زبان دانایی
فرهاد قریب ـ زمینشناس
در همه جوامع بخشی از نیازهای علمی از متونی که به زبانهای دیگر نوشته شدهاند، تامین میشود. بدیهی است ترجمه متون علمی با ترجمه متون دیگر تفاوتهایی دارد. این فرقها ماحصل عبارتها و مضامین خاصی است که معانی ویژهای را برمیتابند.
به این ترتیب، ما در مواجهه با مطالب علمی ناگزیر از استفاده از کلماتی هستیم که معنای خاص زبان مبدأ را منتقل کنند.
در گذشته در بسیاری از کشورها و جوامع عقبنگهداشتهشده تلاش میشد تا چنین القا شود که زبان این کشورها توان بازتاب معانی جدید را ندارد. ناگفته پیداست که در ورای چنین تفکری مقاصد استعماری و امپریالیستی نهفته بود. در کشورهایی که این توطئه توانست رنگ واقعیت به خود بگیرد، افراد تحصیلکرده تصور میکردند تخصص و مهارتی فراگرفتهاند اما سخت غافل بودند که هویت و ملیت آنها رنگ باخته است. به این ترتیب محصول تلاشهای علمی و آکادمیک در کشوری مثل هندوستان، اعتلا و رواج بیشتر زبان انگلیسی بود! اما در مناطقی مانند کشور ما که ادبیات با روح و جان مردم عجین بود و هست، سخنوران و دانشمندان درصدد انتخاب و گاه ابداع واژههای معادل برآمدند و به این ترتیب توانستند با زبان خود پذیرای بسیاری از مطالب و اخبار علمی باشند. نکتهای که همواره در این میان از آن غفلت میشود، این است که برای توانمندی در ترجمه و واژهسازی، تسلط بر زبان مبدأ بهتنهایی کافی نیست؛ یعنی وقتی کسی مطلبی را از زبان آلمانی ترجمه میکند، تبحر او در این زبان نیمی از عوامل موفقیت است. نیم دیگر و حتی بیش از آن تسلط به زبان مقصد یعنی زبانی است که متن به آن برگردانده میشود.
با این حال، آنقدر که انگیزه برای آموختن زبانهای خارجی وجود دارد، علاقه به فراگیری زبان فارسی وجود ندارد.
این امر دلایل زیادی دارد؛ از آن جمله همه ما تصور میکنیم به خوبی بلدیم فارسی صحبت کنیم و به فارسی بنویسیم در حالی که تنها چند درصد از ما – حتی تحصیلکردهها – میتوانند بهخوبی یک قطعه شعر یا یک متن کلاسیک را بخوانند.
دلیل دوم، کمکاری در شناساندن زیباییهای شکرین زبان فارسی است. کمتر کسی از ما – فارسیزبانان – از ظرایف و لطایف این زبان شیرین باخبریم. از این رو جامعه دانشپژوه و آگاهیخواه ما نیاز به معرفی و آموزش زبان و ادبیات فارسی در سطوح عالی دارد، به طوری که بخش قابلتوجهی از جامعه تسلط خوبی به زبان مادری خود داشته باشند. امروز دیگر خوشبختانه بر همگان مسجل شده که فارسی ظرفیت و توان انتقال همه مفاهیم را دارد؛ زبانی که از صدها و بلکه هزاران سال پیش دشوارترین مضامین عرفانی و فلسفی را انتقال داده و به تفصیل به آن پرداخته است.