زندگیِ ورای خطوط
گفتوگو با عبدالله قوچانی کارشناس و طراح خطوط اسلامی
مهدی نوروز:
کارشناس خواندن کتیبههای اسلامی (از ابتدای دوره اسلامی تا عصر حاضر) و همچنین کارشناس سکههای دوره اسلامی است و از سال1356 در مرکز باستانشناسی ایران شروع بهکار کرده و بعد در موزه ملی ایران، کارشناس بررسی متون عربی بوده است. با آنکه پدر و مادر او اهل ایران بودهاند اما ساکن عراق میشوند و در نتیجه او از بدو تولد تا 24سالگی و پایان دوره دانشگاه در بغداد زندگی کرده است و همانطور که در گزارش این دیدار ـ بهعنوان دومین گفتوگوی تمام زندگیاش ـ خواهید خواند همین تجربه زندگی در عراق، مسیر آینده او را شکل میدهد. با او درباره حرفهاش هم صحبت کردیم؛ حرفهای که با خط بسیار پیچیده و البته زیبای کوفی سروکار دارد؛ حرفهای که به گفته او «با وجود حضور افرادی بااستعداد در آن، متأسفانه تعداد آنهایی که بخواهند این کار را دنبال کنند بسیار کم است». گزارش دیدار با «عبدالله قوچانی»را که سال آینده 70ساله میشود در ادامه میخوانید.
نقطه شروع حرفه خوانش کتیبههای اسلامی
عبدالله قوچانی پیش از پرداختن به حرفه خواندن و طراحی کتیبههای اسلامی در مرکز باستانشناسی و بخش اسلامی موزه ملی ایران مشغول بوده است تا اینکه پیشنهادی از جانب مدیر مرکز باستانشناسی، مسیر حرفه آینده او را طرحریزی میکند. خود او این اتفاق را چنین شرح میدهد: «مدیر مرکز باستانشناسی پس از آنکه متوجه شد زبان اول من عربی است، پیشنهاد داد که روی کتیبهها کار کنم. در ابتدا من هم مثل بقیه افراد، آشنایی خاصی با کتیبهها نداشتم زیرا تا آن زمان کاری در این حوزه انجام نداده بودم؛ در واقع کتیبههایی که با خط ثلث، نسخ یا نستعلیق نوشته شدهاند، از سادگی برخوردارند اما خوانش کتیبههایی که به خط کوفی نوشته شده بود مشکل ایجاد میکرد».
اما استعداد قوچانی در زبان عربی، به کمک او میآید و خیلی زود این مشکل حل میشود؛ «پس از 6 ماه، خواندن خط کوفی برای من همچون خواندن خط نستعلیق شد. تسلط من به زبان عربی در خوانش خط کوفی به کمکم آمد و باعث شد که اگر جایی از متن مفهوم نباشد، باز هم بتوانم آن را بخوانم؛ یا از طریق خوانش کلمه بعدی و یا از طریق معنی کلی جمله.»
او درباره نخستین تجارب خود میگوید: «اولین کاری که انجام دادم مربوط به کتیبههای نیشابور بود و نتیجه آن در سال1364 به صورت 2کتاب به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر شد. این کار باعث شد که تمامی موزههای دنیا که دارای بخش هنر ایرانی ـ اسلامی بودند با کار من آشنا شوند. این کتاب حدود 140ظرف نیشابور را دربردارد که تعدادی زیادی از آنها خوانده نشده بود. نیمی از این ظروف در موزههای ایران، آبگینه و رضا عباسی قرار دارد و بقیه آن در موزههای معروف دنیا از جمله متروپولیتن هستند».
تبدیل طرحهای کوفی به آجر و کاشی
عبدالله قوچانی پس از انتشار کتابی که ماحصل خوانش کتیبههای ظروف نیشابوری بوده، به سراغ خط کوفی بنایی میرود. او برای این کار 4 مکان مذهبی در اصفهان را انتخاب میکند؛ «مسجد جامع عتیق، مسجد امام، مسجد شیخ لطفالله و مدرسه علمیه». او درباره کتیبههای این اماکن میگوید: «کتیبههای این مساجد به خط کوفی بنایی بود و بیشتر آن به زبان عربی است اما ابیاتی از شاعران فارسیزبان ازجمله سعدی در این کتیبهها به خط کوفی بنایی نوشته شده است». او درباره کار طراحی این کتیبهها در دهه60 نیز میگوید: «در آن زمان کامپیوتر نبود و برای طراحی این کتیبهها باید از دست کمک میگرفتیم. همین طرحها و طرحهای بسیار زیبای دیگر، اکنون دوباره توسط کامپیوتر طراحی شده که آماده چاپ است». او درباره دیگر فعالیتهای خود در زمینه کتیبههای کوفی بنایی میگوید: «بیشتر این کتیبهها به صورت خط صاف طراحی شده است و من اینها را به آجر و کاشی تبدیل کردهام. این کار باعث میشود طرح ما که حدود 40×40سانتیمتر است حین تبدیل به آجر یا کاشی حتی در اندازه 6متر در 6متر، اجرا شود». از او میپرسم هدف از این کار چیست و میگوید: «همه نمیتوانند برای دیدن یک کتیبه تاریخی که به فرض در مسجدی کوچک در نقطهای دور قرار دارد مراجعه کنند اما از طریق انتشار طرح، با آن آشنا میشوند».
39برداشت از یک حرف در خط کوفی!
همه کتیبههایی که قوچانی بررسی میکند وضوح کافی ندارند؛ به فرض برخی از آنها به مرور زمان دچار آسیب شدهاند یا به دلیل خاصبودن خط کوفی، دشواریهای خاص خود را دارند؛ «3طرح بسیار بسیار نفیس در مسجد جامع اصفهان در گنبد خواجه نظامالملک قرار دارد که ابتدا نتوانستم آنها را بخوانم زیرا اصلا چیزی مشخص نبود (البته اکنون بازسازی شده است). یکی از این طرحها کلمه «الله» است که درون آن سوره قل هو الله نوشته شده؛ طرح دوم، کلمه «محمد» با سوره انشراح و طرح سوم که از همه سختتر است کلمه «علی» به همراه آیاتی در حق حضرت علی(ع).»
او به طراحی کتیبههای مقبره شیخ حیدر نیز اشاره میکند و میگوید: «بدنه کله این مقبره، خط کوفی بناییاست؛ طراحی این مقبره حدود 20متر در 11متر میشد. هر بار که سعی میکردم این طرح را مطالعه کنم متوجه میشدم که نوشتهها اشتباه است تا اینکه دریافتم به دلیل مرمت و نصب داربست، تکههایی از این خطوط، دچار تغییر شدهاند. چون کل کتیبه، قرآنی بود، بر همین اساس توانستم آن را بخوانم و طراحی کنم». او در زمینه دشواریهای خط کوفی به بینقطهبودن آن اشاره میکند و میگوید: «در مسجدی در گلپایگان، بخشی از کتیبه نقطهگذاری شد اما 39کلمه به دست آمد که هیچکدام مانوس نبود». او همچنین درباره همکاری با مرمتگران میگوید: «مرمت اگر مربوط به خط باشد، من هم همکاری دارم؛ طراحی را انجام میدهم و سر اجرا هم حضور دارم تا کاشیها جابهجا نصب نشوند. در زمینه خواندن کتیبه نیز کمک میکنم».
سکه و سفال؛ سندهای اول تاریخ
او درباره اهمیت سکهشناسی نیز به این نکته اشاره میکند: «سکه و سفال بهعنوان سندهای اول تاریخ، اهمیت دارند؛ چون از زمان ساخت، مطالب روی آنها دستکاری نمیشود؛ بر عکس نسخ خطی. مثلا روی کتیبههای سفال نیشابور احادیث زیادی نوشته شده است. معانی احادیث روی سفال و نسخ یکی است اما کلمات بهکاررفته روی سفال، دقیقتر است. درباره سکه نیز چنین است؛ مثلا از خاندان کاکویه در تاریخ بهعنوان خاندان دشمنزیار یاد شدهاند اما روی سکه، دشمنزار درج شده است. زمانی با شادروان دکتر خویی صحبت میکردم. او میگفت که دشمنزیار است اما من به سکه اشاره کردم. بعدا کتیبهای در مقبره خواهر این سلسله در ابرقو کشف شد که روی آن نوشته شده بود دشمنزار. بنابراین سکه در اینجا نقش تصحیحکننده دارد. اهمیت دیگر سکه این است که میتوانیم کل القاب یک پادشاه را پیدا کنیم اما روی متون، تنها یک یا 2لقب ذکر شده است».
وقتی که از خاک سکه میریخت
عبدالله قوچانی در زمینه سکهشناسی به خاطرهای جالب نیز اشاره میکند: «در سال1371 حین خاکبرداری در شهر ری گنجینهای به دست آمد. وضعیت به صورتی بود که از خاک، سکه میریخت. مدتی طول کشید تا سکهها از دست مردم یا از سطح خاک جمعآوری شوند؛ مجموعا 2100سکه». این سکهها به بانک مرکزی فرستاده میشود و قوچانی با وجود نامهنگاری روسای سازمان میراث فرهنگی در ادوار مختلف و همچنین نامهنگاری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت یعنی مصطفی میرسلیم، تا زمان تدوین رساله فوقلیسانس خود، امکان دسترسی به آنها را پیدا نمیکند. او درباره این سکهها میگوید: «این سکهها از نیشابور آمده بودند. من به این سکهها در رساله فوقلیسانسم اشاره کردم. بهدنبال این رساله، توانستم مجوز عکسبرداری از سکهها را هم بگیرم. مکانی که این سکهها در آن کشف شد یک شهر زیرزمینی بوده است. پس از حمله به کاروانها، اشیای پیداشده، زیر زمین جمع میشده و کسی نیز این شهر را پیدا نمیکرده؛ اگر هم پیدا میکرده در آنجا گم یا کشته میشده. این گنجینه بهانهای شد تا سال84 کتاب «گنجینه سکههای نیشابور» را در 10فصل، ازجمله سکهشناسی در متون تاریخی، معامله سکه، ضرابخانه و... منتشر کنم».
از عبدالله قوچانی حدود 13عنوان کتاب در زمینه کتیبه و سکهشناسی موجود است که اکثر آنها منتظر تجدید چاپ هستند. همچنین 4عنوان کتاب هم آماده انتشار دارد.
شبی برای آقای خطشناس
شب بزرگداشت عبدالله قوچانی، از سوی مجله بخارا، شنبه 12اسفندماه با حضور ناصر نوروززادهچگینی، حسن رایتیمقدم، سعید خوددارینائینی، نادر کریمیانسردشتی، محمدعلی مخلصی و علی دهباشی، به همراه نمایش فیلم مستند، در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان استاد نجاتاللهی (ویلا)، نبش خیابان ورشو برپا شد.