قانونی به نفع دانشآموزان
فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
21مهرماه یعنی 3 روز پیش، نمایندگان مجلس، طرح کاهش تنوع مدارس را در صحن علنی به تصویب رساندند منتها این مصوبه مهم زیر سایه بلند و پر شاخ و برگ طرح انحصارزدایی آموزش زبان انگلیسی در مدارس که تعدادی از نمایندگان مجلس امضا و تحویل هیأت رئیسه مجلس کردند، کمتر دیده شد؛ قانونی که اگر درست اجرا شود به نفع زندگی همه دانشآموزان است.
حالا ممکن است برای خیلیها این پرسش مطرح شود که چرا طرح کاهش تنوع مدارس مهم است و اصولا فایده و مزایای آن چیست و چرا باید چنین ایدهای تبدیل به قانون میشد؟ تلاش میکنم در چند بند به این پرسش پاسخ دهم:
یک: تنوع مدارس در ایران بسیار بالاست. یعنی در کنار مدارس عادی دولتی که وظیفه آن تامین آموزش رایگان برای همه دانشآموزان است مدارس نمونه دولتی، هیأت امنایی، اسلامی، تیزهوشان یا همان سمپاد، ماندگار، هوشمند، شاهد، مدارس وابسته به دانشگاهها و نهادهای حکومتی مانند مدارس سما (وابسته به دانشگاه آزاد) و صدرا (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی) و در آخر مدارس غیردولتی را داریم. این مدارس در بازه زمانی طولانی یعنی از پیش از انقلاب تاکنون برحسب سلیقه وزیران و مدیران آموزش و پرورش ایجاد شده و هر روز نیز بر تنوع آنها افزوده میشود.
دوم: پرسش اصلی بسیاری از والدین این است که مگر تنوع و تکثر مدارس چه آسیبهایی دارد که نمایندگان مجلس اقدام به حذف آن کردهاند؟ واقعیت این است که در کشورهای مطرح دنیا در زمینه آموزش، چنین تنوعی وجود ندارد و همه کودکان و نوجوانان در مدارس دولتی تحصیل میکنند. دانشآموزان با هر میزان هوش، مقدار درآمد مالی خانواده، سطح علمی والدین و هر دیدگاه نژادی و قومیتی در کنار هم قرار میگیرند و از یک آموزش مشترک بهره میبرند. اما در ایران اینگونه نیست و جداسازی دانشآموزان با شدت خاص و با آییننامههای سختگیرانه طیف گسترده مدارس دنبال میشود. بهطور نمونه مدارس تیزهوشان با برگزاری آزمونهای علمی سخت، دانشآموز پذیرش میکنند و یا مدارس شاهد فقط از فرزندان شهدا، جانبازان و آزادگان دانشآموز انتخاب میکنند، مدارس غیردولتی برای دانشآموزان در خانوادههای با درآمد متوسط به بالا هستند و مدارس صدرا و مطهری هم از طیفهای مذهبی، دانشآموزان خود را برمیگزینند و... این جداسازی دانشآموزان باعث رشد آنها در محیط غیرواقعی و ایزولهای است که هنگام ورود به جامعه، آنها را دچار مشکلات جدی میکند. بهطور نمونه جوانانی که پذیرش عقاید مخالف خود را ندارند، دانشجویانی که خود را از نظر هوش و استعداد برتر از دیگران میبینند، افرادی که فکر میکنند چون از نظر مالی برترند باید تحصیلات بالاتر و میزهای مدیریتی در انحصار آنها باشد، جامعهای که نحوه تعامل با معلولان و افراد کمتوان ذهنی را بلد نیست و...
سوم: هماکنون محل تحصیل دانشآموزان محلی برای فخرفروشی و چشم و همچشمی والدین در تعاملات اجتماعی و خانوادگیشان شده است. روال غلطی که کودکان را براساس نوع مدرسه تقسیمبندی و کدگذاری میکنند. «بچه من مدرسه تیزهوشان درس میخونه»، «بچه من مدرسه ماندگار میره»، «بچه من فلان مدرسه غیردولتی معتبر میره» تمام این دیالوگها منتج به قضاوت کودکان و نوجوانان در جامعه محل زندگیشان میشود. اتفاقی که آثار نامطلوب فردی و اجتماعی روی آنها میگذارد و باعث کاهش اعتماد به نفس بسیاری از دانشآموزان مدارس عادی و افزایش کاذب این ویژگی در دانشآموزان مدارس خاص خواهد شد. رویهای غلط که هر روز ابعاد تازهتری پیدا میکند و مؤسسان مدارس خاص بهخاطر کسب پول بیشتر یا تحمیل عقیده خود به آن دامن میزنند. همه این دلایل باعث میشود که تعداد زیادی از کارشناسان آموزشی طرفدار کاهش تنوع در مدارس باشند.
چهارم: در آخر اینکه نگرانیهای متعددی درباره این مصوبه وجود دارد که مهمترین آن مقاومت مسئولان آموزش و پرورش و مدیران مدارس در مقابل اجرای آن است کما اینکه در همین چند روز، مسئولان وزارتخانه خیلی سریع اساسنامه سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان را به امضای رئیسجمهور رسانده و ابلاغ کردند تا مدارس سمپاد از قانون مجلس مصون بماند. این اقدام چه معنیای جز بیاعتبار کردن قانونی دارد که همه کودکان و نوجوانان را یکسان و همتراز میبیند؟