شهر با دوچرخه قهر است
توسعه دوچرخهسواری در شهرهای بزرگ کشور فقط با کمک شهروندان و حمایت قانون ممکن میشود
سید محمد فخار:
پشت چراغ قرمز، نزدیک مرکز خرید، در یک کوچه فرعی، وسط بزرگراهی در شمال و شرق و غرب و جنوب تهران، ترافیک بوده و هست و خواهد بود. این ترافیک همراه با اتلاف وقت و سوخت و هزاران مورد قیمتی دیگر سپری میشود اما هیچکس راضی نمیشود ماشینسواری را با دوچرخهسواری جایگزین کند. شهر با محبوبترین وسیله حملونقل پاک، قهر است. دوچرخه برای نخستین بار در سال1818توسط مخترعی آلمانی به نام کارل فوندریس ساخته شد و نخستین بار، کارکنان سفارت انگلیس، دوچرخه را در دوران قاجاریه به ایران آوردند و از آن بهعنوان یک وسیله استفاده کردند. مردم آنزمان به استفادهکنندگان از این وسیله، لقب «بچه شیطان» داده بودند.
در سال1324 تاجری به نام حسین آقاشیخ با فروش و کرایه دوچرخه در مغازهاش در خیابان شمسالعماره این ایده را مردمی کرد و پس از آنکه گروهی دوچرخهسواری یاد گرفتند، این وسیله، جزئی از زندگی روزمره مردم شد. در سالهای دهه30، حتی با وجود ورود وسایل نقلیه موتوری به کشور، مردم میل و رغبت بیشتری به دوچرخه نشان میدادند. اما با گذشت زمان و افزایش جمعیت و وسایل نقلیه موتوری، کمکم دوچرخه به ورطه فراموشی سپرده شد. حالا از زمان آمدن دوچرخه به تهران 72سال میگذرد و این وسیله، کنج بسیاری از انباریها خاک میخورد اما کسی به استفاده از آن تمایلی ندارد.
چرا دوچرخه؟
متوسط زمان سفرهای شهری در شهری نظیر تهران به لطف ترافیک بیحدوحصر، از 20دقیقه به 50دقیقه رسیده است. این عدد را در 20میلیون سفر شهری ضرب کنید تا متوجه شوید که 9میلیون پایتختنشین، روزانه 600میلیون دقیقه از عمر خود را در ترافیک تلف میکنند. این ترافیک، بیشک به شیوه ترددهای شهری ربط دارد. بیشتر شهروندان، خودروی شخصی را انتخاب میکنند و کمتر از 40درصد آنها، سراغ تاکسی و مترو و اتوبوس میروند اما کسی حاضر نیست دوچرخه را انتخاب کند. این وسیله تماما پاک، در تهران و شهرهای بزرگ کشور هیچ جایگاهی ندارد.
صرفه با اینه!
انتخاب دوچرخه کاملا اقتصادیاست. قیمت یک دوچرخه شهری به طور متوسط 5/1میلیون تومان است؛ رقمی معادل بهای 1500لیتر بنزین که یک خودروی شخصی در 4ماه آن را میسوزاند و به گازهای آلاینده تبدیل میکند! فارغ از تبعات محیطزیستی که ترجیح خودرو بر دوچرخه در پی دارد، هر فرد میتواند با هزینهای بسیار اندک، دوچرخهاش را سالها سرویس و نگهداری و از آن استفاده کند.
کمی باور لطفا!
باور کنید تجویز دوچرخه برای استفاده از آن در شهری مثل تهران، دور از ذهن نیست؛ دستکم برای مناطق مرکزی که سطحی صاف و وسعتی کم دارند، این نسخه بهآسانی دسترسیپذیر است و فقط مقادیری تصمیم جدی مسئولانه لازم است و مقداری زنجیر برای بستن معابر و محدودههای مرکزی شهر. این کار البته در خیابان 15خرداد، بابهمایون و برخی مسیرهای اطراف آن عملی شده اما موتورسیکلتهای آلاینده و هنجارشکن اجازه نمیدهند که بهدرستی اجرا شود. ایجاد مسیرهای مخصوص عبور دوچرخه در کلانشهرها در قالب مصوبهای از سوی شورایعالی شهرسازی و معماری کشور از سال86 مورد توجه مسئولان شهری قرار گرفت و توسعه سیستم دوچرخهسواری بهعنوان سیاست جدید مدیران تهران بهمنظور کاهش بار ترافیک و آلودگی هوا در پی اجرای طرح سهمیهبندی بنزین در دستور کار قرار گرفت اما این سیاست، هیچگاه به پدیدهای همهگیر تبدیل نشد و پایتختنشینان با آن همراه نشدند. فقط در برههای دوساله در منطقه8 تهران بیش از 100کیلومتر مسیر دوچرخهسواری با هزینههای فراوان احداث شد اما این کار، بهعلت استقبال اندک شهروندان، ادامه نیافت.
چرا رکاب بزنیم؟
انتخاب دوچرخه و ایجاد فرهنگ استفاده از آن، به یک تصمیم جمعی نیازمند است. اصرار و پافشاری بر استفاده از دوچرخه در ترددهای شهری به محل کار و برای انجام امور روزانه، مسئولان را نیز در ارائه خدمات و حفظ امنیت دوچرخهسواران، مصممتر خواهد کرد و این هدف، محقق نمیشود مگر آنکه ما شهروندان، آستین بالا بزنیم و آنها را به فراهمکردن زیرساختهای این حملونقل پاک دعوت کنیم. البته این کار مزایای دیگری نیز دارد؛ تنها با ۱۰متر دوچرخهسواری و پدالزدن در طول روز، حدود ۴۰۰کالری در بدن مصرف میشود. مطالعات نشان میدهد که دوچرخهسواری در طول هفته، فشار خون و استرس را کاهش میدهد و موجب افزایش انرژی و بهبود خلقوخو نیز میشود.
بانوان و دوچرخه؟
یکی از بخشهای محوری هر تغییر اجتماعی، بانوان هستند. آنها علاقه بالایی به مشارکت اجتماعی در طرحهای عمومی دارند و این تمایل، میتواند در ارتقای فرهنگ دوچرخهسواری، بسیار مهم باشد. اما پرسشی اساسی سد راه حضور آنهاست؛ «خانمها سوار دوچرخه بشوند یا نشوند؟». در این باره نظرات شرعی متفاوتی مطرح شده که همسوشدن آنها میتواند کمک بزرگی برای توسعه دوچرخهسواری در شهرهای کشور باشد.