• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
چهار شنبه 24 مهر 1398
کد مطلب : 85618
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/EROZY
+
-

مرفهین بی‌درد

چرا در سینمای دهه 60 پولدار‌بودن ضدارزش بود؟

مرفهین بی‌درد

مسعود پوییا_روزنامه نگار

در صحنه معروفی از «عروسی خوبان» (محسن مخملباف 1367) حاجی (محمود بی‌غم) قهرمان آرمانگرای فیلم، در مراسم عروسی‌اش میکروفن را به دست می‌گیرد و مشهورترین دیالوگ‌هایی که از کارگردان جنجالی دهه60 در یادها مانده را به زبان می‌آورد. 
«اونایی که جورابای لنگه‌به‌لنگه دارن خوش اومدن.
اونایی که با ماشینای لنگه‌به‌لنگه اومدن خوش اومدن.
اونایی که خونه‌های لنگه‌به‌لنگه دارن خوش اومدن.
اونایی که زنای لنگه‌به‌لنگه دارن خوش اومدن.
ما برای اینکه خرج عروسی رو در بیاریم، مجبور شدیم هندونه‌ها رو کیلویی 5تومن گرون‌تر بفروشیم... بخورین. بخورین. حروم‌خوری خوش‌مزه‌س...!».
تیغ تیز کارگردان عروسی خوبان که طبقه مرفه برخاسته از بورژوازی سنتی و تیپ حاجی‌بازاری را هدف گرفته بود، دیدگاهی را نسبت به سرمایه‌داری نمایندگی می‌کرد که برخاسته از چپ اسلامی، پولدار‌بودن را مذموم می‌دانست. مخملباف در فیلم «دستفروش» (1366) هم با نمایش گفت‌و‌گوی 2حاجی‌بازاری در مسجد که هیچ اعتنایی به کودک رها‌شده در آنجا نداشتند نگاهش به سرمایه‌داری  را نمایان کرده بود. 
آنچه مخملباف در آن سال‌ها به نمایش می‌گذاشت و تصویری که از طبقه مرفه جامعه عرضه می‌کرد، همخوان با گفتمان رسمی دهه 60 بود. دهه 60 دهه آرمان و اعتقاد، دهه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دهه ایثار و از جان‌گذشتگی بود؛ دهه‌ای که نمایش ثروت، نه تنها منزلت نمی‌آورد که مایه نکوهش هم می‌شد؛ سال‌هایی که در روزنامه‌های رسمی در کنار کلمه سرمایه‌دار به‌راحتی صفت «زالوصفت» قرار می‌گرفت. دوران دولتی شدن تقریبا همه کارخانجات و بنگاه‌های مهم و موفق و تقلیل سرمایه‌داری در عرصه رسمی به جمعیت موتلفه اسلامی که جناح چپ به کنایه آن را جناح بازار می‌نامید. 
در چنین شرایطی طبقه مرفه یا به‌کل در فیلم‌ها غایب بود یا فیلمسازان به تصویری کنایه‌آمیز و اغلب منفی اکتفا می‌کردند. نیازی هم به توضیح اضافی نبود؛ چون در دهه 60 پولدار بودن و تعلق به طبقه مرفه به تنهایی برای انتساب به انواع و اقسام صفت‌های منفی کفایت می‌کرد. 
در فیلم «آوار» (سیروس الوند 1364)، پیرمرد ثروتمندی (جمشید مشایخی) فرزندانش را فرامی‌خواند تا پیش از مرگ میراثش را میان آنها تقسیم کند؛ فرزندانی که جز پسر بزرگ‌تر (فرامرز قریبیان)، بقیه دنبال ثروت پیرمردند. با مرگ پیرمرد در زیرزمین خانه، زلزله‌ای می‌آید و راه را بر بازماندگان سد می‌کند. شعار همیشگی سینمای ایران «ثروت خوشبختی نمی‌آورد» در آوار هم تکرار می‌شود. اگر تصادفاً ثروتمند خوش‌طینتی هم وجود  داشته باشد معمولا اغلب فرزندان نشانی از پدر ندارند. زلزله، هم دارایی پیرمرد را از بین می‌برد و هم فرزندان را متحول می‌کند. در انتهای آوار، دیگر همه پذیرفته‌اند که پول خوشبختی نمی‌آورد. 
بازتولید تیپ پولدار خسیس در فیلم «مردی که موش شد» (احمد بخشی 1365) به تقابل مرد ثروتمند (محمدعلی کشاورز) با کارمند وظیفه‌شناس(پرویز پورحسینی) انجامید. در مردی که موش شد، مرد ثروتمند برای پرداخت نکردن مالیات دست به هر کاری می‌زند. لباس‌های ژنده می‌پوشد، خودش را به ورشکستگی می‌زند و مدعی زیان‌دهی شرکت‌هایش می‌شود، ولی در نهایت نمی‌تواند مامور اداره مالیات را راضی به دریافت رشوه کند. ثروتمند فیلم مردی که موش شد انسان حقیری است که برای ندادن مالیات تن به هر خفتی می‌دهد. 
در دهه 60 ثروت حتی با فرهنگ هم می‌توانست منافات داشته باشد. در فیلم «مادر» (علی حاتمی)، محمد ابراهیم (محمدعلی‌ کشاورز) به عنوان ثروتمندترین عضو خانواده‌‌ای پرجمعیت، رفتاری کاملا لمپنی داشت و در تقابل با جلال‌‌‌الدین (امین‌تارخ) که عارف مسلک بود و متعلق به طبقه متوسط، قرار می‌گرفت. 
محمد ابراهیم با اینکه تجارت پوست و روده و صادراتش به آلمان رونق داشت، مثل اغلب پولدارهای سینمای ایران دچار مشکل عاطفی بود و همسرش (حمیده خیرآبادی) جز خرج‌تراشی کاری انجام نمی‌داد.  از دهه 60 ثروتمندان زیادی را در سینمای ایران به خاطر نسپردیم. بیشتر فیلم‌ها یا ملودرام خانوادگی بودند یا فیلم جنگی و آثاری برای کودکان که در آنها جایی برای طبقه مرفه وجود نداشت؛ درست مثل جامعه که به ندرت می‌شد نشانه‌های ثروت و برخورداری را د‌ر سطح کوچه و خیابان مشاهده کرد.

حمله به جناح بازار
تیغ تیز کارگردان عروسی خوبان که طبقه مرفه برخاسته از بورژوازی سنتی و تیپ حاجی‌بازاری را هدف گرفته بود، دیدگاهی را نسبت به سرمایه‌داری نمایندگی می‌کرد که برخاسته از چپ اسلامی، پولدار‌بودن را مذموم می‌دانست. مخملباف در فیلم «دستفروش» (1366) هم با نمایش گفت‌و‌گوی 2حاجی‌بازاری در مسجد که هیچ اعتنایی به کودک رها‌شده در آنجا نداشتند نگاهش به سرمایه‌داری  را نمایان کرده بود

پیرمرد خسیس پولدار
بازتولید تیپ پولدار خسیس در فیلم «مردی که موش شد» (احمد بخشی 1365) به تقابل مرد ثروتمند (محمدعلی کشاورز) با کارمند وظیفه‌شناس(پرویز پورحسینی) انجامید. در مردی که موش شد، مرد ثروتمند برای پرداخت نکردن  مالیات دست به هر کاری می‌زند

این خبر را به اشتراک بگذارید