در پرتو آنارشی نظام منطقهای
علی سعادتآذر _ مدرس دانشگاه
دخالتهای ترکیه در امور سوریه بهویژه در موازنه عناصر قدرت این کشور موضوع جدیدی نیست اما عدمتوفیق ترکیه در تحولات سوریه در چند سال گذشته دلیلی منطقی برای عقبنشینی از این عرصه نیز نیست. حمله نظامی به شمال سوریه این بار به بهانه سرکوب گروههای تروریستی پکک و یپگ اتفاق افتاده است. این عملیات که «حرکت چشمههای صلح» نامیده شده است، بهنظر میرسد ابعاد جدیتر و اهداف راهبردیتری را در سوریه دنبال میکند. هرچند که هدف ایجاد منطقه امن و مقابله با گروه پکک عنوان شده است، باید بپذیریم که ترکیه راهبردیتر و درازمدتتر از آنچه در ظاهر اعلام کرده است، عمل خواهد کرد.
آزادی عمل ترکیه در سوریه فقط و فقط به چراغ سبز آمریکاییها که امروز در رسانهها گفته میشود، برنمیگردد؛ اگرچه عامل مهمی است. این موضوع بیش از هرچیز به وضعیت و ساختار نظام منطقهای که امروزه ایجاد شده است، مربوط میشود. قطعنامههای مربوط به ساماندادن اوضاع سوریه، ترکیه و روسیه را حافظ صلح در سوریه میداند و بهنظر میرسد مجوزهای دخالتهای گاه و بیگاه در نشستهای صلح سوریه به ترکیه و روسیه داده شده است. در نشستهای صلح سوریه بعد از سال2017 مکررا مسکو و آنکارا بهعنوان ضامن صلح در سوریه نام برده شده اند.
مسئله دیگر ماهیت روابط قدرتها در نظام منطقهای است؛ جایی که در آن ایران، عربستان و سایر بازیگران مهم منطقهای مشغلههای مهمتری از سوریه یافته و مدام کشمکش برسرمسائلی همچون یمن، تنگه هرمز، فروش نفت، برجام و دیگر موضوعات از توجه به مسائل جزئیتر مانند مناطق کردنشین در شمال سوریه را غافل کرده است.
اهداف راهبردی قدرتهای منطقهای هم بسیار مهم است. ایران اساسا نه دیروز و نه امروز نخواسته و نتوانسته است که هدف بلندمدت و راهبردی در ژئوپلیتیک سوریه آنهم در شمال آن را تعریف کند و تأکید بر بقای حکومت اسد و سایر اهداف را تحتتأثیر قرارداده است.
عربستان هم که فعلا نفوذ انقلابها و جنبشهای عربی را از سرگذرانده، به مسائل مهمی چون یمن مشغول است.
در این میان، آمریکا و روسیه رویکردهای کاملا متفاوتی دارند، اول اینکه ترکیه ثابت کرد که درصورت بیتوجهی آمریکا به خواستههایش از هیچ تلاشی برای نزدیکشدن به روسیه دریغ نمیکند، پس زنگ خطر دوری ترکیه از ناتو، آمریکا و غرب کارت زرد جدی به ترامپ بود تا بیش از این از متحد سنتی خود فاصله نگیرد. روسیه هم که از رفتوآمدهای دیپلماتیک 2سال اخیر با ترکیه بهویژه تقسیم حوزههای نفوذ در سوریه راضی بهنظر میرسد، مداخله ترکیه در منطقه بسیار محدودی به عمق 30کیلومتر را حق ترکیه میداند. با این تفاسیر ایران و عربستان اراده و ظرفیت میانجیگری مؤثر را ندارند و روسیه و آمریکا حدود و ثغور عملیات نظامی ترکیه را پذیرفتهاند و بیشتر از توافق را نیز نخواهند پذیرفت. البته همین تجاوز بعدها میتواند پاشنه آشیلی برای فروپاشی اقتصادی ترکیه توسط آمریکا تلقی شود.
2نکته در سطح تحلیل خرد هم بیان میکنم؛ اول اینکه صالح مسلم، رهبر جریان کرد در سوریه با وجود درک حساسیتهای ترکیه نسبت به پکک نتوانست مرز شفافی بین خواستههای خود و پکک ترسیم کند و آرزوهای صالح مسلم فراتر از توان و ظرفیت موجود جامعه کرد برای استقلال در جریان است.
نکته بعدی جامعه داخلی ترکیه است. پشتکردن کردها به اردوغان و حزبش در انتخابات اخیر اردوغان را مصمم ترکرده و جالب اینکه هرگونه سرکوب کردها چه در داخل و چه درخارج از ترکیه مورد استقبال ناسیونالیستها و ملیگرایان است و ادامه تسویهحسابها در خارج برای تأمین امنیت داخلی ترکیه.
به هرحال، حمله نظامی ترکیه به شمال سوریه تحتتأثیر ترتیبات سیاسی، اجتماعی و امنیتی منطقهای است و آزادی عمل ترکیه الزاما نه از چراغ سبز آمریکاییها بلکه برایندی از کنشهای منطقهای و ساختار نظام بینالملل و منطقهای است؛ جایی که هنوز آنارشی سنتی حکمفرماست.