سهل خجندی و صاحب دیوانی سمرقند

ابوفضل بلعمی، سهل خجندی را به ریاست امور مالی و اداری سمرقند گماشت. سهل پیش از آنکه رهسپار سمرقند شود به نزد ابوفضل رفت و گفت: «ای امیر! چون به سمرقند بروم، از سوی تو فرمان‌ها به من می‌رسد. امیر نشانه و قرینه‌ای تعیین کند که کدام فرمان را اجرا کنم و کدام را نه.»
ابوفضل گفت: «حرف خوبی زدی. چند روز در خانه بمان تا به تو جواب دهم.»
سهل به خانه رفت. ابوفضل همان وقت، کس دیگری را به ریاست امور مالی و اداری سمرقند گماشت و روانه‌اش کرد و به سهل دستور داد که یک سال از خانه بیرون نیاید. چون یک سال گذشت او را فراخواند و گفت: «ای سهل! کی دیده بودی که ما دو نوع فرمان بدهیم؟ یکی راست و دیگری دروغ. به آنچه نخواهیم فرمان نمی‌دهیم  و چون فرمانی دادیم انجام خواهد گرفت. این گمان که تو بر ما بردی کار ناتوانان است و چون تو ما را در کار حکومت، ناتوان دانستی ما نیز تو را از آن مقام برکنار کردیم تا تو با این پندار نادرست مشغول به کار نشوی که ما فرمانی خواهیم داد که کسی جرأت داشته باشد آن را اجرا نکند.»
قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووس بن‌اسکندر