آوین آزادی_روزنامه نگار
یک یا 2دهه پیش اگر میان دختران و پسران 20ساله میرفتی و درباره «مادر یا پدرشدن» سؤال میکردی احتمالا لبخندی گوشه لبهایشان مینشست. خیلی از جوانها و نوجوانهای نسلهای پیش از ما، حتی به نام فرزند احتمالی خود فکر کرده بودند اما بررسیهای میدانی نشان میدهد که دیگر آرزوهای سابق درباره نسلهای جدید صدق نمیکند. جوانان 20تا 25ساله این روزها تصویر واضحی از مادر یا پدرشدن ندارند و تا ماجرای به دنیاآمدن یک بچه مطرح میشود، درباره دغدغهها و نگرانیهای مالی، اجتماعی و... میگویند. تقصیر میل بچهدارنشدن عموما به گردن دشواریهای اقتصادی میافتد. البته نگرانیهای مالی صرفا مربوط به ایران به واسطه اقتصاد متزلزلش نیست، فرانک فوردی در مقالهای نوشته است: در اسپانیا و ایتالیا هم این نگرانی وجود دارد. آنها این پدیده را «سندرم گهواره خالی» مینامند؛ چرا که بر این باورند که بچه با بهدنیا آمدن خود تعهدات مالی و زمانی بهدنبال میآورد. اما آیا واقعا طبقه مرفه بیشتر از طبقه مستضعف به بچهدارشدن فکر میکنند؟ در چین هم این تفکر به نوعی وجود دارد. در این کشور، زوجهایی را که تصمیم میگیرند بچهدار نشوند «دینک» مینامند؛ به این معنا که «دو درآمد، بیبچه». در این مقاله آمده است تعداد زوجهایی که اعتقاد دارند بچهها، سبک زندگیشان را محدود میکنند، در چین رو به افزایش است. البته فقط مسئله اقتصادی نیست که چه در ایران و چه در سایر کشورها زوجها را علیه فرزندآوری تشویق میکند. ترس از پذیرش مسئولیت یک یا چند انسان، ترس از مختلشدن زندگی و کاهش استقلال بهخصوص برای زنان هم از دیگر دلایلی است که در لیست نه به فرزندآوری گنجانده شده است. در کنار اینها یک عامل نوظهور دیگر هم وجود دارد. امروزه سلبریتیها، کارشناسان محیطزیست و... به دنیا آوردن کودکان را یکجور جنایت علیه محیطزیست میدانند و بر این باورند اضافهکردن انسانها و بههمزدن نظم اقلیمی دیگر بس است! فارغ از صحت این تئوریها و دلایل، نسل جدید ما چطور فکر میکنند؟ جوانان زیر 25سالهای که در کلانشهرها زندگی میکنند و عموما بهخاطر بالارفتن سن ازدواج با این مقوله فاصله زیادی دارند، چه تصوری از مادر یا پدرشدن دارند؟
به این «نه» ایمان دارم
زینب 20سالش است و دانشجوی طراحی لباس است و در اهواز به دنیا آمده. او سفت و سخت روی عقیدهاش ایستاده و میگوید: اگرچه زود است که امروز بگویم 10سال دیگر هم بچهدار نخواهم شد اما هماکنون مطمئنم که هرگز دلم نمیخواهد مادر شوم. علتهای زیادی برای خودم دارم اما اگر بخواهم بهطور خلاصه بگویم مادرشدن کار سختی است. بعد از بهدنیا آوردن بچه باید زندگی و مسئولیت او را تا حداقل 20سال دیگر بهعهده بگیری. راستش امروز آنقدر به این مسئله مطمئنم که اگر بهمن بگویی ممکن است با زدن این حرف هرگز بچهدار نشوی باز روی حرفم باقی میمانم.
مسئولیت سنگین مادرشدن برای من تردید میآورد
روژین مانند زینب مطمئن نیست. او 21ساله و دانشجوی گرافیک است. روژین فکر میکند مادرشدن حس بینظیری است اما از مسئولیت بزرگی که به گردنش به این واسطه میافتد، میترسد. او میگوید: مادرشدن فقط به دنیاآوردن و لذتبردن از حضور بچه نیست. گاهی با خودم فکر میکنم بعد از به دنیاآوردن اگر بچه من هرکار بدی کند یا هر خطایی انجام دهد یا هر بلایی که سرش بیاید یا اصلا روزی جایی در این دنیا نداشته باشد، من مسئول این اتفاقاتم.
نمیخواهم خودخواه باشم
نازنین 24ساله است و دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی و بر این باور است که بیشتر والدین ما به ما آسیب زدهاند. او میگوید: من هرگز به فرزندآوری فکر نمیکنم. تربیت بچه مسئولیت بسیار سنگینی است که نیاز به دانش و صبر و... دارد. بیشتر والدین ما در حین عشقی که به ما داشتند، به ما آسیب رساندهاند؛ بیآنکه بخواهند یا حتی بدانند. من چرا باید این سیر اشتباه را تکرار کنم و جزوی از این سیکل باشم؟
دوست دارم پدر شوم
طاها دغدغههای محیطزیستی دارد. دانشجوی برق و 23 ساله است. او میگوید: 30سال دیگر معلوم نیست که ما آب داشته باشیم، اقتصادمان در کجای جهان ایستاده باشد و چقدر جا و هوا و امکانات و...برای زندگی داشته باشیم! چرا وقتی امیدی به آینده ندارم، موجودی را به این دنیا اضافه کنم؟ طاها البته دلش میخواهد پدر شود و وقتی لابهبلای حرفهایش به این نکته اشاره میکنم با بیمیلی سری تکان میدهد و میگوید: خب چرا دلم نخواهد؟ دوست دارم اما...
مادرشدن را تجربه خواهم کرد
سؤال را که با آبان درمیان میگذارم چشمهایش برق میزند. خودش میگوید تا این لحظه هرگز به مادرشدن فکر نکرده بوده و این موقعیت ایجاد شده باعث شده که دلش بخواهد در اینباره خوب فکر کند. او که 19سال دارد و ادبیات نمایشی میخواند میگوید: قطعا در این سن و سال به بچهدارشدن فکر نمیکنم اما روزی که احساس کنم برای مادرشدن آماده شدهام چرا که نه؟ روزی که احساس کنم از نظر جسمی و فکری به بلوغ و پختگی کامل رسیدهام و شرایط هم تا حدی فراهم باشد، مادرشدن را تجربه خواهم کرد.
درکی از مادرشدن ندارم
فاطمه 18ساله است و به تازگی در رشته زراعت قبول شده. خودش میگوید تصوری از آینده ندارد اما اگر بخواهد با فکر امروزش جواب بدهد میگوید: بچه برای خانوادهاش محدودیت میآورد. شاید همین باعث شده که او خیلی به بچهدارشدن مایل نباشد اگرچه آن را نفی نمیکند اما فعلا نه قصدش را دارد نه درکی از آن. او بر این باور است که اگر زوجها سن و شرایط مناسب برای والدشدن را داشته باشند، میتوانند فرزند بیاورند و برای تربیت آن برنامه بریزند، نه اینکه صرفا یک الگوی کهن را تکرار کنند.
سه شنبه 21 آبان 1398
کد مطلب :
87543
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved