آذر منصوری :
بعد از برگزاری انتخابات ۲۹اردیبهشت و پیروزی اصلاحطلبان در شهر تهران، همه نگاهها به سمت این شورا رفت تا ببینند شهردار جدید تهران بعد از یک دوره مستمر 12ساله مدیریت شهری و حضور قالیباف در این سمت، کیست و برای دوره چهارساله حضور خود در این مسئولیت، چه برنامههایی دارد. بالطبع با توجه به حضور قابل توجه زنان در شورای شهر پنجم، بخشی از نگاهها هم معطوف به نوع نگاه و عملکرد این شورا و شهردار منتخب آنها به مسائل زنان این شهر بود؛ زنانی که از منتقدان جدی سیاستهای شهردار قبلی تهران بودند و انتظار داشتند و دارند که شورا و شهردار جدید، نگاه متفاوتی به آنها در حوزه مدیریت شهری داشته باشند.
با انتخاب آقای محمدعلی نجفی ـ یکی از موفقترین، باتجربهترین و خوشنامترین مدیران دوره اصلاحات ـ بهعنوان شهردار جدید، شورای شهر تهران، نخستین قدم را برای تغییر و اصلاح رویکردها و سیاستگذاریهای این کلانشهر برداشت. در واقع با توجه به قانون شرح وظایف و اختیارات شوراهای شهر، بزرگترین مأموریت شوراها که انتخاب شهردار است، انجام شد و از آن پس، نگاهها به شهردار جدید دوخته شد تا ببینند برنامه کوتاهمدت و بلندمدت شهردار جدید برای حل مشکلات حاصل از میراث ۱۲ساله شهردار قبلی برای این کلاف سردرگم چیست و چگونه میخواهد به مطالبات شهروندان ـ اعم از زن و مرد ـ پاسخ گوید؛ کاری بسیار دشوار و تا حدودی تصورنشدنی؛ چراکه اگر تنها یک نگاه واقعبینانه به میزان بدهیهای شهر تهران و افرادی که در این دوره ۱۲ساله در حلقه مدیران و کارکنان شهرداری تهران جا گرفتهاند و به کارکنان رسمی شهرداری تهران افزوده شدهاند بیندازیم، روشن میشود که شهردار جدید با چه مشکلات عظیمی در اداره این شهر روبهروست. البته باید فشارهای پیدا و پنهانی را هم که از زمان رویکارآمدن او آغاز شده و همچنان هم ادامه دارد، به این مشکلات اضافه کرد. اما نجفی از مدیران مدافع توسعه کشور است و انتظار از او این بوده و هست که در اداره پایتخت نیز با وجود واقعیت رشد غیرمتوازن تهران، رویکرد توسعهمحور را به اداره شهر بازگرداند.
البته با توجه به نابسامانیهای بهجایمانده، این کار در قدم اول و کوتاهمدت غیرممکن است؛ اگرچه با توجه به جایگاه شهردار تهران و ضرورت ایجاد تحولات و عمل به وعدههای داده شده، باید شهردار اصلاحطلب شهر تهران تفاوتها و تمایزات این رویکرد را در کوتاهمدت و بلندمدت به همه کسانی که چشم امید به تغییرات ملموس دارند، نشان دهد. تغییرات کوتاهمدت و ملموس در زندگی روزمره شهروندان باید احساس شود و در بلندمدت نیز باید منتظر اثرات آن در برنامه پنجساله سوم شهرداری تهران بود. مدیریت توسعهگرا باید آثار خود را در این دو سطح به جای بگذارد. نگارنده درگفتوگویی که قبل از شروعبهکار شهردار تهران با ایشان داشتم، گفتم که اداره شهر تهران بدون مشارکت شهروندان ـ اعم از زن و مرد ـ نه از دست این شهرداری و نه از دست هیچ شهرداری دیگر برمیآید و توجه به این موضوع از الزامات اصلی مدیریت توسعهگرا در شهر تهران است؛ بهخصوص که اگر بنا بر مبارزه با رانت و فساد در شهرداری تهران باشد، بدون نظارت و پذیرفتن نقش شهروندان در این مسیر، در حد شعار باقی خواهد ماند.
اما تاکید اصلی این نوشتار بر لزوم توجه به نقش و جایگاه زنان ـ هم در اداره شهر تهران و هم در برنامههای شهرداری تهران برای دادن جایگاه به آنها در همه برنامههای شهری ـ است. هم باید دید که در بودجه شهرداری تهران تا چه حد به رفاه و ایجاد بستری امن ومناسب برای زیست زنان در شهر تهران توجه شده است و هم باید دید که جایگاه زنان در برنامه پنجساله شهرداری تهران کجاست و شهردار توسعهگرای شهر تهران تا چه حد به لزوم ایجاد فرصتهای برابر برای بیش از ۵۰درصد جمعیت تهران باور دارد و این برنامه تا چه حد ضعفهای برنامههای قبلی را در این خصوص برطرف کرده است. مقدم بر این برنامه، نظامنامه تدوین این برنامه است که باید دید در رهیافت، سیاستهای کلی، الزامات اجرایی، سطوح تأثیرگذاری و ساختار آن، تا چه حد به این الزام توجه شده است. حضور زنان در سطوحمدیریتی و برنامهریزی و مشارکت در اداره شهر تهران از مطالبات جامعه زنان تهران هست ولی این مطالبه نباید از سر سهمخواهیهای متداول باشد بلکه باید برگرفته از یک ضرورت و الزام در توسعه واقعی شهر تهران باشد و به طور قطع باید زنانی در این فرایند قرار گیرند که هم به اجزا و لوازم راهبرد آشنا باشند و هم توان ایفای مسئولیت در جایگاه مورد نظر را داشته باشند. ما باور داریم که با توجه به حضور زنان ایران در عرصه عمومی ـ بهخصوص زنانی که بیش از یک دهه است که بیش از ۶۰درصد حجم ورودی دانشگاهها را از آن خود کردهاند ـ شهرداری تهران نیز باید بتواند مانند دولت دوازدهم در یک زمانبندی چهارساله، از این ظرفیت در خدمت توسعه متوازن و درونزای شهر تهران استفاده کند. اختصاص سهمیه به زنان در چنین روندی، لطف به زنان نیست بلکه خدمتیاست به آبادانی شهر تهران؛ راهی که بیش از 2دهه است نزدیک به 150کشور جهان آن را رفتهاند و با این اقدام، مسیر توسعه را سریعتر پیمودهاند.