نیره توکلی ـ جامعهشناس
ما امروزه با صنعتی مواجهیم که بدنها را نشانه گرفته است، صنعت پولسازی که میخواهد بدن را یا به یک ابزار لذت جنسی تبدیل کند یا از طریق معیارهای زیباسازی بر جامعه مسلط شود و بدنها را یکدست کند. در این شرایط باید بگوییم مقصر اصلی اینکه زنان بیش از حد متوجه ظاهرشان هستند و برای لاغر شدن تلاش میکنند، سرمایهداری جهانی است. این یکدست کردن و مسلطشدن از طریق جراحیها و فروش قرصهای مضر انجام میشود. رسانهها، سالنهای مد و صاحبان این صنعت زیباسازی هم در یکدست کردن جامعه مؤثرند. جامعهشناسان معتقدند، رسانهها میخواهند جامعه را یک شکل کنند و بر بدن و تنانگی مسلط باشند و بدن بازاری در خدمت سرمایهداری باشد. خیلیها فکر میکنند این مسئله فقط مختص ایران است. اما اینطور نیست، همه دنیا کم و بیش درگیر این موضوع هستند. همه تکنیکهای جراحی، ساکشنها و تمام صنایعی که مربوط به این کار هستند، از خارج وارد ایران میشوند. تکنولوژی و مهارتها، یونیفرمسازی و تبلیغات از جای دیگری میآید. اما موضوع این است که معیارهای زیبایی بهدست فضای مجازی افتاده و در کنار سودی که این شبکهها دارند، تبلیغات نادرستی هم انجام میدهند. هم در این فضا، هم در شبکههای ماهوارهای ایرانی و حتی رسانه ملی، تبلیغات گستردهای برای زیباییهای تن میشود. در هیچ شبکه ماهوارهای دولتی به اندازه تلویزیون ایران تبلیغات نیست. این تبلیغات هم بیشتر در مسیر تبلیغات تنانه است، تبلیغات مو، کرم، لاغر شدن و... . این صنایع تنانه فقط مختص زنان نیست، از بدن مردان هم استفاده ابزاری میشود بهخصوص در جوامعی که بهصورت آشکار بدن زنان نشان داده نمیشود، بدن مردان هدف این قضیه قرار میگیرد. پیش از این در ایران چون فقط صورت دیده میشد، بیشتر جراحیهای زیبایی روی صورت انجام میشد اما مدل جراحیها امروز متفاوت شده است. حالا سؤال این است که چرا زنان بیشتر جذب این تبلیغات و جراحیها میشوند؟ در جوامعی که زنان حق انتخاب کمتری دارند، خودشان را شهروند درجه دو حساب میکنند. آنها با انفعال بیشتر برخورد میکنند و هدف این تبلیغات قرار میگیرند. همواره بخشی از سرزنش بهخود قربانی برمیگردد. بخش عظیمی از کلیشههای جنسیتی و بازتولید ساختارهایی که مدام بهصورت سامانمند زنان را در همین مراتب قرار میدهد از طریق مادران و خود زنان تکرار میشود. مسئله همان سؤال همیشگی است، اینکه ساختار مهمتر است یا افراد؟ ما کنشگری افراد را داریم. زنان ما کنشگران بسیار چشمگیری هستند و بسیاری از کلیشهها را به مصاف میطلبند. ولی تا زمانی که بهصورت ساختاری و سامانیافته امکان فعالیت کنشگرانه نداشته باشند، بیشتر هدف غفلت هم قرار میگیرند. تبلیغات باعث میشود تصمیمهایی بگیرند که به نفع خودشان نباشد، مثلا اینکه بعد از ازدواج کار نکنند، وابسته باشند و همه نقششان در نقش همسری خلاصه شود. در این شرایط معلوم است که بیشترین قربانی خود زنان هستند، قربانی ساختاری که خودشان بازتولید کردهاند. به هیچ وجه قرار نیست بگوییم زنان فرشته و انسان برتر هستند اما میتوانیم بگوییم زنان بهصورت سامانمند، از نهادهایی که میتوانند آنها را توانمند کنند و با این توانمندی به جنگ کلیشههای جنسیتی بروند، دور میشوند.
مشکل از صنعت پولساز است
در همینه زمینه :