کارشناسان اجتماعی پاسخ میدهند؛ مشارکت اجتماعی در انتخابات با توجه به کاهش اعتماد عمومی و امید اجتماعی چگونه خواهد بود؟
دیوارشکسته اعتماد مردم ترمیم شود
افزایش شفافیت، استفاده از ظرفیت قومیتها و روحیه ملیگرایی و عذرخواهی از مردم نسبت به کاستیها زمینهساز افزایش مشارکت مردم در انتخابات است
کمتر از 3ماه تا برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس باقی مانده و در این بین سؤال اصلی این است که مشارکت مردم در انتخابات چگونه خواهد بود؟ اما این انتخابات در شرایطی برگزار میشود که جامعه ایران با چالشهای شدید اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دست به گریبان است که بخشی از آن در اعتراضات اواخر دیماه نمایان شد و نشان میدهد که بخشی از جامعه نسبت به وضعیت زندگی و آینده ناامید شده و عملا بخشی از سرمایه اجتماعی کشور و اعتماد عمومی آسیب دیده است.
جامعهای که سؤالش این است که مشارکتش در انتخابات چه نفعی برای خود و جامعهاش خواهد داشت و چقدر از مشکلاتش با انتخاب افراد منتخبش و ورود آنها به مجلس شورای اسلامی برطرف میشود؟ روشن نبودن پاسخ به این سؤال را در سطح جامعه و بحثهایی که بین گروههای مختلف اجتماعی باتوجه به انتخابات پیش رو در گرفته است به خوبی میتوان دید و اتفاقا همین موضوع است که باعث شده تا کارشناسان اجتماعی و سیاسی پیشبینی کنند، مشارکت اجتماعی در انتخابات آینده بهخصوص در شهرهای بزرگ و کلانشهرها با کاهش نسبت به دورههای قبل روبهرو خواهد شد، آن هم درحالیکه مردم و آرای آنها مهمترین سرمایه کشور محسوب میشوند. اما باتوجه به وضعیت کنونی اجتماعی، حاکمیت باید چه اقداماتی را در دستور کار قرار دهد تا دعوت مردمی برای حضور در انتخابات قلمداد شود. کارشناسان اجتماعی در گفتوگو با همشهری به این سؤال پاسخ میدهند.
مکث
درها را باز بگذارند شاید مشارکت در انتخابات بیشتر شود
اردشیر گراوند ـ جامعهشناس
در انتخابات مجلس، برخلاف انتخابات ریاستجمهوری که ممکن است بخشی از مردم در آن شرکت نکنند، روند مشارکت مردم بهصورت کلی بالاست، بهخصوص در شهرهای کوچک که با جوامع قومی روبهرو هستیم. البته این نکته را قبول دارم که ممکن است در برخی کلانشهرها مشارکت مردم در انتخابات مجلس بالا نباشد اما، در اغلب شهرستانهای کوچک چون نمایندگان مجلس عامل تعیینکنندهای در بهبود شرایط زندگی مردم هستند و مسائل قومی، قبیلهای و طایفهای نیز در این روند اثرگذاری بالایی دارد، مشارکت مردم در این مناطق احتمالا مانند ادوار گذشته مجلس بالا خواهد بود و تفاوت جدی به نسبت دورههای قبل نخواهد داشت. معتقدم، در شهرستانهای کوچک مشارکت مردم در انتخابات جدی است و به غیر از چند کلانشهر بزرگ و چند شهر اطراف تهران و خود پایتخت، شاهد حضور چشمگیر مردم در فرایند انتخابات خواهیم بود.
اما اینکه برای کلانشهرها، شهرهای اطراف تهران و خود پایتخت، دولت و حاکمیت باید چه اقدامی انجام دهد تا مشارکت مردم در انتخابات پیشرو افزایش یابد، موضوعی است که باید به آن توجه کرد. به اعتقاد من، زمان باقیمانده تا انتخابات برای انجام هر اقدامی برای افزایش مشارکت مردم در فرایند انتخابات بهخصوص در شهرهای بزرگ بسیار کم است اما ممکن است بتوان رویههایی را در پی گرفت که بتوان با استفاده از این اقدامات، به افزایش مشارکت مردم در انتخابات پیشرو امید بست. سهلگیری در فرایند تأییدصلاحیتها اگر اتفاق بیفتد و ردصلاحیتها گسترده نباشد، میتوان به این موضوع که مردم مشارکت بیشتری در انتخابات داشته باشند، امید بست اما نباید تنها به تأییدصلاحیتهای گسترده و درهای باز شورای نگهبان برای این افزایش مشارکت دل بست.
از سوی دیگر، اگر شورای نگهبان درها را باز بگذارد، باید در لیستبندیها بهگونهای عمل کنند که افرادی با وزن بالا و چهرههایی شاخص که بتوانند مردم را به پای صندوقهای رأی بکشانند حضور داشته باشند تا با این روند بتوان مشارکت را افزایش داد. هرچند معتقدم امروز برای بخش مهمی از مردم کلانشهرها اینکه اصولگرا یا اصلاحطلب انتخاب شود، از اهمیت کمتری برخوردار است چراکه بخش مهمی از جامعه اکنون این دو گروه را مانند هم میدانند و تفاوتی بین آنها قائل نیستند. مردم دیگر مانند سالهای گذشته اصلاحطلببودن یا اصولگرابودن را معیاری برای حضور خود در انتخابات و مشارکت اجتماعی نمیدانند. بازهم میگویم که در شهرستانهای کوچک تغییر جدی در روند مشارکت اجتماعی مردم اتفاق نمیافتد و اگر در شهرستانها کاهشی از نظر آرای عمومی رخ دهد، این کاهش عموما در مراکز استانها خواهد بود. این نکته را نیز باید درنظر داشت که در انتخابات پارلمانی نباید انتظار مشارکت زیاد مردم را داشت. در بسیاری از انتخاباتهای برگزار شده در کشورهای مختلف هم شاهدیم که درصد مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی کم است البته باید اذعان کرد که پیشبینیها بر کاهش حضور مردم در انتخابات این دوره در مقایسه با ادوار گذشته است.
مکث
نقد به آنتن زنده صداوسیما بیاید
احمد بخارایی ـ جامعهشناس
بایدها و نبایدهای بسیـاری درباره چگــونگـــی افزایش مشارکت اجتماعی مردم برای حضور در انتخابات وجود دارد که همه بهخوبی آن را میدانند و بارها نیز بیان شدهاست.
معتقدم یکی از مهمترین اصولی که میتواند زمینهساز افزایش مشارکت اجتماعی در انتخابات یا هر نوع فعالیت اجتماعی دیگری در کشور شود، تبدیلشدن منولوگ به دیالوگ است.
اگر حاکمیت واقعا به دنبال این است که مشارکت اجتماعی در فرایند انتخابات افزایش یابد، صداوسیما باید درهای خود را باز کرده و در برنامههای زنده و مستقیم به بحث بنشینیم. باید نقد را در جامعه در قالب برنامههای مختلف در صداوسیما و رسانهها جاری و ساری کرد. این مسائل کلیدی است و باید بهصورت چالشی درباره آن بحث شود. این مسائل کلیدی است که باید بهصورت دیالکتیکی و چالشی درباره آن بحث شود.
آن زمان گذشت که یکی منولوگ باشد و یکی بپرسد و حرفهای تکراری گفته شود و این دور باطل ادامه پیدا کند. این تنها راهکاری است که باید انجام شود و مابقی آن راهها و حرفهایی است که قبلا گفته شده و اثرگذاری خود را ندارد.
مکث
چگونه مشارکت را افزایش دهیم؟
علیاصغر مهاجری ـ جامعهشناس
یک اصل اساسی داریم که اگر جامعهای دچار فرسایش سرمایه اجتماعی شود، میزان مشارکت و پویایی مردم در انتخابات پایین میآید. این سرمایه از 3ضلع طلایی شفافیت، اعتماد و پویایی یا همان مشارکت تشکیل میشود. وقتی این 3ضلع باهم باشند، نگرانی در مشارکت مردم نخواهد بود، در غیراین صورت نمیتوان از حضور مردم مطمئن شد. اما چگونه این اضلاع درست عمل میکنند و مشارکت بالا میرود؟ زمانی که گردش اطلاعات آزاد، دمکراتتر و در ظرفهای شیشهای قرار بگیرد و اعتماد افقی بهخصوص بین نهادهای مدنی بیشتر شود، پویایی بالا خواهد رفت و شبکههای اجتماعی قویتر عمل میکنند و ضلع مشارکت پررنگ خواهد شد.
حالا باید دید که وضعیت این 3ضلع در جامعه ما خوب است ؟ اگر چنین وضعیتی وجود ندارد، باید چه کار کنیم؟ تحقیقات نشان میدهد که 12سال پیش جامعه دچار فرسایش اجتماعی شد که در میانههای دولت تدبیر و امید مقداری این وضعیت بهبود پیدا کرد و اعتماد مردم افزایش یافت ولی در سالهای اخیر و بهخصوص سال98 و پیشبینی میشود سال99 فرسایش سرمایه اجتماعی دوباره بیشتر شود. یعنی بهعبارت دیگر براساس برآوردها و آینده پژوهیهایی که مسئلهها و مشکلات سال آینده را نشان میدهد، متأسفانه این مقوله جزو 3مسئله بزرگ کشور است. (این پدیده در حالت عادی جزو 10مسئله اول کشور است که در بهترین حالت به پنجمین یا ششمین مسئله میرسد.)
این سرمایه اجتماعی در کجا و چطور فروریخت؟ در اتفاقات اخیر که فقدان شفافیت و همراه کردن مردم افزایش یافت، اعتماد مردم بهشدت شکننده شد و بهعبارتی دولت و مجلس را به تعطیلی کشاند. قطعا این اتفاقات مشارکت را کاهش خواهد داد. این یک واقعیت است که قطعا خوشایند نیست و نگرانی زیادی دارد. هرچند که کشور ظرفیتهای خوبی برای امیدواری در آینده دارد.
اما چگونه میتوانیم این دیوار شکسته اعتماد و فرسودگی سرمایه اجتماعی را حل کنیم تا بتوانیم به تبعیت از آن مشارکت را افزایش دهیم؟ دولتمردان باید برگردند و شفاف و صادقانه با مردم سخن بگویند. روحیه آنها را با پوزشهای واقعی ترمیم کنند و متعهدانه و مسئولانه از سوی بخشهای اجرایی و خانه ملت که نقش درستی ایفا نکردند، عمل کنند و بهطور کلی از شاهراه صداقت به سوی مردم برگردند و این دیوار شکسته را ترمیم کنند.
راهکار دوم استفاده از ظرفیتهای جغرافیایی و قومی و استفاده از تعصبهای آنها در شهرستانها است که این اتفاق در شهرهای کوچک امکان بیشتری خواهد داشت. در تهران و شهرهای بزرگ هم از همان راه اول میتوان به نتیجه رسید؛ یعنی همان صداقت و شفافیت.
در کل با چنین وضعیت نامناسب و فرصت کمی که باقی مانده، بعید است که مشارکت بالایی رخ بدهد. مگر که موقعیت خاصی پیش بیاید که ملیگرایی و ارزشهای بنیادی را تهدید کند و شوق هزینه کردن در انتخابات را در آنها بالا ببرد در غیراین صورت پیشبینی ما این است که مشارکت کمتری حداقل در شهرهای بزرگ خواهیم داشت.