• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 10 آذر 1398
کد مطلب : 89126
+
-

میکروچیپ‌های زیرپوستی عادی می‌شوند؟

کاشت چیپ‌ در بدن انسان شاید پیش از این مربوط به فیلم‌های علمی - تخیلی بود اما هر روز میزان استفاده از آن بیشتر می‌شود

میکروچیپ‌های زیرپوستی عادی می‌شوند؟

عماد الدین قاسمی پناه_خبرنگار

روز اول آگوست سال 2017، کارگران شرکت تری اسکویر مارکت که به‌طور تخصصی در حوزه ماشین‌های فروش فعالیت می‌کند، میکروچیپ‌هایی را در بدن خود کار گذاشتند. یک هنرمند محلی که در کار تتو تخصص داشت یک ایمپلنت کوچک به اندازه یک دانه برنج را زیر پوست آنها، بین انگشت شست و انگشت اشاره کار گذاشت. 41کارگری که تصمیم به انجام این کار گرفته بودند، لباس‌هایی را تحویل گرفتند که روی آنها نوشته شده بود: «من میکروچیپ دارم».

این رویداد کاشت همگانی که از سوی مدیریت شرکت سازماندهی شده بود، با چشم‌انداز درازمدت شرکت تری‌اسکویر مارکت که پرداخت غیرنقدی در ماشین‌های فروش است، منطبق بود، به‌طوری که با کاشتن میکروچیپ، افراد می‌توانستند تنقلات محل کار خود را با حرکت مچ دستشان تأمین کنند. این «مهمانی چیپ‌گذاری» محکی برای یک بازاریابی هوشمندانه بود، چراکه داستان آن از مسکو تا سیدنی توسط رسانه‌ها نقل شد. با این حال، همه واکنش‌ها مثبت نبود. پس از این رویداد، نظراتی در صفحه فیسبوک این شرکت ثبت شد که از کارگران می‌خواست از انجام این کار انصراف دهند. علاوه بر این، صفحه نظرات گوگل این شرکت پر شد از رتبه «یک ستاره». همچنین گروه‌های مسیحی معتقد بودند که این چیپ‌گذاری، عملی مذموم است، چراکه انسان‌ها با «نشان چهارپایان» علامت‌گذاری می‌شوند. به این ترتیب شرکت تری اسکویر مارکت به ضد‌مسیح و دجال متهم شد. به گزارش گاردین، جوان آسترلوند، متخصص فعالیت‌های این‌چنینی که شرکتی به نام «بایوهکس» دارد میکروچیپ‌ها را برای شرکت تری اسکویر مارکت تهیه کرد. او که سال‌ها با یکی از این میکروچیپ‌ها زندگی کرده و برای صدها جوان دیگر این کار را انجام داده است، این کار را نه عملی افراطی و نه جدید می‌داند. از نظر افرادی که این کار را انجام دادند، این میکروچیپ نشان‌دهنده پیوند زیست‌شناسی و فناوری بود. آنها از این وسیله برای دسترسی به فضاهای کاری، پرداخت حق عضویت سالن ورزشی و حتی سوار‌شدن به قطار استفاده می‌کردند. آسترلوند امیدوار است که بتواند این ایده را به بازارهای جهانی معرفی کند.
شرکت تری اسکویر مارکت، نخستین شرکت در آمریکا بود که به‌عنوان یک کار آزمایشی به کارکنانش پیشنهاد استفاده از میکروچیپ را ارائه کرد. با این حال، آن دسته از واکنش‌ها که این ابزارها را به مفاهیمی چون «نظارت هجومی» و «آخرالزمان تکنولوژی» مرتبط می‌دانستند، این سؤال را برای آسترلوند ایجاد کردند که همچنان با آن درگیر است: آیا دنیا برای استفاده از این تکنولوژی آماده است؟
میکروچیپ کاشته‌شده، در اصل بارکدی استوانه‌ای است که هنگام اسکن، علامت منحصر به فردی را از طریق لایه‌ای از پوست منتقل می‌کند. از آن اغلب برای ساماندهی تولیدات یا انبارها استفاده می‌شود. همچنین از این ابزار برای شناسایی دام‌ها و حیوانات خانگی سرگردان بهره گرفته می‌شود. کوین وارویک، استاد سایبرنتیک دانشگاه ریدینگ، در سال 1998یک چیپ را در دست خود کاشت تا این کار را به‌عنوان روشی برای کشف این ایده که می‌توان تکنولوژی را با بدن انسان ترکیب کرد، به نمایش بگذارد. او این حرکت را گامی دیگر در مسیر تحول بشریت می‌دانست.
آسترلوند سال‌ها بعد از کار پژوهشی وارویک، یعنی زمانی که دوستش نسخه‌ای از چیپ سگش را تهیه کرد و آن را زیر پوست خودش کاشت، از تکنولوژی کاشت میکروچیپ مطلع شد. هر دوی آنها، بخشی از چشم‌انداز جریان «تغییر بدن» در سوئد بودند و اغلب با تکنیک‌های جدید مانند علامت‌گذاری و سوراخ کردن پره‌های بینی آزمایش‌ها را انجام می‌دادند. آسترلوند می‌گوید: چیپ سگ نوعی شوخی بود، به‌طوری که وقتی دوستم پیش دامپزشک رفت، او می‌توانست همه اطلاعات مربوط به سگ را دریافت کند. با این حال، ایده انجام کارهای بیشتر با کاشت میکروچیپ همیشه با من است. آسترلوند در سال 2013 به‌صورت اتفاقی به یک شرکت آلمانی که میکروچیپ‌های صنعتی می‌فروخت برخورد کرد. برخلاف میکروچیپ‌های مورد استفاده در حیوانات خانگی که تنها می‌توانند یک شماره شناسایی واحد را منتقل کنند، این چیپ‌ها با یک پروتکل ارتباطی به نام NFC فعال می‌شدند که می‌توانستند کارهای ساده را برنامه‌ریزی کنند. آسترلوند یک دسته از این چیپ‌ها را سفارش داد. او یک برنامه ابتدایی نوشت که موبایلش را به میکروچیپ متصل می‌کرد، به‌طوری که وقتی موبایلش را برمی‌داشت به‌طور اتوماتیک شماره همسرش را می‌گرفت. آسترلوند در نخستین تلاش برای کاشت، به شکل تصادفی، فیوز نازک داخل چیپ را هنگام ضدعفونی کردن آن شکست. اما در دومین اقدام، وقتی او موبایلش را لمس کرد، به‌طور اتوماتیک تلفن همسرش شماره‌گیری شد.
او می‌گوید: انگار که بدنم آنلاین بود. آن لحظه برایم یادآور فیلم «Johnny Mnemonic» (فیلمی در فضای سایبری با بازی کیانو ریوس) بود. جالب اینکه آسترلوند، دوستی به نام هانا شوبالد پیدا کرد که با انجمن ترنس‌هیومنیزم(یک جنبش فلسفی بین‌المللی که با توسعه و در دسترس قرار دادن تکنولوژی‌های پیشرفته برای تقویت قوه درک و فیزیولوژی انسان، از دگرگونی وضعیت انسان حمایت می‌کند) در ارتباط بود. شوبالد تحت تحت‌تأثیر آزمایش آسترلوند قرار گرفت. شوبالد از آسترلوند دعوت کرد تا در اپی‌سنتر استکهلم کارش را به نمایش گذارد. اپی‌سنتر فضایی برای کارگروهی به‌شمار می‌رفت و تمرکزش بر تکنولوژی بود و شوبالد یکی از مدیران آن محسوب می‌شد. این دو نفر به سرعت به‌خاطر کارشان با استقبال سایر مبتکران جوان و بنیانگذاران استارتاپی روبه‌رو شدند و امروز تجارتشان را در زمینه میکروچیپ‌ها توسعه داده‌اند.

این خبر را به اشتراک بگذارید