عمهفرح دستور سرقت میداد
این زن مردان جوان را به دام می انداخت و آنها را اجیر می کرد تا دست به سرقت بزنند
زن شیشهای معروف به عمهفرح، مردان متاهل را به دام میانداخت و آنها را اجیر میکرد تا دست به سرقت بزنند. راز فعالیتهای این زن تبهکار با زیرکی همسر یکی از مردان متاهل فاش شد.
به گزارش همشهری، چند روز پیش زنی به اداره پلیس تهران رفت تا راز سرقتهای سریالی شوهر خیانتکارش را فاش کند. وی در توضیح ماجرا گفت: چند وقتی است که شوهرم اصلا اهمیتی به زندگیاش نمیدهد. ما حدود یکسالی میشود که ازدواج کردهایم اما او مدام سرش با گوشی گرم است. هر وقت هم اعتراض میکنم با لحن تندی جوابم را میدهد. از سوی دیگر شبها هم دیر به خانه میآید و میگوید کارش زیاد است. این رفتارهای او باعث شد که به او شک کنم، به همین دلیل یکی از روزها که او خواب بود بیآنکه متوجه شود گوشی موبایلش را از کنار تخت برداشتم و آن را چک کردم. با خواندن پیامهای تلگرامش دیگر شکم به یقین تبدیل شد که او به من خیانت میکند، چراکه متوجه شدم او از چند وقت قبل با زنی در ارتباط بوده و تمام این مدت به من دروغ میگفته است. وی ادامه داد: با خواندن پیامهای تلگرامش متوجه شدم که شوهرم با دستور زنی سرقت میکند. وقتی پی به این راز بردم نابود شدم اما تصمیم گرفتم هم شوهرم را لو بدهم و هم آن زن را، تا مجازات شوند.
دستگیری
بهدنبال اظهارات این زن، پروندهای در این خصوص تشکیل شد و پیش روی بازپرس دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت. مأموران، شوهر این زن را زیرنظر گرفتند و به سرنخ خوبی دست یافتند. تازهداماد جوان با چند نفر دست به سرقت میزد و آنطور که مشخص بود سرکرده باند زنی 45ساله به نام فرح معروف به عمهفرح بود. با اطلاعات بهدستآمده کارآگاهان تازهداماد، عمهفرح و 3سارق را در پاتوقشان در جنوب تهران دستگیر کردند. آنها در بازجوییها چارهای جز اقرار به سرقتهای سریالی ندیدند.
خیانت
سرکرده این باند سرقت، عمهفرح بود که با استخدام نوچه به آنها دستور سرقت میداد. این زن که اعتیاد شدیدی به شیشه دارد در تحقیقات چنین گفت: چند سال قبل متوجه شدم که شوهرم به من خیانت میکند. بزرگترین ضربه زندگی را خوردم چون عاشق شوهرم بودم و فکر میکردم او هم عاشق من است. اما تصورم اشتباه بود و وقتی متوجه شدم خیانت میکند درخواست طلاق دادم. باردیگر رودست خوردم چون فکر میکردم پشیمان است و از من میخواهد تا بیخیال طلاق و جدایی شویم اما در اوج ناباوری به دادگاه آمد و پای درخواست طلاق توافقی را امضا کرد. از یکدیگر جدا شدیم و از آن روز به بعد کینه عجیبی از مردان متاهل در وجودم نشست. وی ادامه داد: تصمیم گرفتم مردان متاهل را به دام اندازم، آنها را معتاد کنم ودستور سرقت بدهم تا گرفتار شوند. دلم میخواست تقاص پس بدهند؛ هرچند حالا خودم هم گرفتار شدهام و باید مجازات شوم. در ادامه تحقیقات مشخص شد که این زن سابقهدار است و پیش از این به اتهام حمل مواد و سرقت زندانی شده بود. اعضای این گروه دستگیرشده و برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
گفتوگو
دوستی تلگرامی
تازهدامادی که از نوچههای عمهفرح بود و با زیرکی همسرش، راز فعالیتهایش فاش شده بود، در تحقیقات به دهها مورد سرقت لوازم داخل خودرو اقرار کرد. این مرد گفت همهچیز از یک پیام در تلگرام شروع شد تا جایی که به دام اعتیاد افتاد و سر از دنیای سارقان درآورد.
چطور با این زن آشنا شدی؟
فرح در تلگرام به من پیام داد. هردو عضو یک کانال تلگرامی بودیم؛ او پیام فرستاد و من جوابش را دادم و همین باعث شد که زندگیام نابود شود. خبر نداشتم که فرح برایم چه خوابی دیده است. نمیدانستم همه اینها نقشه اوست برای به دام انداختن من.
بعد چه شد؟
تقریبا هر روز با فرح چت میکردیم تا اینکه پس از یکهفته با یکدیگر قرار گذاشتیم. نمیدانم چرا وارد این رابطه شدم. من تازهداماد 28ساله بودم و او بیوه 45ساله. میدانستم کارم اشتباه است اما نمیدانم چرا ادامه دادم. بعد از چند وقت فرح مرا به خانهاش دعوت کرد. دوستانش هم بودند که شیشه و گل میکشیدند. آنجا بود که برای نخستینبار پای بساط نشستم اما کمکم متوجه شدم که معتاد شدهام.
چه شد که سر از دنیای سارقان درآوردی؟
همهچیز زیر سر فرح است. این زن اسمش در شناسنامه فاطمه است و همه او را عمهفرح صدا میزنند. عمهفرح رئیس باند سارقان بود که نوچههایش را از میان مردان متاهل انتخاب میکرد. وقتی آنها را در دام اعتیاد گرفتار میکرد به هدفش میرسید. اینبار برای جورکردن مواد از آنها میخواست سرقت کنند. من پیش از این در زندگیام خلافی انجام نداده بودم اما ناچار شدم بهخاطر مواد دست به سرقت بزنم. باز هم نمیدانم چرا در مقابل فرح سکوت میکردم و هرچه میخواست را موبهمو انجام میدادم. انگار مرا طلسم کرده بود همه میگویند این زن جادوگر است.
با چه شگردی سرقت میکردی؟
سرقت لوازم داخل خودرو. البته آنطور که من متوجه شدم نوچههای فرح هر نوع سرقتی را انجام میدادند؛ از سرقت لوازم داخل خودرو و خانه گرفته تا کیفقاپی و موبایلقاپی. اما همه این سرقتها زیرنظر فرح انجام میشد. بعد از دزدی هم وسایل مسروقه را تحویل فرح میدادیم و او سهم ما را پرداخت میکرد. اگرچه من روزهای اول ناشی و تازهکار بودم اما بهتدریج دزدی را یاد گرفتم. اوایل با نوچههای فرح میرفتم سرقت که آنها به من آموزش میدادند چطور در ماشینها را باز کنم. همه آنها اکثرا سابقهدار بودند. وقتی یاد گرفتم خودم بهتنهایی راهی سرقت میشدم.
در این مدت به همسرت چه میگفتی؟
او را فریب دادم و خیلی پشیمانم. به او میگفتم تا دیروقت در شرکت کار میکنم اما یا دزدی میکردم یا پیش فرح بودم تا اینکه بالاخره رفتارهای مشکوک من باعث شد لو بروم. از اینکه دستگیر شدم ناراحت نیستم و باید مجازات شوم، چون همسرم را فریب دادهام.
چند مورد سرقت انجام دادهای؟
بیش از 10مورد. هنوز 2ماه نشده بود که سرقت را شروع کرده بودم.
چقدر پول به جیب زدی؟
گفتم که هرچه سرقت میکردیم تحویل فرح میدادیم. او به من پول میداد و مقدار کمی مواد.
همسرت از اعتیادت خبر داشت؟
نه، اما رفتارهایم طوری بود که مشکوک شده بود.
تمام اعضای باند دستگیر شدهاند؟
3عضو اصلی که دست راست فرح بودند دستگیر شدهاند. من دو سه مرد دیگر را هم در پاتوق دیده بودم اما نمیدانم آنها هم سرقت میکردند یا فقط برای مواد به خانه فرح میرفتند. او کینه عجیبی از مردان متاهل داشت. حالا که دستگیر شده پی به رازش بردم و فهمیدم که چون شوهرش به او خیانت کرده از مردان متاهل کینه به دل گرفته است.