• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
شنبه 19 اسفند 1396
کد مطلب : 9113
+
-

از گزارش آدم‌ربایی تا دیدن گروگان در مترو

ماموران پلیس در حال تحقیق درباره ربوده شدن پسر جوانی توسط افراد ناشناس بودند اما خانواده گروگان به طور اتفاقی او را در مترو دیدند

وقتی پسر جوان به طرز عجیبی ناپدید شد، افراد ناشناس با خانواده‌اش تماس گرفتند و وانمود کردند که او را ربوده‌اند. آنها حتی برای آزادی گروگان‌شان باج‌خواهی هم کردند اما چند روز بعد خانواده پسر جوان، اتفاقی او را در مترو دیدند و پی بردند آدم‌ربایی در کار نیست و ماجرا چیز دیگری است.
به گزارش همشهری، ‌هفته گذشته مردی افغان به دادسرای جنایی تهران رفت و از ناپدید‌شدن برادرش به نام محمد خبر داد. او گفت: 3سال پیش برادرم برای کار به ایران آمد. در این مدت حسابی سرگرم کار بود و برای پدر و مادرم پول می‌فرستاد. او تقریبا هرروز با مادرم تماس می‌گرفت و با او صحبت می‌کرد. ضمن اینکه تمام اتفاقاتی را که در طول روز برایش رخ داده بود مو به مو برای مادرم بازگو می‌کرد. او قصد داشت با به‌دست آوردن پول ‌خانه‌ای در افغانستان بخرد و بعد برگردد تا با دختر مورد علاقه‌اش ازدواج کند. قرار بود 3هفته پیش به افغانستان برگردد و با هم به‌دنبال خرید خانه برویم اما ناگهان غیبش زد. هرچه با موبایلش تماس می‌گرفتیم، پاسخ نمی‌داد. سابقه نداشت که او حتی یک روز ما را بی‌خبر بگذارد. مادرم به‌شدت نگران وضعیت محمد بود و می‌گفت احتمالا بلایی سرش آمده است.
همین شد که به همراه پدرم به ایران آمدیم اما هیچ آدرس و نشانه‌ای از برادرم نداشتیم. چون محمد هربار در یک ساختمان کار می‌کرد، با این حال به چند نفر از دوستانش زنگ زدیم اما هیچ‌کس خبری از محمد نداشت. برای همین به محل کار سابق او رفتیم و در اطراف آنجا تراکت‌هایی با عکس برادرم پخش کردیم و به در و دیوار چسباندیم تا چنانچه ‌کسی از او خبری داشته باشد، به ما اطلاع دهد. خودمان هم در ایران ماندیم تا خبری از او به‌دست آوریم. تا اینکه چند روز قبل افراد ناشناسی به موبایل من زنگ زدند و گفتند محمد را ربوده و شکنجه داده‌اند. آنها می‌گفتند اگر میلیون‌ها تومان به حسابشان واریز نکنم، برادرم را به قتل می‌رسانند. حتی تهدید کردند اگر پای پلیس را وسط بکشیم، جان برادرم به خطر می‌افتد. هرچه اصرار کردم که تلفن را به‌دست محمد بدهند تا صدای او را بشنوم، قبول نکردند. همین شد که تصمیم به شکایت گرفتم، چون برادرم در دام آدم‌ربایان گرفتار شده و جانش در خطر است.

دیدار در مترو

با شکایت مرد افغان، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی جنایی، ‌تحقیقات خود را برای پیدا‌کردن ردی از گروگانگیران شروع کردند. هیچ‌کس نمی‌دانست ماجرا از چه قرار است و آدم‌ربایان با چه انگیزه‌ای محمد را ربوده‌اند. درحالی‌که کارآگاهان سرگرم تحقیق در این پرونده بودند، اتفاق عجیبی رخ داد و مشخص شد که اصلا ماجرا آدم‌ربایی نبوده است. شاکی که از صبح تا شب به همراه پدرش در خیابان‌های تهران در جست‌و‌جوی برادرش بود، یکی از روزها به‌صورت کاملا اتفاقی، برادرش را در مترو دید. هردو شوکه شدند. محمد خبر نداشت خانواده‌اش را نگران کرده و به دردسر انداخته است. در ادامه مشخص شد موبایل محمد خراب شده و چندین بار با تهیه کارت تلفن به کیوسک رفته تا با خانواده‌اش تماس بگیرد اما یا خط اشغال بوده یا کسی برنداشته و موفق به برقراری ارتباط نشده است. از سوی دیگر با توجه به روزهای پایانی سال، حسابی درگیر کار در تهران و شهرهای اطراف بوده و فکرش را نمی‌کرده که اینچنین خانواده‌اش را به دردسر می‌اندازد.
به این ترتیب شاکی همراه برادرش به دادسرا رفت و راز ناپدید‌شدن محمد را فاش کرد. این درحالی است که همچنان افراد ناشناس و سودجو با برادر محمد تماس می‌گرفتند و با داستان‌سرایی مدعی بودند که محمد را گروگان گرفته‌اند و قصد اخاذی داشتند. در چنین شرایطی، جست‌و‌جو برای شناسایی افراد باجگیر ادامه دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید