نبش قبر مقتول برای تأیید یک بخشش
بستگان مقتول مدعی بودند که اولیای دم، فرزندان واقعی مقتول نبودند
وقتی فرزندان مقتول از خونخواهی گذشتند و گفتند که قاتل پدرشان را میبخشند، خواهران مقتول مدعی شدند که آنها فرزندان واقعی وی نیستند و بخشش آنها اثری در پرونده ندارد. این ادعا، پرونده را وارد ماجرایی پیچیده کرد؛ تا جایی که برای اثبات آن دستور نبش قبر مقتول هم صادر شد اما در نهایت قاضی جنایی مهر تأیید بر بخشش قاتل زد.
به گزارش همشهری، این پرونده عجیب 21اردیبهشتماه سال ٩١ به جریان افتاد. آن روز جنایتی در یکی از خیابانهای مرکز تهران رخ داد که در جریان آن مرد میانسالی با شلیک گلوله به قتل رسید. با شروع تحقیقات پلیسی معلوم شد که آن شب مقتول در خانه تنها بوده و همسر و فرزندانش در یک مهمانی فامیلی حضور داشتند، اما وقتی به خانه برگشتند با جسد پدر خانواده روبهرو شده و ماجرا را به پلیس اطلاع داده بودند.
بررسیها حکایت از این داشت که قتل از سوی فردی آشنا صورت گرفته است؛ چراکه وی بهراحتی وارد خانه شده و پس از جنایت نیز بدون اینکه اثری از خود بهجا بگذارد، گریخته است.
از همان زمان تحقیق روی آشنایان مقتول متمرکز شد، اما اسرار جنایت برملا نشد تا اینکه با گذشت ٦سال پس از جنایت (سال ٩٧) فردی به اداره پلیس رفت و سرنخی از این جنایت در اختیار پلیس قرار داد. او گفت که قتل را یکی از دوستانش انجام داده و حالا و با گذشت سالها از حادثه، در عالم مستی اسرار جنایت را نزد او فاش کرده است.
طبق گفتههای این مرد، متهم کسی جز باجناق مقتول نبوده است. به این ترتیب، دستور بازداشت او صادر شد و کارآگاهان موفق شدند ٦سال پس از جنایت، این مرد را در اصفهان دستگیر کنند. او در بازجوییها اعتراف کرد که قتل را با همدستی خواهرزنش(همسر مقتول) انجام داده است. وی توضیح داد: باجناقم مرد بداخلاقی بود و همه ازجمله خانوادهاش را اذیت میکرد. حتی چند سال پیش در درگیری مرا زخمی کرد که از او شکایت کردم. همسرش هم با او اختلاف و درگیری داشت تا اینکه روز حادثه با برنامهریزی قبلی و نقشهای که خواهرزنم طراحی کرده بود، نقشه جنایت را عملی کردیم. خواهرزنم با داروی خوابآور شوهرش را بیهوش کرد و همراه فرزندانش برای رفتن به مهمانی از خانه خارج شد. پس از رفتن او، من به خانهشان رفتم و با اسلحه جان باجناقم را گرفتم اما سالها بعد، وقتی در عالم مستی نزد دوستم ماجرای جنایت را بازگو کردم، وی مرا لو داد. پس از اعتراف این مرد، همسر مقتول نیز بازداشت شد و او هم اعتراف کرد که نقشه قتل شوهرش را با همدستی شوهرخواهرش کشیده و او را بیهوش و مقدمات جنایت را برای شوهرخواهرش فراهم کرده است.
به این ترتیب، باجناق جنایتکار به اتهام مباشرت در قتل عمدی و همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل شوهرش روانه زندان شدند. پرونده آنها اما هنوز به دادگاه کیفری فرستاده نشده بود که 2 فرزند مقتول، یعنی دختر و پسر جوان وی راهی دادسرای جنایی تهران شدند و عاملان قتل پدرشان (مادر و شوهرخالهشان) را بخشیدند. با این حال، شکایت خواهران مقتول روند رسیدگی به پرونده را تغییر داد.
دستور تازه
با رضایت فرزندان مقتول، پرونده در حال ارسال به دادگاه کیفری یک استان تهران بود که خواهران مقتول راهی دادسرا شدند و با ارائه مدارک پزشکی مدعی شدند دختر و پسری که بهعنوان فرزندان برادرشان از قصاص قاتل گذشت کردهاند، فرزندان واقعی او نیستند. آنها گفتند که برادرشان هیچوقت نمیتوانست بچهدار شود و به همین دلیل رضایت فرزندان او اثری در سرنوشت پرونده ندارد. یکی از خواهران مقتول، گفت: برادر ما بهخاطر مشکلی که داشت نمیتوانست بچهدار شود و این دختر و پسر یا فرزندان عروسمان از ازدواج اولش هستند یا اینکه آنها را از پرورشگاه آورده و بزرگشان کردهاند. در آن زمان، آنها با ما رفتوآمد زیادی نداشتند و بعدها عروسمان گفت که با انجام درمان بچهدار شدهاند اما ما مطمئنیم که وی به ما دروغ گفته و این دختر و پسر فرزندان برادرمان(مقتول) نیستند.
پس از مطرح شدن ادعای تازه، قاضی پرونده دستور انتقال همسر مقتول از زندان به دادسرا را صادر کرد. او درخصوص گفتههای خواهرهای شوهرش، گفت: اگرچه همسرم نمیتوانست بچهدار شود اما ما از طریق آیویاف(تلقیح آزمایشگاهی) بچهدار شدیم و دختر و پسری که رضایت دادهاند، فرزندان واقعی شوهرم(مقتول) هستند.
با توجه به مرموز بودن ماجرا، قاضی جنایی دستور نبش قبر مقتول را داد تا با انجام آزمایش دیانای مشخص شود که دختر و پسر جوان فرزندان مقتول هستند یا نه؟
نبش قبر
با دستور قاضی محمدتقی شعبانی، چند روز پیش نبش قبر انجام و آزمایش دیانای از مقتول و همسر وی گرفته شد. مرحله بعد این بود که دختر و پسر مقتول هم برای انجام آزمایش دیانای حاضر شوند تا مشخص شود که فرزندان واقعی مقتول هستند یا نه؟ آنها اما برای انجام آزمایش حاضر نشدند و در بررسیها معلوم شد که این دختر و پسر جوان پس از بخشش قاتلان پدرشان از ایران خارج شدهاند.
در این شرایط دسترسی به آنها غیرممکن بود؛ چون دیگر قصد بازگشت به ایران را نداشتند و با کسی در ارتباط نبودند؛ بنابراین قاضی جنایی با توجه به قاعده فقهی «اماره فراش» و با توجه به اینکه همسر مقتول تأکید دارد که دختر و پسر جوان، فرزندان او و مقتول هستند، اصل را بر صحت اظهارات این زن نهاده و نسبت فرزندان مقتول را پذیرفته و بخشش آنها را تأیید کرد.
این یعنی بخشش آنها بهعنوان اولیای دم از سوی دادسرا پذیرفته شده و به این ترتیب پس از تکمیل تحقیقات، قاضی جنایی کیفرخواست پرونده را صادر خواهد کرد و بهزودی متهمان از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری محاکمه خواهند شد.