آیا درها برای همیشه به روی زنان باز شد؟
بررسی تحولات احتمالی پس از بازی ایران-کامبوج
هیوا یوسفی
حالا که تعدادی از زنان، گرچه محدود اما با خریدن بلیت - و نه مثل دفعات قبل دستچینشده - وارد ورزشگاه شدهاند، همه میخواهند بدانند قدم بعدی چه خواهد بود. میخواهند بدانند آیا درهای ورزشگاهها از این پس به روی زنان باز خواهد بود؟ در کدام بازیها؟ فقط بازیهای ملی؟ تکلیف بازیهای بینالمللی باشگاهی و مهمتر از آن، بازیهای لیگ داخلی چه میشود؟
هیچکس حتی مدیران فوتبال ایران و روسای فیفا هم نمیتواند ادعا کند که پاسخ دقیق همه این سؤالها را میداند. پنجشنبهشب بهنظر میرسید همه راضی هستند. از سخنگوی دولت و نمایندگان وزارت ورزش و مهدی تاج گرفته تا فرستادگان فیفا. اما وقتی قرار شد از آینده حرف بزنند، همه فقط اظهار امیدواری کردند.
نکته کلیدی بیانیهای هم که فیفا چند ساعت پس از بازی صادر کرد، تشکر از فدراسیون فوتبال ایران بود، بدون اشاره به اتفاقاتی که قرار بود بیفتد و نیفتاد. ادبیات بیانیه نشان میدهد که فیفا احساس پیروزی میکند. باید هم چنین احساسی کند، چون مدیران این نهاد به لطف ورود همین سه، چهار هزار زن ایرانی در یک روز خلوت ورزشگاه آزادی، از زیر فشار رسانههای بینالمللی و افکارعمومی خارج شدهاند. خبر ورود زنان ایرانی به ورزشگاه برای ساعتها در صدر اخبار مهم رسانههای معتبر دنیا بود. فیفا گل طلایی را زده و بعید است هر اتفاق دیگری در آینده، این پیروزی را به خطر بیندازد.
قابل کتمان نیست که ورود زنان در بازی ایران با کامبوج، نتیجه مطالبهگری جامعه ایرانی و فشار فیفا بود اما اگر فکر میکنید در بازیهای آینده ازجمله بازیهای لیگ داخلی هم همین مطالبهگری و فشارهای خارجی به سرعت درها را باز خواهد کرد، در اشتباهید.
25مهرماه استقلال در جام حذفی میزبان فجرسپاسی شیراز خواهد بود. بهاحتمال قریب به یقین زنان امکان خرید بلیت نخواهند داشت. 4روز بعد هم در لیگ پرسپولیس با پیکان بازی خواهد کرد. آن بازی هم بدون تماشاگران زن خواهد بود. در تبریز و اصفهان و دیگر شهرها هم شرایط همین خواهد بود. آیا فیفا دوباره مامورانش را به ایران میفرستد و واکنشی تهدیدآمیز نشان خواهد داد؟ بسیار بعید است. همانطور که در روز بازی با کامبوج به محدود کردن جایگاه زنان واکنش تندی نشان نداد، با وجود تهدیدهای قبلی، با وجود بیانیههایی که به صراحت در آنها تأکید شده بود که بلیتفروشی نباید محدود به بخشی از صندلیها باشد و هر زنی که متقاضی است باید بتواند وارد ورزشگاه شود.
البته میتوان امیدوار بود که پس از حضور مستمر زنان در چند بازی از مرحله انتخابی جامجهانی، حساسیتهای داخلی هم فروکش کند و آرام آرام در بازیهای لیگ هم امکان ورود زنان فراهم شود. مسیر نهایی همین است و گریزی از آن نیست. روزی بالاخره درهای همه ورزشگاههای فوتبال، در همه شهرهای ایران به روی همه زنان باز میشود. آن روز اما بعید است خیلی نزدیک باشد.