• یکشنبه 30 آذر 1404
  • الأحَد 1 رجب 1447
  • 2025 Dec 21
چهار شنبه 16 اسفند 1396
کد مطلب : 8814
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/zvwY
+
-

فرهنگ‌برو‌بچه‌های تِرون

  آخرالامر: سرانجام، آخر کار، آخرسر، پایان کار.
  با شاخ گاو در افتادن: با زورمندتر از خود درافتادن، با قلدرتر از خود مقابله کردن، رودررو شدن.
  بادمجان دور قاب‌چین: چاپلوس، زبان‌باز (همچنین: سبزی پاک‌کن).
  پابه‌پا کردن: تردید کردن (همچنین: دل‌دل کردن، این پا و آن پا کردن).
 تازوندن: تاخت و تاز کردن، دواندن، به تاخت درآوردن.
  چارچنگولی ماندن: انگشتان دست و پا به علتی بی‌حس شدن.
  چرت‌النفوز: مهمل‌باف، زرت و پرت‌گو، کسی که حرف‌های بی‌معنی و بی‌سر و ته می‌زند، یاوه‌گو.
  چست و چالاک: فرز، قبراق، زرنگ، تند و سریع.
  حقنه کردن: به اجبار حالی کردن.
  زابرا: آشفته، نگران، چشم براه، خواب زده.
  زبون مطربی: لهجه مخصوص هنرمندان تخت حوضی.

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی

این خبر را به اشتراک بگذارید