با گذشت بیش از یک سال از کشف جسد مردی ورزشکار در میان نخالهها در پایتخت، همسر او و مردی آشنا به اتهام قتل بازداشت شدند. به گزارش همشهری، تحقیقات در این پرونده از بامداد ٢١ فروردینماه پارسال همزمان با ناپدید شدن مرد ورزشکار شروع شد. آن روز مرد ورزشکار مثل هر روز از خانهاش بیرون رفت تا برای ورزش صبحگاهی به بوستان هنرمندان در مرکز پایتخت برود اما دیگر به خانه برنگشت. زمانی که غیبت او طولانی شد، خانوادهاش نگران شده و برای یافتن او به بوستان رفتند و همهجا را جستوجو کردند و از افرادی که در آنجا بودند سراغ مرد ورزشکار را گرفتند که معلوم شد چند نفر او را دیدهاند که در بوستان ورزش صبحگاهی انجام داده اما بعد از آن دیگر کسی او را ندیده بود.
خانواده مرد گمشده به همهجا سرزدند اما اثری از او نبود و زمانی که تلاشهایشان برای یافتن مرد ورزشکار بینتیجه ماند، موضوع ناپدید شدن او را به پلیس اطلاع دادند. بررسیها حکایت از این داشت که مرد گمشده در زمینه خرید و فروش مواد شوینده فعالیت میکرده و با کسی دشمنی و خصومت نداشته است. درحالیکه تحقیقات برای یافتن ردی از او ادامه داشت، 2 هفته بعد از ناپدید شدنش، جسد وی در میان نخالهها در پردیس پیدا شد. بهدلیل اینکه زمان زیادی از مرگ گذشته و جسد دچار فساد نعشی شده بود، علت مرگ مشخص نبود؛ با این حال جسد با دستور قاضی جنایی به پزشکیقانونی منتقل شد.
تحقیقات در پرونده مرگ مشکوک مرد ورزشکار ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان به حقایق تازهای دست یافتند. آنها پی بردند که همسر متوفی همزمان با ناپدید شدن شوهرش با مردی آشنا در تماس بوده است. به همین دلیل فرضیه جنایت از سوی این زن و مرد قوت پیدا کرد و آنها با دستور قاضی دادسرای جنایی تهران بازداشت شدند. همسر قربانی اگرچه اصرار داشت که بیگناه است اما در نهایت اعتراف تازهای را مطرح کرد. او گفت: با کامران(دومین متهم) آشنایی قبلی داشتم. او خبر داشت که شوهرم مرا اذیت میکند به همین دلیل از او خواستم شوهرم را گوشمالی بدهد. درواقع از او خواستم با شوهرم صحبت کند تا دست از آزار دادن و کتک زدن من بردارد و پس از آن دیگر نمیدانم چه اتفاقی افتاد.
کامران وقتی دید، همسر قربانی چنین اعترافی را مطرح کرده، به مأموران گفت: زهرا، همسر قربانی از من خواست تا با شوهرش صحبت کنم و من هم قبول کردم. روز حادثه به پارک هنرمندان رفتم؛ چون همسرش به من گفته بود که او هر روز ورزش میکند و به پارک میرود. وقتی او را دیدم با هم صحبت کردیم و به او گفتم دست از اذیت کردن همسرش بردارد. او که حسابی ورزش کرده و نفسنفس میزد با شنیدن حرفهای من عصبی شد و ناگهان از حال رفت. بهنظرم دچار حمله قلبی شد و روی زمین افتاد. من هم او را به داخل ماشینم انتقال دادم تا فورا وی را به بیمارستان برسانم. حتی به همسرش هم زنگ زدم و او خودش را رساند اما در بین راه متوجه شدیم که او نفس نمیکشد و قلبش از تپش ایستاده است. از ترسمان جسد را به پردیس بردیم و در میان نخالهها رهایش کردیم. مرگ این مرد طبیعی بود و ما هیچ نقشی در آن نداشتیم. اگرچه این زن و مرد مدعی هستند که نقشی در مرگ مرد ورزشکار ندارند اما قاضی جنایی هر دو را به اتهام قتل عمدی بازداشت کرده است و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
معمای مرگ مرد ورزشکار
در همینه زمینه :