• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 2 دی 1398
کد مطلب : 91046
+
-

همشهری، پدیده اعتراضات قومی به سریال‌ها و فیلم‌ها را بررسی می‌کند

اعتراض وارد است وارد نیست

تلویزیون
اعتراض وارد است وارد نیست


فهیمه پناه‌آذر ـ روزنامه‌نگار

پرده بزرگ طرفداران تیم نساجی قائمشهر که در آخرین بازی تیم محبوبشان، برای عوامل سریال پایتخت6 خط و نشان کشیده بودند، بار دیگر باعث توجه افکار عمومی به پدیده اعتراضات قومی به محصولات نمایشی شد. طی چند دهه گذشته سریال‌های زیادی با محوریت اقوام مختلف ایرانی برای تلویزیون ساخته شده، اما همیشه نمایش آن از تلویزیون بدون حاشیه نبوده است و همیشه از زمان آغاز پخش حاشیه‌هایی ازجمله اعتراض‌های قومی را به‌دنبال داشته است و حتی گاهی اعتراض‌ها به اندازه‌ای بوده که جلوی پخش سریال گرفته شده است.

نوع جدید اعتراض‌های اخیر
همیشه وقتی سریالی پخش خود را از شبکه‌های تلویزیونی آغاز می‌کرد، حاشیه‌ها جای خود را به اصل داستان می‌دادند، اما این بار نوع دیگری از اعتراضات دیده می‌شود. هنوز فصل ششم پایتخت ساخته نشده، گروهی از هواداران تیم نساجی مازندران که خبردار شده‌اند، بهرام افشاری، بازیگر پایتخت قرار است در نقش بازیکن این تیم بازی کند، به سیروس مقدم یادآوری کرده‌اند که پایش را از گلیم‌اش درازتر نکنه وگرنه با آنها طرف خواهد بود.
هرچند فصل‌های اول تا سوم هم زمانی که ساخته شد به‌خاطر لهجه مورد اعتراض مازنی‌ها قرار گرفت؛ اینکه لهجه کمی غلو شده ادا شده یا اینکه فرهنگ مردم آنها به سخره گرفته شده است. اما نکته قابل تأمل این است که شروع این حاشیه‌ها گاهی از صحن مجلس و نامه‌نگاری‌های سیاسیون آغاز می‌شود؛ امری که آرش عباسی نیز به آن اشاره می‌کند: «بخش عمده‌ای از این اعتراض‌ها از مجلس بیرون آمده است. وقتی به تاریخ این اعتراض‌ها رجوع می‌کنم، متوجه می‌شوم عمده مشکلات از مجلس بیرون آمده است. نماینده هر شهر برای اینکه نشان دهد به فکر مردمش است، سطحی‌ترین کار ممکن را انتخاب کرده و اعتراض می‌کند؛ درصورتی که این کار فقط به فرهنگ و هنر کشور ضربه می‌زند.» نویسنده فصل ششم پایتخت به همشهری توضیح می‌دهد: «بزرگ‌ترین پتانسیل قومی را که در ایران وجود دارد، به‌خاطر همین تعصبات بی‌جا از دست می‌دهیم. بخش بزرگی از مردم، اتفاقات و داستان‌ها در شهرهای کشور به‌خاطر یک عده که می‌خواهند خودشان را نشان بدهند، پنهان شده است.»

نقش نمایندگان مجلس
 این نمایشنامه‌نویس تأکید می‌کند که شروع‌کننده این اعتراض‌ها نمایندگان هستند و نمی‌توان آن را کتمان کرد. اینها با قهرمان کردن خودشان در مقاطع کوتاهی که هستند به فرهنگ خیانت می‌کنند. افرادی که به جایگاه مجلس راه پیدا کرده برای قهرمان شدن میان همشهری‌های خود بدترین راه ممکن را انتخاب می‌کنند و به جای انجام کار سازنده و مفید از این راه دل مردم را به‌دست می‌آورند. 
البته عباسی به این نکته هم اشاره می‌کند که علاوه بر حضور برخی برای نشان دادن خودشان، این موضوع می‌تواند ریشه تاریخی داشته باشد و آن به تعصبات ایرانی‌ها برمی‌گردد که تعصب باعث شده همیشه از آن ضربه بخوریم و به‌نظر هیچ قدرتی هم نمی‌تواند آن را تغییر دهد.
این کارگردان تئاتر بار دیگر به اعتراضات اشاره می‌کند و اینکه این نوع تعصب‌ها و اعتراض‌ها دست و پای افرادی که قرار است سریالی را بنویسند و یا کارگردانی کنند، بسته و جسارت را از آنها گرفته است. هم‌اکنون صددرصد شخصیت‌های منفی، دزد و قاچاقی‌ها که وجود خارجی دارند، همه لهجه غلیظ تهرانی حرف می‌زنند. هم‌اکنون بی‌خطرترین نقطه تهران است. سریال گاهی به‌خاطر یک دیالوگ جلوی پخشش گرفته می‌شود و متأسفانه ظرفیت‌ها سر تعصب‌های قومی پایین است و برخی هم به‌خاطر منفعت خودشان به آن دامن می‌زنند.

اعتراض به لهجه، اعتراض به تولیدات بومی
فرقی ندارد که سریال «در مسیر زاینده‌رود» باشد که هموطنان اصفهانی به لهجه سریال اعتراض کنند و اینکه چرا یک فوتبالیست حرفی را در سریال زده است یا سریال «وارش» باشد که در خطه شمال ساخته شده و مردم به نوع ساخت و شخصیت‌هایش معترض شوند. گاهی وضع بدتر هم می‌شود که سریالی با پروسه ساخت طولانی به‌خاطر اعتراض‌ها جلوی پخش آن گرفته می‌شود و گاهی تا مرز امنیتی شدن پیش می‌رود که بزرگ‌ترین نمونه آن «سرزمین کهن» کمال تبریزی است. پخش سریال قرار بود ۵دی۱۳۹۲ از شبکه3 باشد، اما عنوان شد که سریال توهین و تحریف تاریخ ایل بختیاری است و این امر موج اعتراضات را به‌وجود آورد و بعد از 4سال قرار شد مهر1396 پخش شود که گویا باز هم سریال نتوانست رضایت برخی را جلب کند و در نهایت پرونده نمایش آن بسته شد. بگذریم از سریال‌های دیگر مانند «شهریار» کمال تبریزی که دخترش 80درصد آن را ساختگی خواند و به آن اعتراض کرد تا سریال‌های مدیری که صدای هر صنف را درآورد یا سریال «ساختمان85» یا «تا ثریا»ی سیروس مقدم و «ساختمان پزشکان» سروش صحت که صدای پزشکان را درآورد. برخی نیز معتقدند که نبود پژوهش در فیلمنامه‌ها باعث شده که مشکلاتی برای سریال‌های تلویزیونی ایجاد شود.
عباس نعمتی، فیلمنامه‌نویس بر اهمیت نقش تحقیق و پژوهش برای ساخت یک سریال تأکید جدی دارد. وی با بیان این نکته که متأسفانه برای تحقیق و پژوهش در تولیدات نمایشی هزینه‌ای درنظر گرفته نمی‌شود، درباره دلایل این نوع اعتراضات به ایسنا می‌گوید: «این روند 3 گلوگاه دارد که اگر حل بشود به‌نظرم خیلی وضعیت بهتری می‌یابیم؛ اول ثبات مدیریت است. در 8 سال گذشته صداوسیما 3 رئیس و 3 معاون سیما به‌خود دیده است. پیش از این مدیر شبکه عوض شده و پیش از آن هم مدیر گروه‌های فیلم و سریال تغییر کرده‌اند. این تحولات چند سال گذشته باعث شده تیم‌های تولیدی دنبال سریال‌هایی بروند که صفر تا صدش از استارت زدن تا پخش یک سال تا 2 سال باشد؛ بنابراین این پروسه اصلا زمانی برای پژوهش باقی نمی‌گذارد. یک پژوهش چقدر وقت می‌خواهد؟ یک سال. تلویزیون یک سال تحقیق، یک سال نگارش و یک سال کار را بسازد که روی هم رفته 3 سال زمان می‌برد.» نعمتی معتقد است: «پژوهش فارغ از تولید یا خارج از هسته تولید سریال فایده ندارد. پژوهش زمانی جواب می‌دهد که در دل پروژه و چسبیده به پروژه رخ دهد. تجربه نشان داده پژوهش‌های مستقل از تولید، به نتیجه نمی‌رسند.»


مکث
وقتی به هم می‌خندیم


اصغر مهاجری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی می‌گوید: «متأسفانه در این فرایند چند عامل وجود دارد که در جامعه امروز به جای اینکه با هم بخندیم، به هم می‌خندیم و با هم خندیدن به به هم خندیدن تبدیل شده است. یکی از عوامل بسیار مهم که به جامعه ورود پیدا کرده و نیازمند تدبر و تعقل است، فرسایش سرمایه‌های اجتماعی بوده که در این زمینه حوزه فرهنگ و هنر می‌تواند در جهت کمک‌رسانی پیش‌قراول باشد.» وی در ادامه به همشهری توضیح می‌دهد: «جامعه ما در 12سال اخیر دچار فرسایش سرمایه‌های اجتماعی شده و این عامل جزو 5مسئله بزرگ در ایران است. در فرسایش سرمایه‌های اجتماعی افقی، توسعه و دمکراسی وجود دارد و در فرسایش سرمایه‌های اجتماعی عمودی برعکس می‌توان از زهر هلاهل نام برد. شفافیت، اعتماد و پویایی شبکه‌ها در این سرمایه‌های اجتماعی 3ضلع مثلث هستند. زمانی که به دلایل مختلف اعتماد و شناخت کمتر می‌شود، پویایی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. هم‌اکنون قوم‌ها روابط پویا در قالب شبکه‌های اجتماعی ندارند. همین امر باعث شده که در جامعه شهروند درجه یک، دو و حتی سه پدیدار شود. اگر بخواهیم سرمایه‌های اجتماعی بالندگی پیدا کنند باید روابط بین گروه‌ها و نهادها و حاکمیت شفاف‌تر و قابل اعتماد‌تر شود. هم‌اکنون چون دچار فرسایش اجتماعی شده‌ایم، شکل عمودی آن دیده می‌شود؛ هر کسی قوم خود را می‌بیند و تعصب قوم خود را دارد. قوم برتر شکل می‌گیرد و این فکر ایجاد می‌شود که بقیه در حال تخریب ما هستند یا علیه ما کار می‌کنند.»
دومین عاملی که این استاد دانشگاه از آن یاد می‌کند، آستانه تحمل جامعه ایرانی است؛ آستانه تحملی که به‌شدت کاهش پیدا کرده و همین باعث می‌شود که با کوچک‌ترین طنز، همه‌‌چیز به هم بخورد. وی تصریح می‌کند:«شرایط تعامل به واسطه کاهش آستانه تحمل‌ها دیگر وجود ندارد و همین امر باعث شده به سمت شکایت و جبهه‌گیری پیش برویم. واقعیت این است که سپهر سلامت جامعه ایرانی شکننده شده است.» این استاد دانشگاه به عامل سوم که منافع اجتماعی و ملی است، اشاره می‌کند: «هم‌اکنون منافع سیاسی، جناحی و حتی فردی به منافع ملی و اجتماعی ارجح شده است. همین نگرش جناحی یا قومی همان زهر هلاهل است که ما به آن روی آورده‌ایم؛  نابرابری‌های اجتماعی مشکل ایجاد می‌کند و همین باعث شده به سمت رهبری‌های قومیتی سوق پیدا کنیم.»
مهاجری در ادامه عنوان می‌کند: «عامل دیگر، حرفه‌ای نبودن هنرمندان است که به شکل غیرحرفه‌ای عمل می‌کنند. نوع برنامه‌سازی و ساخت فیلم‌ها و سریال‌ها به شکلی است که همه به هم می‌خندند؛ برای مثال بهترین کمدین‌های دنیا وقتی مردم را می‌خندانند کسی از آنها شکایت نمی‌کند، اما در ایران به‌طور مثال مهران مدیری هم می‌خواهد مردم را بخنداند باز هم تیکه‌ای به یک مدیر و... می‌اندازد. در حوزه حرفه‌ای وقتی خودمان مشکل داریم تعصبات قومی هم به‌شدت قوی و ریشه‌دار شده و همین امر حتی سیاست را تحت‌الشعاع قرار داده است. حتی در سیاست برگزیدگان ما براساس قومیت‌ها رأی آوردند. هنرمندان هم برای به‌دست آوردن شهرت به‌صورت ناآگاهانه باعث تحریک مردم می‌شوند.»
به‌گفته مهاجری، اگر میزان ما به گذر جامعه مدنی با تقویت سرمایه اجتماعی رخ بدهد حساسیت‌های غیرملی ما کاهش پیدا می‌کند و تنها چیزی که می‌تواند ما را نجات دهد تا بتوانیم از عصبیت و تعصبات موجود به جامعه مدنی گذر کنیم، هنر است. هنرمندان می‌توانند تهدید را به فرصت تبدیل کنند.


این خبر را به اشتراک بگذارید