• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 13 آذر 1398
کد مطلب : 89481
+
-

محیط‌زیست عرصه زورآزمایی نیست!

محیط‌زیست عرصه زورآزمایی نیست!

عباس محمدی _ فعال محیط زیست

رئیــس سـازمــان حفاظت محیط‌زیست، 11آذرماه در یک گفت‌وگوی رادیویی که در تارنمای آن سازمان هم منتشر شد، برای چندمین بار جمله معروف خود را که «زورمان به آلوده‌کنندگان و مخربان محیط‌زیست نمی‌رسد» تکرار کرد. این‌بار، پیداست که ایشان در واکنش به آلودگی هراس‌آور و مرگ‌آفرین هوا در شهرهای بزرگ کشور چنین گفته‌اند تا بگوید «اگر قرار بر تولید استاندارد موتورسیکلت و خودروها باشد، باید این کارخانجات را تعطیل کنیم و در این صورت هم ممکن است میلیون‌ها نفر بیکار شوند.»
در هیچ کجای قانون حفاظت و بهسازی محیط‌زیست که علی‌القاعده باید سرمشق آقای کلانتری باشد، نیامده است که رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست وظیفه انتقاد از اوضاع محیط‌زیست یا اظهار درماندگی در برابر مخربان محیط‌زیست را دارد. همچنین هیچ‌کجا نیامده است که رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست وظیفه دلواپسی در موضوع اشتغال یا توسعه اقتصادی داشته باشد.

در جمهوری اسلامی ایران، اقتدار هر دستگاه و مدیر آن ‌را قانون و مقررات تعیین کرده است نه «زور»؛ بدیهی است که در کشور ما (مانند هر کشور دیگری) ممکن است محفل‌های قدرتمند اقتصادی و سودجو، ضابطه‌های محیط‌زیستی را به‌طور کامل یا اصلا رعایت نکنند. اما، این دلیل نمی‌شود که مسئول محیط‌زیست کشور، با اظهار ناتوانی همدلانه، قانون‌شکنی یا بی‌مبالاتی مخربان محیط‌زیست را توجیه کند. سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌تواند با استفاده از قدرت قوه مجریه یا شکایت بردن به قوه قضاییه یا کمیسیون اصل نود مجلس، قدرت خود را اعمال کند.
آقای کلانتری در این گفت‌وگو هم مانند اظهارات پیشین خود، کمبود پول را مسبب عقب‌ماندگی خودروهای ایرانی اعلام کرده و خیلی ساده و صریح گفته است که در کشور توان اقتصادی برای خارج‌کردن خودروها و موتورسیکلت‌های فرسوده ندارد.
در همین صحبت‌های کوتاه آقای کلانتری چندین اشتباه  آشکار به چشم می‌خورد؛ علاوه برآنچه که در بالا اشاره شد («دلسوزی» نابه‌جا و خارج از وظیفه سازمان حفاظت محیط‌زیست)، اشتباه‌گویی دیگر ایشان این است که کمبود بودجه را علت عقب‌ماندن صنعت خودروسازی می‌داند، حال آنکه این امر بیش از هرچیز معلول ضعف ‌مدیریت در 2شرکت بزرگ است که طی چند دهه هرچندگاه، به‌دست افرادی سپرده می‌شود که می‌آیند و می‌روند و بدهکاری برجای می‌گذارند. دیگر اینکه چگونه است برای ریختن مواد شیمیایی در تالاب انزلی و ساختن ده‌ها سد مضر و انتقال آب از دریا و رساندن آن به سرِ کوه و مانند اینها پول هست، اما برای به‌روزرسانی کارخانه‌هایی که محصولات‌شان با اجازه دولت‌ها پیش‌فروش می‌شوند و از حمایت تعرفه‌ای هم برخوردار هستند، پول نیست؟!
آقای کلانتری چند آمار به‌کلی اشتباه داده‌اند که  برای مثال گفته‌اند که 80درصد موتورسیکلت‌ها وسیله معیشت مردم هستند؛ معنی این سخن آن است که در تهران با حدود 3میلیون موتورسیکلت، نزدیک به 2و نیم میلیون شغل فقط در ارتباط با موتورسیکلت وجود دارد که این رقم شاید در حدود کل اشتغال‌های کلانشهر تهران باشد! ظاهرا ایشان از آنجا که نمی‌خواهند فروش موتورسیکلت پایین بیاید؟! ندیده می‌گیرند که بسیاری از افراد، برای وارد شدن به محدوده‌ طرح ترافیک، موتورسیکلت خریده‌اند.
آقای کلانتری، برای تبرئه‌ کردن کسانی که مسئول تولید بنزین و گازوییل غیراستاندارد و آلوده شدن هوا هستند، گفته‌اند که «سرانه مصرف سوخت فسیلی در ایران 6برابر کشور ترکیه است» که این مطلب هم اشتباه است. چنان که با جست‌وجوی عبارت «energy consumption» (مصرف سوخت) در اینترنت، می‌توان دریافت که مصرف سرانه‌ انرژی در ایران معادل 3023کیلوگرم نفت و در ترکیه معادل 1656کیلوگرم نفت است که بدون درنظر گرفتن دیگر عوامل هم با رقم اعلامی رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست تفاوت بسیار زیاد دارد.
این که گفته‌اند: «اگر قرار بر تولید موتورسیکلت‌ها و خودروهای استاندارد باشد، باید کارخانجات [تولیدکننده] را تعطیل کنیم و در این صورت هم ممکن است میلیون‌ها نفر بیکار شوند» نیز کاملا اشتباه است. واقعیت این است که کل شاغلان صنعت ساخت و مونتاژ خودرو و موتورسیکلت، به 150هزار‌تن نیز نمی‌رسد. با توجه به موارد ذکر شده می‌توان نتیجه گرفت رئیس کنونی سازمان حفاظت محیط‌زیست، عرق محیط‌زیست ندارد .
 

این خبر را به اشتراک بگذارید