان تولید پروژههای سینمایی دور از چشم رسانهها به پایان برسد. در هنر-صنعتی که بنیادش بر دیدهشدن و حضور در عرصههای عمومی است، تلاش برای دیدهنشدن، پنهانشدن و درسایهماندن، میتواند دلایل خصوصی و عمومی فراوانی داشته باشد، اما در روزهای اول زمستان سال98 بهترین دلیل برای علاقه سینماگران به سکوت خبری، تلاش برای دوربودن از قضاوت عمومی است.
رسانههای شخصی در شبکههای اجتماعی، سرشار از قضاوت هنرمندان سینمای ایران است. هر کنش و واکنش آنها بهشدت در توفانی از قضاوتها بیرحمانه ارزیابی میشود. پشت این صفحههای اجتماعی مردمی دست به گوشی و دل به اخبار نشستهاند که میخواهند بدانند در روزگار گرانی و تحریم چهکسی نشانهای از رانت و آقازادگی از خود بروز میدهد. مردم حساس به ارقام و اعداد، وقتی با فیشهای حقوقی بیجان به جنگ قیمتهای غولشده میروند، حق دارند که از دستمزد بازیگران و پرکاری کارگردانان عصبانی شوند. تصویر ذهنی آنها از هنرمند، اسطورهایتر و فرهیختهتر و مردمیتر از رفتار بازیگرانی است که میلیاردی دستمزد میگیرند و کارگردانانی که به هیچ پیشنهادی نه نمیگویند.
در سالی که جورکردن سرمایه برای هر کار صنعتی و تولیدی به عملیات غیرممکن نزدیک میشود، سرمایه و سرمایهگذار در سینمای ایران آنقدر هست که تهیهکننده 150پروژه سینمایی برای حضور در بازار سینمای ایران درخواست پروانه ساخت میدهد. افزایش 30درصدی تقاضا برای ساخت فیلم در سال98 نسبت به سال گذشته، در شرایط طبیعی باید از حاصل رونق 50درصدی فروش فیلمها باشد، اما جدول فروش فیلمها میگوید که بهجز فیلمهایی که بیشتر از 5میلیارد فروختهاند، 70درصد فیلمهای اکران سال گذشته پروژههای شکستخوردهاند. وقتی نتیجه رکود فروش، رونق تولید است، یعنی مردم حق دارند نسبت به تولیدات و اخبار پرکاری دستاندرکاران خوشبین نباشند.
فروش اندک تنها دلیل بدبینی به رونق فروش در افکار عمومی نیست. کار وقتی سخت میشود که تولید این همه فیلم با وضعیت نمایش عمومی و اکران تناسبی ندارد. بیش از 10فیلم از فیلمهای بهنمایشدرآمده در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، هنوز نتوانستهاند جایی در دل پخشکنندهها باز کنند. تعداد 100فیلم به این فیلمها اضافه خواهد شد. درحالیکه ظرفیت نمایش عمومی در سینمای ایران، بیش از 60فیلم نیست، بسیاری از فیلمها راهی به پرده نخواهند داشت. ما با صنعتی مواجهیم که نه مشتری دارد و نه ویترینی برای جذب مشتری و تنها هنرش تولید است و تولید است و تولید.
پیداکردن ریشه پیداشدن سرمایهگذاران تازهنفس، با جیبهای سرشار از پول در سینمای ایران، ماجرایی فراتر از اقتصاد کوچک سینمای ایران است. حرف زدن درباره دلایل تولید فیلمهایی که نه توجیه اقتصادی قانعکننده و نه تحلیل فرهنگی مجابشونده دارند، کار سادهای نیست. سینمای ایران در حالی به رکورد کمسابقه تولید 100فیلم در کمتر از یکسال میرسد که هیچکدام از عوامل دوست ندارند پای این رونق بایستند، چون میدانند هرحرفی آنها را در برابر مخاطبانی قرار میدهد که در فیلم زندگی خود مشغول ساختن سکانسهای شادی نیستند. هیچ تماشاگری پای گیشه نمیخندد.