کودکان و همذاتپنداری باشخصیتهای داستان
محمدرضا شمس ـ نویسنده داستان کودک
عدهای به غلط تصور میکنند، فقط خواندن کتابهایی مفید است که درباره موضوعات مختلف به کودکان آموزش مستقیم بدهد. به اعتقاد این دسته، کتاب حتما باید مطالب علمی یا نکات ایمنی را به کودکان منتقل کند یا با پرداختن به موضوعات خاص، به آنها درس زندگی بدهد.
پیداست که با چنین تصوری کودکان و نوجوانان نمیتوانند بسیاری از کتابهای دلخواهشان را بخوانند. واقعیت این است که خواندن هر داستانی با تجربه موقعیتهای گوناگون همراه است. کسی که در اتاقش نشسته و روایت سفر یک یا چند نفر را میخواند، انگار که در اتفاقات داستان با شخصیتها همراه و در کسب تجارب ناشی از آن با آنان شریک میشود.
بدیهی است که انسان به دلیل محدودیتهایی که به طور طبیعی با آنها مواجه است، نمیتواند همه اتفاقات ممکن را تجربه کند، اما میتواند بدون عازمشدن به سفری یا بیآنکه اقدام به کاری بکند، با خواندن داستانی درباره آن، تجربه چنین امری را به دست آورد.
کودکان و نوجوان نیز با خواندن داستانهای متفاوت با همذاتپنداری با شخصیت داستانی محبوبشان، خود را در موقعیتهای جدید تصور میکنند و به این ترتیب با ایجاد ذهنیتهای تازه آگاهی و تواناییهای ذهنی آنها وسعت مییابد. از این رو با اطمینان باید گفت کتابهای داستان به اندازه یا حتی بیشتر از کتابهای آموزشی مفیدند، به شرطی که کیفیت ادبی و هنری لازم را داشته باشند و نویسنده آنها مهارت کافی را در این زمینه داشته باشد. یکی از ضرورتهای فرهنگی جامعه ما اصلاح نگرش پدران و مادران درباره کتاب و مطالعه است. آشنایی خانوادهها با نحوه مطالعه اثربخش و مفید میتواند در ارتقای فرهنگی و فکری جامعه نقش مهم و مؤثری داشته باشد.
کسانی که در این زمینه آگاهیهای لازم را کسب میکنند، به خوبی پی خواهند برد که ایجاد امکانات مطالعه داستان برای کودکان و نوجوانان یکی از بهترین سرمایهگذاریها برای رشد روحی و ذهنی آنهاست و تأثیر بسیار زیادی در سلامت و سعادت جامعه فردا دارد.