ناموازنه فهرستها
2جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا با شرایط متفاوتی برای تعیین لیستهای انتخاباتی مواجه هستند
بستن لیستهای انتخاباتی یکی از عمدهترین چالشهای جریانهای سیاسی در کشور است. این مسئله برای جریانهایی که شرایط خود را برای پیروزی مساعد میدانند، دشوارتر میشود؛ چراکه اساسا پیروزی را در گروِ اتحاد نمیبینند. در مقابل جریانی که شرایط خود را برای رقابت دشوار میداند، بیش از دیگران به اتحاد میاندیشد. اگر رقابت اصلی در انتخابات پیشرو را میان 2 جریان اصولگرا و اصلاحطلب درنظر بگیریم، جریان اصولگرا بیش از جریان اصلاحطلب به فتح مجلس یازدهم امیدوار است.
دلایل عمده امیدواری آنها به شرایط اقتصادی کشور بازمیگردد که آن هم به عملکرد دولت و مجلس مورد حمایت جناح رقیب گره خورده است. از اظهارنظرها و گفتههای چهرههای اصولگرا چنین بر میآید که پیشفرضها و محاسبات این جریان سیاسی برای رقابت و پیروزی در انتخابات، بر نارضایتی مردم از رقیب استوار است. تعدد و کثرت افرادی که از طیفهای مختلف جریان اصولگرا برای کاندیداتوری ثبتنام کردهاند، نشان میدهد که آنها مسیر پیروزی را هموار میبینند. مقولاتی مانند ارائه لیست واحد و ضرورت وحدت و یکپارچگی در میان اصولگرایان بیشتر در مفهوم شعاری و تعارفگونه بهکار میرود. وحدت در جریان اصولگرا اساسا یک امر فانتزی و غیرضروری محسوب میشود؛ یعنی افراد و نیروهای این جریان سیاسی بیش از آنکه اعتقادی به وحدت داشته باشند، برای متهم نشدن به وحدتشکنی، شعار وحدت سر میدهند. با ازبینرفتن سازوکارهای شیخوخیت و ریشسفیدی، نیروهای اصولگرا درباره یک سازوکار مؤثر و کارآمد برای وحدت و ارائه لیست واحد به توافق نرسیدهاند؛ به همین جهت است که آنها ابایی ندارند که بگویند امکان ارائه چند لیست از سوی این جریان وجود دارد؛ چنانکه محمدجواد ابطحی از چهرههای جبهه پایداری گفته ممکن است اصولگرایان در تهران 3فهرست جداگانه داشته باشند.
از طرفی، جایگاه «شورای ائتلاف اصولگرایان» و اعتبار تصمیمات آن برای طیفهای مختلف اصولگرا چندان مشخص نیست. این در حالی است که نیروهایی مانند جبهه پایداری اساسا حضور و مشارکتی در این شورا ندارند. محسن پیرهادی، سخنگوی این شورا درباره شیوه کار شورای ائتلاف برای تعیین لیست گفته که «این شناسایی افراد برای حضور در لیست ابتدا از پایین به بالا صورت میگیرد و از نظرات مردم در قالب مجامع عمومی آغاز میشود و در مراحل بعدی بنابر مقبولیت افراد انتخاب خواهند شد.» پیرهادی از «سامانهای» سخن گفته که از «پشت درهای بسته» بیرون آمده و قرار است بهزودی معرفی شود و بهواسطه آن کاندیداهای ائتلاف شناسایی شوند. با این حال، هنوز مشخص نیست که نیروهای اصولگرا تا چه میزان درباره سامانه مورد اشاره و شیوه کار آن توافق دارند.
دورنمای وحدت اصولگرایان با وجود کثرت گروهها و تعدد افراد مختلف با توجه به تجربههای گذشته این جناح در ارائه لیستهای انتخاباتی، دشوار بهنظر میآید. مسیر ناهموار اصولگرایان برای وحدت زمانی قابل فهمتر میشود که آنها پیروزی را در دسترس و مسیر آن را هموار میبینند. با توجه به ثبتنام گسترده اصولگرایان برای کاندیداتوری، سناریوهای مختلفی برای تعیین لیستهای انتخاباتی این جریان سیاسی مطرح است. طیفهای مختلف اصولگرایان که برای ورود کاندیداهای خود به مجلس خیز برداشتهاند در 4گروه قابل تقسیم هستند که درصورت نرسیدن به توافق برای ارائه لیست واحد، شاهد معرفی لیستهای جداگانه از سوی آنها خواهیم بود: 1-اصولگرایان سنتی؛ شامل حزب موتلفه، جبهه پیروان نیروهای مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین. 2-جبهه پایداری که مبنای حضور در انتخابات را «تکلیف» خود میدانند و «اصلح نامقبول» را به «مقبول ناصالح» ترجیح میدهند. باورهای غیرمنعطف این طیف از جریان سیاسی اصولگرا، هرگونه وحدت با گروههای دیگر را تقریبا غیرممکن کرده است. 3- نواصولگرایانی که محمدباقر قالیباف، نامزد 3دوره ریاستجمهوری آنها را رهبری میکند. 4-مدیران احمدینژادی متشکل از معاونان و وزرای دولتهای نهم و دهم که با عنوان جریان «بهار» شناخته میشوند.
مصایب مضاعف اصلاحطلبان
در سوی دیگر سپهر سیاست ایران، شرایط اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات بسیار متفاوت است. برخلاف اصولگرایان، تعداد چهرهها و افراد شناخته شده از این جریان که برای نامزدی مجلس یازدهم ثبتنام کردهاند، بسیار کمشمارند. چهرههای مرکزی اصلاحطلبان رغبت چندانی برای حضور در انتخابات از خود نشان ندادند؛ تا جایی که محمدرضا عارف سرلیست انتخابات مجلس دهم از ورود دوباره به مجلس یازدهم صرفنظر کرد. اصلاحطلبان دغدغههای مضاعفی نسبت به اصولگرایان برای حضور در انتخابات پیش رو دارند. بستن لیست واحد در مرحله فعلی اولویت این جریان سیاسی نیست. یک چالش عمده اصلاحطلبان عبور نامزدهای آنها از فیلترینگ شورای نگهبان است. آنها هرگونه تصمیمگیری درباره لیستهای انتخاباتی را به بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان موکول کردهاند. شهیندخت مولاوردی، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و از چهرههایی که نامش برای سرلیستی مطرح است، درباره وضعیت اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات گفت: «بعد از عبور از فیلتر شورای نگهبان ببینیم داشتههایمان چیست و باید از بین چه کسانی نامزدهای خود را انتخاب کنیم.» مولاوردی حتی گفته است که «امکان دارد اصلاحطلبان لیستی ارائه ندهند.» این سخن بسیاری از چهرههای اصلاحطلب است؛ آذر منصوری هم به همشهری گفت که اگر چهرههای اصلی اصلاحطلبان تأیید صلاحیت نشوند، ممکن است لیستی ارائه ندهند. او همچنین گفت که بر مبنای استراتژی جدید اصلاحطلبان، این جریان سیاسی همانند انتخابات 94، از کاندیداهای نیابتی حمایت نخواهند کرد؛ چراکه با کاندیداهای حداقلی نمیتوان به مطالبات حداکثری مردم پاسخ گفت.
درباره ائتلاف با جریان اصولگرایان معتدل و میانهرو هم، اصلاحطلبان گویا راهبردی متفاوت از انتخابات پیشین دنبال میکنند؛ آنها رغبتی برای ائتلاف با نیروهای موسوم به اصولگرایان معتدل و میانهرو ندارند. به باور آنها حمایت از کاندیداهای این گروه و عملکرد آنها در دولت و مجلس، به سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب زده است.
درباره تعیین لیستهای انتخاباتی نیز، اصلاحطلبان طرح «سرا» یا سامانه رأیسنجی را مبنای کار خود قرار دادهاند تا به وسیله آن کاندیداهای مورد نظر را برای تعیین لیست انتخاباتی شناسایی کنند؛ طرحی که مورد مخالفت برخی از چهرههای حزبی قرار گرفته است. اما بهنظر میرسد این طرحی است که به تصویب شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان رسیده و با وجود مخالفتهای موجود، طرح سرا تاکنون تنها گزینه پیش روی اصلاحطلبان است. برای اصلاحطلبان که یک تجربه موفق در ارائه لیست واحد در انتخابات 94به جا گذاشتهاند، تعداد و کمیت نامزدهای راه یافته به مجلس مهم نیست، آنها تلاش دارند که بهجای نمایندگان نیابتی، نمایندگان واقعی خود را هرچند با تعداد کمتر راهی مجلس کنند.