• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
دو شنبه 20 آبان 1398
کد مطلب : 87427
+
-

روابط دو قدرت بزرگ منطقه چگونه تنظیم می‌شود؟

تحریم‌های آمریکا عامل نزدیکی ایران و روسیه

گفت‌وگو با نعمت‌الله ایزدی؛ سفیر اسبق ایران در روسیه

تحریم‌های آمریکا عامل نزدیکی ایران و روسیه

  لیلا شریف_روزنامه نگار

   چندسالی است که بدبینی تاریخی ایرانی‌ها به روسیه و سیاست‌هایش جای خود را به همراهی و همکاری مستمر در حوزه سیاست داده و دیدن عکس‌های دونفره ولادیمیر پوتین و حسن روحانی به خاطره‌ای تکراری در حوزه سیاست خارجی بدل شده است. هر چند نزدیکی 2کشور در حوزه سیاست با سرعت قابل‌توجهی رو به فزونی است اما این همراهی در عرصه اقتصاد چندان فرصت عرض‌اندام پیدا نکرده است. بررسی دلایل نزدیکی روابط ایران و روسیه و چرایی شکل نگرفتن روابط مستحکم اقتصادی، سؤالاتی است که برای بررسی آن به سراغ نعمت‌الله ایزدی آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی و نخستین سفیر ایران در روسیه رفته‌ایم. ایزدی از سال 1369تا 1373 سفیر ایران در روسیه بود و یک سال از دوران سفارتش را در حکومت شوروی سپری کرد. او به‌عنوان کارشناس مسائل دیپلماتیک، به‌ویژه در زمینه روسیه معتقد است که تحریم‌های آمریکا مهم‌ترین دلیل نزدیکی ایران و روسیه است.

 آقای ایزدی! در سال‌های اخیر چه اتفاقی افتاد که شاهد نزدیکی بیشتر روسیه و ایران در حوزه سیاسی هستیم؟ از نظر شما اتحاد این دو کشور حاصل منافع مشترک است یا ناشی از شکل‌گیری نقشه نوین قدرت در منطقه؟
2کشور ایران و روسیه با توجه به همسایگی‌ای که از دوران شوروی داشتند -در شرایط فعلی نیز این همسایگی به‌نحوی از طریق دریا تعریف می‌شود- منافع مشترکی با هم دارند و در هیچ دوره‌ای نمی‌توانیم این نزدیکی را نادیده بگیریم و تردیدی نسبت به آن داشته باشیم.
در این میان ما شاهد فراز و نشیب در روابط این دو کشور بوده‌ایم که جزو عوارض منفی این رابطه است. باید تعریفی در مورد رابطه این دو کشور داشته باشیم که این رابطه کمتر از عوامل خارجی و سوم متاثر شود و بتوان یک روابط پایدار را تعریف کرد.
در واقع نزدیکی روابط ایران و روسیه در سال‌های اخیر، حاصل عوامل خارجی است. زمانی که بخشی از روابط ایران با کشورهای دیگر- به‌خصوص غرب و آمریکا -تحت‌تأثیر فعالیت‌های هسته‌ای، قطعنامه‌های شورای امنیت و تحریم‌ها شکل گرفته است، رفتار متفاوت روسیه نسبت به این اقدامات، موجب شده است که ایران بیش از گذشته به روسیه نزدیک شود.

 بنابراین براساس تحلیل شما دلیل اصلی نزدیکی ایران و روسیه، وجود عامل سوم، یعنی رفتار غرب و آمریکا در قبال ایران است؟
بله، تحریم‌ها مهم‌ترین عامل جدی نزدیکی ایران و روسیه است. هر زمان که مباحث مربوط به قطعنامه‌ها مطرح می‌شد، ایران به سرعت سراغ 2عضو دائم شورای امنیت می‌رفت و اولویت اول ایران در این مباحث روسیه بود و در گام بعدی از چین کمک می‌خواست. بنابراین بخش زیادی از این تحول مربوط به اقداماتی است که در سال‌های اخیر رخ داده است؛ در واقع می‌توان گفت که ایران و روسیه بر ظرفیت‌های طرف مقابل تمرکز بیشتری کرده‌اند.

 نکاتی که شما مطرح کردید، عواملی بودند که زمینه تلاش ایران برای نزدیکی به روسیه را مهیا کردند؛ اگر بخواهیم به آن سمت ماجرا نگاهی بیندازیم، این سؤال ایجاد می‌شود که چرا روسیه‌ای که در سال‌های نه‌چندان دور در برابر قطعنامه‌هایی که علیه امنیت منطقه صادر می‌شد، سکوت می‌کرد، در سال‌های اخیر به‌عنوان حامی و همراه ایران نقش آفرینی می‌کند و حتی در موضوع سوریه، در کنار ایران و ترکیه قرار می‌گیرد؟ دلیل افزایش نقش‌آفرینی روسیه در منطقه چیست؟ آیا این اتفاق را باید در تلاش روسیه برای فاصله از غرب تعریف کرد؟
این رفتار روسیه 2دلیل عمده دارد؛ اول اینکه روسیه در سال‌های بعد از فروپاشی شوروی، گرایش‌های غرب‌گرایانه داشت و این گرایش‌ها بسیار پررنگ بود، بنابراین بسیاری از اهداف منطقه‌ای‌اش را دنبال نمی‌کرد. به‌عنوان مثال زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد -درحالی‌که عراق متحد استراتژیک شوروی در منطقه بود و می‌توانست متحد روسیه هم باشد- برخوردی که از روسیه انتظار می‌رفت، اجرا نشد. در مورد سوریه و افغانستان هم همین وضعیت مشاهده شد.
بنابراین نخستین عامل این است که بعد از فروپاشی شوروی، روسیه اهدافی که در زمان شوروی بود را - به‌دلیل گرایش‌های شدید غرب‌گرایانه رهبری آن زمان- کنار گذاشت، اما با آمدن آقای پوتین، شرایط مقداری تغییر کرد و سیاست خارجی روسیه تا حد زیادی به آن سیاست زمان شوروی گرایش پیدا کرد. این سیاست نه به‌صورت جنگ سرد و مسابقات تسلیحاتی، اما به شکل فعالیت‌های سیاسی و ایجاد قطب منطقه‌ای، گرایش پیدا کرد؛ بنابراین نقش روسیه در افغانستان، عراق و سوریه پررنگ شد. حتی از نظر من، روسیه تلاش کرد تا در حوزه‌های نفوذ آمریکا ،یعنی مناطقی مانند ترکیه و اسرائیل وارد شود و اینگونه جبران مافات کند و آنچه در دوران حکومت آقای بوریس یلتسین از دست رفته بود را بازگرداند.
عامل دوم مربوط به رفتاری است که آمریکا و غرب در قبال روسیه در پیش گرفتند؛ زمانی که روسیه کریمه را به ‌عنوان منطقه‌ای به ‌خود متصل ساخت، ‌اختلاف‌های جدی با اوکراین پیدا کرد و حتی در جمهوری‌هایی که قبلا حوزه نفوذش بود، فعال‌تر شد. آمریکایی‌ها با همراهی‌ غربی‌ها یک سری تحریم علیه روسیه اعمال کردند که این تصمیم موجب شد روسیه بیشتر به کشورهای منطقه متمایل شود و حتی در حوزه نفوذ آمریکا دست‌اندازی کند. در واقع این عوامل دست به‌دست هم دادند تا روسیه متوجه شرایط منطقه‌ای شده و از لاک دفاعی‌اش خارج شود.

 وقتی به رابطه سیاسی ایران و روسیه نگاه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که این روابط بنابر دلایل مختلف، ازجمله مواردی که شما ذکر کردید، با یک اتحاد همراه است، اما در حوزه اقتصادی آنچنان که باید و شاید این همراهی شکل نگرفته است. به‌عنوان مثال کشور روسیه نیازمند واردات موادغذایی است، اما این نیاز بالقوه روسیه از جانب ایران آن‌طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است؛ دلیل این اتفاق چیست؟ به‌طور کلی سطح تعامل اقتصادی 2کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟
گفته شما درست است، اما دلایل دوطرفه است. مهم‌ترین دلیل این است که اقتصاد ما خیلی با اقتصاد روسیه همخوانی ندارد که انتظار همپوشانی داشته باشیم.

منظورتان از نداشتن همخوانی چیست؟
این موضوع که چرا ما نتوانسته‌ایم بازار روسیه که خیلی هم مصرف‌کننده است را به‌دست بگیریم، ریشه در عوامل مختلف دارد. به‌عنوان مثال در حوزه صنعت صنایع سنگین زیرساخت‌های ما یا غربی بوده و یا از شرق آسیا آمده است‌؛ بنابراین در این حوزه ارتباط کم است. ‌خود روسیه هم در این حوزه‌ها بیشتر مصرف‌کننده است.
در حوزه صادرات موادغذایی هم دلیل این است که ایران اصولا سیاست صادراتی پایداری ندارد تا بتواند بازارهایی که مصرف خیلی بالا دارند را به‌دست بگیرد. کشوری که 150میلیون جمعیت دارد و نیازهای موادغذایی‌اش بالاست، نمی‌تواند به کشوری که صادراتش وابسته به عوامل مختلف است و می‌تواند تغییرات مختلفی داشته باشد، کامل تکیه کند. ممکن است که با کشورهای همسایه و حوزه خلیج‌فارس یک‌سری همکاری‌های اقتصادی داشته باشیم، اما واقعیت این است که مصرف این کشورها با روسیه قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر سطح و استاندارد مصرف در روسیه، به‌خصوص پس از فروپاشی شوروی کاملا متفاوت است و ما باید استانداردهایی را رعایت کنیم.
اینکه ما بتوانیم بخشی از نیازهای آن را تأمین کنیم، اما بعد به دلایل مختلف همچون کمبود تولید، نتوانیم صادرات را ادامه دهیم، زمینه‌ای را فراهم می‌کند که روسیه به سمت بازارهای با ثبات‌تر برود. هم‌اکنون ترکیه نقش مهمی در صادرات روسیه دارد.
البته بنده بنابر تجربه حضور در زمان بعد از فروپاشی شوروی، دلیل دیگری را نیز عامل این اتفاق می‌‌دانم؛ ما اصولا پایه‌گذاری مناسبی برای تجارت در این حوزه نکردیم، تجار ما گرایشی به این فضا نشان ندادند و برای دراز مدت به بازار روسیه توجه نکردیم.

 آقای ایزدی! مردم ایران به‌دلیل تجربه تاریخی تعامل با روسیه، همواره با شک رفتار روس‌ها را تحلیل می‌کنند؛ به‌نظر شما در این سال‌ها این نگاه ترمیم شده است؟ با تکیه بر دوران حضورتان در روسیه، آیا به‌خاطر دارید که نگاه مردم روسیه به ایرانی‌ها چگونه بود؟
از ایران که شما خارج شوید، می‌بینید که مردم، به‌شدت مردم ایران در جریان سیاست خارجی و داخلی نیستند. مردم روسیه خیلی نسبت به روابط ایران و روسیه تحلیل نداشتند، ولی در مجموع ایران را دوست داشتند. بعد از فروپاشی هم به‌دلیل مشکلاتی که ما داشتیم و تفکری که رفتار روسیه را ادامه شوروی می‌دانست، آن تعاملی که می‌توانست در حوزه‌های مردمی شکل بگیرد، ایجاد نشد.
وقتی آن دیوار آهنین در شوروی فرو ریخت، مردم روسیه به‌جای آنکه ایران را انتخاب کنند، به سمت ترکیه و کشورهای خلیج‌فارس حرکت کردند.
دلیل نگاه مردم به روس‌ها، یک دیدگاه تاریخی است که خیلی هم با واقعیت منطبق نیست. نمی‌توان علت تمام این بحث بی‌اعتمادی را در شوروی سابق جست‌وجو کرد، بخشی از این بدبینی در سیاست‌های ایران ریشه دارد. تا سال‌ها بعد از انقلاب شعارهایی با عنوان«نه شرقی، نه غربی» مطرح بود و حتی مرگ بر شوروی گفته می‌شد. بعد از انقلاب نیز جنگ ایران و عراق و مسئله افغانستان بر روابط 2کشور سایه انداخت. در جنگ ایران و عراق عنصر ثالثی که از دید ما در این وادی نقشی جدی داشت، شوروی بود. حمایت شوروی از عراق در زمان جنگ بر کسی پوشیده نیست.
التبه آنها هم نسبت به ما در محافل روشنفکری‌شان نه محافل عمومی، این دیدگاه را دارند. این بحث متقابل است.

 شما گمان می‌کنید با توجه به نزدیکی ایران و روسیه، این نگاه مردم ایران ترمیم شده است؟
مردم ایران همچنان نسبت به روابط ایران و روسیه با شک و تردید نگاه می‌کنند؛ حتی در محافل روشنفکری ما همچنان این نگاه وجود دارد. در مباحث غیرسیاسی، یعنی صنعت، دانشگاه و علم، هنوز احساس مثبتی نسبت به روسیه وجود ندارد.

بازار دور از دسترس
کشوری که 150میلیون جمعیت دارد و نیازهای موادغذایی‌اش بالاست، نمی‌تواند به کشوری که صادراتش وابسته به عوامل مختلف است و می‌تواند تغییرات مختلفی داشته باشد، کامل تکیه کند. ممکن است که با کشورهای همسایه و حوزه خلیج‌فارس یک‌سری همکاری‌های اقتصادی داشته باشیم، اما واقعیت این است که مصرف این کشورها با روسیه قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر سطح و استاندارد مصرف در روسیه، به‌خصوص پس از فروپاشی شوروی کاملا متفاوت است و ما باید استانداردهایی را رعایت کنیم
 

این خبر را به اشتراک بگذارید