• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
چهار شنبه 20 آذر 1398
کد مطلب : 90026
+
-

زیرکی پسر اصفهانی دست 2 برادر سارق را رو کرد

زیرکی پسر اصفهانی دست 2 برادر سارق را رو کرد


نقشه دستبرد به خانه‌های تهران و اصفهان در زندان کشیده شد و دزدان سابقه‌دار به محض آزادی، سناریوی دزدی را کلید زدند. 2 نفر از اعضای این گروه نقش مأمور ایست بازرسی را بازی می‌کردند و نفر سوم وارد خانه‌ها می‌شد تا اموال قیمتی را سرقت کند.
به گزارش همشهری، از اول اسفند‌ماه پارسال تا پایان فروردین امسال گزارش دستبرد به خانه‌های غرب تهران به پلیس پایتخت گزارش شد. بیشترین سرقتی که در این یک‌ماه انجام شده بود، سرقت طلا و جواهرات 750میلیونی بود و کمترین 150میلیون تومانی. آنچه در تمام شکایت‌ها مطرح شد و اشتراک داشت، این بود که برخی از مالباخته‌ها هنگام بازگشت به خانه‌شان با ایست بازرسی  درست سرکوچه‌هایشان روبه‌رو شده بودند. این یعنی دزدان نقش مأمور را بازی می‌کردند تا همدستشان به‌راحتی سرقت‌هایش را انجام دهد. ساکنان کوچه می‌گفتند همان شبی که سرقت رخ داده 2 نفر با لباس شخصی سرکوچه ایستاده و نقش مأمور را بازی می‌کردند. آنها اقدام به بازرسی خودروها کرده و بعد، اجازه رفتن به آنها می‌دادند. 
هیچ سرنخی برای شناسایی دزدان در دست نبود و این نشان می‌داد که یک گروه سازمان‌یافته و حرفه‌ای دست به سرقت‌های سریالی می‌زنند که سعی داشتند ردی از خودشان به جا نگذارند. با این حال تحقیقات برای شناسایی دزدان حرفه‌ای ادامه داشت تا اینکه ردی از آنها در اصفهان به‌دست آمد. پسری جوان که ساکن یکی از خیابان‌های اصفهان بود به پلیس زنگ زد و گفت به رفت‌وآمدهای 2 برادر که به‌تازگی در طبقه اول ساختمان آنها ساکن شده‌اند، مشکوک است. این پسر پلیس‌بازی در آورده و نیمه‌شب در حیاط مخفی شده بود تا اینکه 2 برادر را هنگام ورود به خانه دیده بود. آنها اموالی در دست داشتند و در حرف‌هایشان می‌گفتند که از خانه‌ای در همان حوالی سرقت کرده‌اند.
 کارآگاه‌بازی‌های این پسر زیرک نتیجه داد و او که همه حرف‌های 2 برادر مرموز را شنیده بود به اداره پلیس رفت و آنها را لو داد. او گفت که از حرف‌های این دو نفر متوجه شده که سارق منزل هستند. از سوی دیگر از وقتی در آن خانه ساکن شده‌اند، مدام رفت‌وآمدهای مشکوکی دارند و وسایلی را جابه‌جا می‌کنند که به‌نظر سرقتی است. همین کافی بود تا مأموران 2 برادر را دستگیر کنند. آنها کسی جز سارقان منزل خانه‌های غرب تهران نبودند که در مدت یک‌ماه با شگردی خاص دست به سرقت‌های سریالی زده بودند. وقتی مشخص شد که این 2 برادر دستگیر شده با همدستی دوستشان خانه‌های تهران و اصفهان را خالی می‌کردند، بخشی از پرونده که مربوط به سرقت خانه‌های تهران بود به دادسرای ویژه سرقت پایتخت فرستاده شد.
2 برادر دستگیر شده صبح دیروز برای انجام تحقیق پیش روی قاضی میثم حسین‌پور، دادیار دادسرای ویژه سرقت قرارگرفتند و در بازجویی‌ها اقرار کردند که با پول دزدی یک خانه ویلایی در کرج و یک خودروی ماکسیما خریده‌اند. آنها وقتی پول‌هایشان تمام‌شده بود برای انجام سرقت‌های جدید راهی اصفهان شدند اما فکرش را نمی‌کردند که پسر همسایه فال‌گوش ایستاده و دستگیر می‌شوند. نفر سوم این گروه هم فراری است.


نقشه سرقت در زندان

برادر بزرگ‌تر متولد سال 57است و مهدی نام دارد. او می‌گوید در زندان نقشه دستبرد به خانه‌ها را کشیده است. او به همراه همسر و همسر برادرش به شیراز سفر می‌کرد و طلاهای مسروقه را با طلاهای دیگر تعویض می‌کرد تا با خرید طلای جدید فاکتور بگیرد. پس از آن با فاکتور، طلاها را می‌فروخت. در ادامه گفت‌وگوی همشهری با برادربزرگ‌تر را می‌خوانید.

ظاهرا سابقه داری و پس از آزادی از زندان بار دیگر نقشه سرقت کشیدی؟
نقشه دزدی را در زندان کشیدم. به اتهام سرقت دستگیر و به 3سال زندان محکوم شدم. دوران محکومیتم را در زندان رجایی‌شهر می‌گذراندم که در آنجا با هم‌سلولی‌ام نقشه سرقت کشیدیم. هم‌سلولی‌ام کریم نام دارد که فراری است و من خبری از مخفیگاه او ندارم. زمان آزادی هردوی ما در یک زمان بود. به محض آزادی نقشه‌ای را که کشیده بودیم اجرا کردیم و من برادرم را هم وارد این بازی کردم. برادرم سابقه‌دار است اما اتهامات قبلی‌اش شرب خمر و درگیری بود، نه سرقت. درواقع نخستین‌بار بود که دزدی می‌کرد.
با چه ترفندی؟
من و برادرم نقش مأمور ایست‌بازرسی را بازی می‌کردیم. ابتدا خانه‌هایی را که قرار بود به آن دستبرد بزنیم شناسایی می‌کردیم و بعد برای اینکه شناسایی نشویم سر کوچه را می‌بستیم. تجهیزات نظامی هم داشتیم. پس از آن اقدام به بازرسی ماشین‌ها می‌کردیم. برایمان فرقی نداشت چون احتمال می‌دادیم مالباخته یکی از آنها باشد. بعد به همدستمان که داخل خانه بود، خبر می‌دادیم که زودتر خانه را ترک کند.
به چند خانه با این شگرد دستبرد زدید؟
در طول 2 ماه دزدی کردیم؛ از اول اسفند تا پایان فروردین. چون در این زمان اکثر افراد سفر هستند و خانه‌ها خالی. با پول دزدی ماکسیما خریدم. یک خانه ویلایی در کرج خریدم. منظورم از برادر یعنی خانواده او هم بود به همراه خانواده خودم.
با طلاهای مسروقه چه می‌کردید؟
به همراه همسرم و همسربرادرم به شیراز می‌رفتیم و طلاهای سرقتی را با طلاهای دیگر تعویض می‌کردیم. همین باعث می‌شد طلافروش طلای جدید را با فاکتور به ما بدهد. بعد طلای فاکتوردار را به‌راحتی هرجا می‌خواستیم می‌فروختیم.
چرا به اصفهان رفتید؟
چون پولمان ته کشیده بود، به این شهر رفتیم. تازه سرقت‌ها را شروع کرده بودیم که دستگیر شدیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید