مادر فرشتهایست که من فکر میکنم
مادر کنار باغچه تنها نشسته است
سرشار از سکوت و مدارا نشسته است
اشکش کبوترانه به سوگ کبوتری
بر نردههای خیس تماشا نشسته است
مادر فرشتهایست که من فکر میکنم
بر روی خاک معجزه آسا نشسته است
مادر پرندهایست که با بالهای خیس
بر شاخه شکسته رؤیا نشسته است
میترسم آنقدر که گمان میکنم زنی
بر پرتگاه آخر دنیا نشسته است
مادر بایست تا بنشیند غبار یاس
میخواهم او بایستد اما، نشسته است
عبدالجبارکاکایی
موسیقی کلمات
مادر فرشتهایست که من فکر میکنم
در همینه زمینه :