اتهام قتل در پرونده سارق کودکآزار
پرونده متهم پیش از این با اتهام افساد فیالارض به دادگاه انقلاب فرستاده شده بود
درحالیکه پرونده سارق کودکآزار به اتهام افساد فیالارض به دادگاه انقلاب فرستاده شده بود، یکی از طعمههای او پس از 9ماه کما جانش را از دست داد تا اتهام قتل نیز به اتهامات سنگین این تبهکار مخوف اضافه شود.
به گزارش همشهری، متهم این پرونده مجرم سابقهداری به نام عارف است که با زدن زنگ خانهها، وقتی مطمئن میشد کودکان یا خانمها در خانه تنها هستند، وارد آنجا میشد، کودکان را آزار و اذیت میکرد و با سرقت اموال قیمتی پا به فرار میگذاشت.
یکی از کودکان که دختربچهای 8ساله و ساکن نازیآباد بود، میگفت، این فرد زنگ آیفون را زده و سراغ پدر و مادرش را گرفته است. به گفته این دختربچه، متهم وقتی مطمئن شده که او تنهاست به دروغ ادعا کرده پولی برای پدرش آورده و به این بهانه وارد خانه شده و با تهدید چاقو دختربچه را مورد آزار و اذیت قرار داده و اموال قیمتی خانه مانند پول، طلا و ارز را سرقت کرده است. این مرد علاوه بر آزار و اذیت کودکان، در جریان 2سرقت 2 خانم 20و 30ساله را نیز با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار داده بود. علاوه بر این، او برای سرقت وارد مهدکودکی که تصور میکرد خانه است، شده بود و یکی از مربیان را مورد آزار و اذیت قرار داده بود اما وقتی متوجه شده بود که آنجا مهد کودک است، فرار کرده بود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که متهم در جریان یکی از سرقتهایش، وارد خانه زنی 75ساله شده و با تهدید و ضرب و جرح او، اموالش را سرقت کرده است. این در حالی بود که زن مسن بهدلیل جراحاتی که دیده بود، به کما رفته بود.
با شکایت خانوادهها و شروع تحقیقات پلیسی، کارآگاهان بررسیهای گستردهای را برای دستگیری این مرد آغاز کردند تا اینکه وی دیماه سال گذشته در مخفیگاهش دستگیر شد. او در بازجوییها به آزار و اذیت دستکم 20کودک با این شگرد اعتراف کرد.
بررسیها نشان میداد که عارف جوانی 32است و پیش از این 15بار زندان را تجربه کرده و اعتیاد شدیدی به شیشه دارد. او در بازجوییها مدعی شد: زنگ خانهها را میزدم، اگر بچهای آیفون را جواب میداد، سؤال و جواب میکردم تا ببینم در خانه تنهاست یا نه؟ اگر پدر و مادرش بودند که بیخیال میشدم اما اگر نبودند، خودم را از دوستان پدرش جامیزدم و او را فریب میدادم و میخواستم که در را باز کند. بعد دست و پایش را با طناب یا چسب میبستم و گاهی وقتها بیآنکه کاری به کارشان داشته باشم اموال قیمتی را میدزدیدم اما گاهی دچار توهم میشدم و آنها را آزار و اذیت میکردم.
وی ادامه داد: گاهی مجبور میشدم روزانه زنگ بیشتر از 2 هزار یا 3هزار خانه را بزنم تا شاید از میان آنها کودکی آیفون را بردارد و در خانه تنها باشد.
این متهم اقرار کرد که اغلب پول و طلاها را در بازی قمار باخته و همچنین مشخص شد که پدر وی نیز سارق بوده که سالها قبل، زمانی که متهم کودک بود، هنگام سرقت در محاصره پلیس گرفتار شده و با شلیک مأموران کشته شده بود.
درحالیکه این پرونده در شعبه دهم دادسرای جنایی تهران در حال رسیدگی بود، بازپرس رحیم دشتبان، پرونده این متهم را با توجه به تعدد شاکیان به اتهام افساد فی الارض به دادگاه انقلاب فرستاد. علاوه بر این، بخش دیگری از پرونده که اتهام سرقت مقرون به آزار، تهدید و گروگانگیری متهم بود نیز به دادگاه کیفری ارسال شد.
پرونده به دادسرای جنایی برگشت
یکی از طعمههای این متهم، زن 75سالهای بود که در کما بود. عارف اعتراف کرده بود که به بهانه دادن پول وارد خانه این زن شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده است. این زن مسن پس از گذشت 9ماه، چند روز پیش قلبش از تپش ایستاد و جانش را از دست داد. با مرگ او پرونده این متهم به دادسرای جنایی تهران برگشت و او از زندان برای تحقیق به دادسرا انتقال یافت.
وی در بازجوییها به درگیری با قربانی اقرار کرد اما منکر قتل عمدی شد. وی گفت: وقتی وارد خانه این زن حوالی کارگر شمالی شدم، با تهدید اموالش که شامل پول و طلا بود را سرقت کردم. او مقاومت میکرد و من هلش دادم که سرش به ستون داخل خانه برخورد کرد و روی زمین افتاد. من اصلا فکرش را نمیکردم که بلایی سرش آمده باشد و بعد از ترسم فورا آنجا را ترک کردم.
اعتراف جدید متهم در حالی بیان میشود که او پیش از این و در مراحل اولیه تحقیقات به ضرب و جرح مقتول اعتراف کرده و مدعی شده بود که او بهدلیل ضرباتی که وی به بدنش وارد کرده بود، از حال رفته بود.
پس از تحقیق از متهم، پرونده برای شروع تحقیقات تازه به اداره دهم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد.