• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
چهار شنبه 22 آبان 1398
کد مطلب : 87695
+
-

جامپ کات

جامپ کات


یک داستان واقعی
«این فیلم براساس ماجرایی واقعی ساخته شده است»؛ فیلم بوچ کسیدی و سندانس کید با این جمله آغاز می‌شود و به تماشاگر می‌گوید آنچه در فیلم خواهد دید ریشه در واقعیت دارد. بوچ کسیدی و سندانس کید، دو یاغی مشهور اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بودند. رابرت لروی پارکر معروف به بوچ کسیدی سارق مشهوری بود که بانک می‌زد و قطارها را غارت می‌کرد. او با دوست صمیمی و معاونش هری آلونزو لانگاباو معروف به سندانس کید، دار و دسته‌ای را اداره می‌کرد که کارشان سرقت بود. بوچ و سندانس سال‌ها تحت تعقیب بودند و برای رهایی از دست ماموران، به همراه اتا پلیس مجبور به گریز از آمریکا شدند. آنها ابتدا به آرژانتین و بعد هم به بولیوی رفتند. بوچ‌کسیدی و سندانس کید نهایتا در نوامبر ۱۹۰۸ در جریان یک درگیری کشته شدند. آنچه ما در فیلم جورج روی هیل می‌بینیم دقیقا منطبق با چیزی است که روزنامه‌ها درباره بوچ و سندانس منتشر کرده بودند.

فیلمنامه یک استادکار
 ویلیام گلدمن، وقتی در دهه60میلادی تحقیق درباره بوچ کسیدی و سندانس کید را آغاز کرد، استاد دانشگاه بود، چند رمان نوشته و برای هالیوود چند سناریوی اقتباسی به نگارش درآورده بود. گفته می‌شود گلدمن از ابتدای دهه۶۰ به فکر نوشتن فیلمنامه بوچ کسیدی و سندانس کید بود و سال‌ها برای اینکه هم به واقعیت وفادار باشد و هم به الزامات درام، وقت صرف کرد. اواخر دهه60، وقتی فیلمنامه آماده شد فاکس قرن بیستم آن را به ۴۰۰ هزار دلار خرید تا رکورد قیمت فیلمنامه در هالیوود شکسته شود. موفقیت تجاری بوچ کسیدی... در گیشه نشان داد سرمایه‌گذاری فاکس قرن بیستم برای فیلمنامه گلدمن تصمیم درستی بوده. گلدمن جایزه اسکار بهترین فیلمنامه را هم به‌دست آورد؛ جایزه‌ای که چند سال بعد برای فیلمنامه« همه مردان رئیس‌جمهور» دوباره به خانه برد. اوج مهارت حرفه‌ای ویلیام گلدمن را باید در فیلمنامه پلیسی «سرقت الماس» مشاهده کرد. از ویلیام گلدمن کتاب «روند اقتباس از دیدگاه یک فیلمنامه‌نویس» به ترجمه عباس اکبری منتشر شده است. گلدمن سال۲۰۱۷ از دنیا رفت.

ردفورد به جای استیو مک کویین
 از همان ابتدا، بازی پل نیومن در فیلم قطعی شده و ظاهرا ویلیام گلدمن موقع نوشتن فیلمنامه، شخصیت بوچ را براساس قابلیت‌ها و ویژگی‌های پل نیومن طراحی کرده بود. برای نقش سندانس، استیو مک کویین، جدی‌ترین گزینه بود و تهیه‌کنندگان هم خیلی دوست داشتند 2ستاره محبوب نقش یاغیان دوست‌داشتنی را بازی کنند. در نهایت اما استیو مک کویین از بازی در فیلم منصرف شد و رابرت ردفورد تازه‌کار و نه چندان مشهور جایش را گرفت. بازی در نقش سندانس، از رابرت ردفورد ستاره ساخت. نام جشنواره فیلم‌های مستقل که ردفورد برگزار می‌کند از کاراکترش در فیلم جورج روی هیل گرفته شده؛ نقشی که سرشت و سرنوشت رابرت ردفورد را عوض کرد.

 وسترن پرفروش
 بوچ کسیدی و سندانس کید با هزینه ۶ میلیون دلاری ساخته‌شد و با 150 میلیون دلار فروش در صدر جدول گیشه قرار گرفت. موفقیت تجاری فیلم که مصادف با توفیق چشمگیر این گروه خشن پکین پا شد، جان تازه‌ای به ژانر وسترن بخشید. در دوران افول غول‌های ژانر (فورد، هاکس، هاتاوی، مان و...) سکه وسترن از رونق افتاده بود  و کارگردان‌های تازه نفس از راه رسیدند و با دیدگاهی متفاوت از استادان ژانر، وسترن روزگار نو را ساختند. بوچ کسیدی و سندانس کید به‌عنوان وسترنی که تماشاگران پر تعدادی دوستش داشتند، باعث شد تهیه‌کنندگان دوباره به وسترن به‌عنوان ژانری پول‌ساز نگاه کنند.

اکران در ایران
 بوچ‌کسیدی و سندانس کید اولین‌بار 26فروردین ۱۳۴۹ در سینما ریولی (صحرای فعلی) اکران شد. فیلم با نام «مردان حادثه‌جو» روی پرده آمد و دوبلورهایش اینها بودند: چنگیز جلیلوند (پل نیومن/ بوچ کسیدی)، جلال مقدم (رابرت رد فورد/ سندانس کید)، ژاله کاظمی (کاترین راس/ اتا پلیس)، ایرج رضایی (استراتر مارتین/ پرسی)، پرویز ربیعی، سیامک اطلسی، عباس سعیدی و بدری نوراللهی

این خبر را به اشتراک بگذارید