• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
پنج شنبه 18 مهر 1398
کد مطلب : 84195
+
-

پیشنهاد‌های دوست داشتنی برای آخر هفته

بازمانده پارینه‌سنگی


   موزه ملی ایران


خیلی‌ها اهل موزه‌گردی هستند و دوست دارند که یک تفریح فرهنگی و تاریخی را در برنامه‌هایشان بگنجانند. به همین دلیل معرفی موزه‌ها برای این گروه، بهترین گزینه و پیشنهاد محسوب می‌شود. پس در این صورت، نخستین و بهترین پیشنهاد، بازدید از موزه ملی ایران یا موزه ایران باستان است. این موزه، قدمتی بیشتر از 80 سال داشته و به نوعی، مادر موزه‌های پایتخت و ایران محسوب می‌شود. ضمن اینکه جزو برترین و غنی‌ترین موزه‌های دنیا هم محسوب شده و همین حالا هم، بیش از 300هزار اثر در آن نگهداری می‌شود. این موزه به2 بخش موزه ایران باستان و موزه دوران اسلامی یا پس از اسلام تقسیم می‌شود. بد نیست بدانید که حتی در موزه ایران باستان، اشیا و یادگاری‌هایی از چندصد هزار سال قبل نیز قابل مشاهده است؛ یعنی همان دورانی که خبری از تهران و ری نبوده (!) و ابتدای حضور انسان‌ها در فلان ایران محسوب می‌شده. این موزه، در ابتدای خیابان تاریخی سی‌ام تیر واقع شده؛ جایی در خیابان پروفسور رولن. تا ساعت 4 و 5 عصر هم فرصت دارید از آن بازدید کنید.


یک موزه حسابی


  موزه پروفسور حسابی
قطعاً همه ایرانی‌ها با نام بزرگ پروفسور حسابی آشنایند. شاید خانواده‌های محترم دوست داشته باشند که فرزندان‌شان را به دیدار آثار به‌جا مانده از بزرگان علمی ببرند تا بدون هیچ حرف و حدیثی، بتوانند الگویی تمام و کمال برای آنها ترسیم کنند. بدون شک موزه پروفسور حسابی که در گوشه‌ای از منزل وی تدارک دیده شده، گزینه مناسبی برای این مأموریت فرهنگی است. این خانه و ساختمان، قدمتی بیشتر از یک قرن داشته و در منطقه مقصودبیک تهران قرار دارد. جنبه‌های مختلفی از زندگی استاد و همچنین آثار به‌جا مانده از وی را می‌توانید در این موزه مشاهده کنید؛ جایی که به مدد فرزندان و اطرافیان او تدارک دیده شده. این موزه که به تعبیری گنجینه فرهنگی پروفسور حسابی هم نامیده می‌شود، شامل بخش‌هایی چون سفرنامه‌ها، تقدیرنامه‌ها، نشان‌ها و لوح‌های یادبود، نطق‌ها و بیانیه‌ها، نامه‌ها و یادداشت‌ها، اسناد قدیمی و تاریخی خانواده حسابی، مدارک تحصیلی و علمی، عکس‌ها، آثار علمی و فرهنگی و...، نمونه‌هایی از اشیا و وسایل مورد استفاده در زندگی روزمره و... می‌شود. جالب اینکه بخش اعظمی از آثار به‌جا مانده مانند نیمکت و میز و...، ساخته دست خود پروفسور بوده است.


زندگی‌های دیگر 


   نمایشگاه عکس
این روزها برنامه‌ای در حال اجراست که اگر به‌موقع اقدام کنید، می‌توانید از آن بهره‌مند شوید. این برنامه، در باغ‌موزه هنر ایرانی برگزار می‌شود؛ جایی آرام گرفته در خیابان شهید دربندی یا مقصودبیک تجریش. در این مکان فرهنگی، برنامه‌ای با عنوان «زندگی در اکو» در حال اجراست که تا بیستم مهرماه هم برقرار است. این برنامه، با مشارکت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شده. در اصل هم قرار است که به موضوع زندگی در کشورهایی که عضو اکو هستند، بپردازد. این رویداد، شامل2 بخش است؛ پنل‌های سخنرانی با موضوع هنر و فرهنگ در این کشورها و البته برگزاری نمایشگاه عکس. گذرتان اگر به این طرف‌ها افتاد، می‌توانید سری به این نمایشگاه عکس هم بزنید و دانش اجتماعی و فرهنگی‌تان را رشد بدهید. در نمایشگاه عکس این رویداد فرهنگی و اجتماعی، ده‌ها عکس از آداب و رسوم، اماکن فرهنگی تاریخی، زندگی مردم و اشتراکات فرهنگی از 10کشور عضو اکو به نمایش گذاشته شده است. در بخش پنل‌های سخنرانی هم دیپلمات‌های خارجی مقیم تهران می‌آیند و سخنرانی می‌کنند. اگر علاقه‌مند به رویدادهای فرهنگی خاص هستید، این امکان را از دست ندهید.


در امتداد کیمیایی


   فیلم «درخونگاه»؛ سیاوش اسعدی
این روزها فیلم‌های مختلفی هستند که بر پرده‌های نقره‌ای سینما جا خوش کرده‌اند؛ از فیلم‌های سطح بالا و جدی گرفته تا فیلم‌های سطح پایین و چیپ. هر کس هم می‌تواند بنا به سلیقه خودش انتخابی داشته باشد. یکی از فیلم‌های نسبتاً قابل‌قبول این روزها را که می‌توان به تماشای آن شتافت، باید «درخونگاه» سیاوش اسعدی بدانیم؛ کارگردان جوانی که البته نسبتی هم با گلاب آدینه و مهدی هاشمی دارد؛ دامادشان محسوب می‌شود. او در سومین اثر خود که در جشنواره فیلم فجر گذشته شرکت کرده و مورد بازدید منتقدان و مردم قرار گرفت، سعی کرده ادای دینی به مسعود کیمیایی و سینمای او داشته باشد. صراحتاً هم این را اشاره کرده و فیلمش را به این کارگردان بزرگ تقدیم می‌کند. پس نخستین انتظار این است که فضایی شبیه فیلم‌های کیمیایی را در این اثر مشاهده کنیم. اسم فیلم، ما را به تهران قدیم می‌برد. اصل و اساس فیلم هم تغییر ارزش‌هاست؛ حالا صرفاً منظورمان ارزش‌های دینی نیست. منظور ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی و... است. داستان 2 برادر، یکی از ژاپن برگشته و دیگری از جنگ برنگشته و برای همیشه مفقود شده؛ با بازی‌های درخشان امین حیایی و پانته‌آ پناهی‌ها.



بولینگ

توپ هیجان
حالا شعرا گفته‌اند که شب آرام و سرشار و پرراز و... است، اما دلیل نمی‌شود که برای شب‌گردی همیشه دنبال جاهای آرام و خلوت و... باشیم. گاهی وقت‌ها می‌توانیم این شب‌گردی را کمی هم پرانرژی کنیم. مثل اینکه به یک باشگاه بولینگ رفته و یک لاین را، یکی، دو ساعتی اجاره کرده و سرگرم بازی شویم. بولینگ هم یک بازی و ورزش مفرح است و حسابی شما را سر شوق خواهد آورد. بازی چندان سختی هم نیست؛ اگر بلد نباشید به شما یاد خواهند داد. یک توپ مخصوصی هست که باید طوری پرتاپ کنید که بیشترین تعداد آدمک‌های ایستاده سفید را بیندازید. طبیعی است که معروف‌ترین بولینگ تهران عبدو باشد اما بولینگ‌های دیگری هم در این شهر راه افتاده‌اند. ازجمله بولینگ‌هایی در میدان شهید‌صارمی اکباتان،شیان، باشگاه انقلاب، سرزمین کودکان و... . بخشی از این بولینگ‌ها اسباب پذیرایی هم دارند تا چندان به شما بد نگذرد. بولینگ در کل یک بازی ساده و زیرسقفی است و حتی در روزهای بارانی و بادی و سرد پاییز و زمستان هم می‌توانید به آن فکر کنید.






سلام به کوهستان

پیاده‌روی در شمال تهران
وقتی نام کوهنوردی را می‌شنوید، یاد چه چیزی می‌افتید؟ بیشتر ما یاد کوله‌های بزرگ و کوهنوردان حرفه‌ای و عصا و کلاه کوهنوردی و کفش‌های خاص و... می‌افتیم. البته همه اینها هست ولی چیزهای دیگری هم وجود دارد. مثل اینکه یکی از گزینه‌های شما برای شب‌گردی، می‌تواند پیاده‌روی در کوهپایه‌ها باشد؛ یعنی لازم نیست که حتماً به ایستگاه‌های بالاتر رفته و بخواهید قله‌ای را فتح کنید. با وسیله شخصی یا تاکسی، خودتان را به پای کوه رسانده و چند ساعتی در دل کوه و در سکوت کوهستان‌های تهران، قدم بزنید و به شهر برگردید. البته این روزها که هوا در شب‌های کوهستان سرد و پیش‌بینی‌ناپذیر است، به این منظور باید حتماً از هواشناسی استعلام کنید که وضعیت چطور است. ضمن اینکه بهتر است اکیپی هم به این پیاده‌روی‌ها بروید. حتی می‌توانید چادری هم ببرید و اقامتی کوتاه داشته باشید. باور کنید به یک‌بار تجربه‌اش می‌ارزد. مسیرهای کوهنوردی و پیاده‌روی کوهستانی شمال تهران هم که عبارتند از دارآباد، کلک‌چال، مسیر ولنجک یا توچال، دربند، درکه یا پلنگ‌چال. البته مسیرهای دیگری هم هستند که برای یک پیاده‌روی شبانه ساده، دشوارتر به‌نظر می‌رسند. خاطرتان باشد که به آب و هوا خوب دقت کنید.







مقصد عاشقان خرید

مراکز خرید لوکس تهران

اگر می‌خواهید شهرگردی کنید، بد نیست گاهی نیز سری به مراکز خرید جدید و لوکس تهران هم بزنید. البته الزامی هم ندارد که حتماً کلی پول همراه خودتان داشته باشید. می‌توانید فقط برای گشت و‌گذار سری به این مراکز زده و در نهایت یک غذا با قیمت مناسب خورده و برگردید. اساساً فلسفه ایجاد برخی از مال‌های تهران، جذب هر فردی با هر سلیقه و هر توان مالی است؛ به همین دلیل جای چندان نگرانی ندارد. از آنجا که شائبه تبلیغ هم پیدا می‌کند، انحصاراً به این مراکز نمی‌پردازیم و کلی درباره‌شان صحبت می‌کنیم. خوبی این مال‌ها، آن است که همه‌منظوره‌اند؛ یعنی هم می‌توانید خرید کنید، هم گشت و‌گذاری داشته باشید، هم استراحت و هم شکم‌گردی را تجربه کنید. حتی بخشی از این مال‌ها مراکز بازی کودکان را هم دارند که می‌توانید فرزندان‌تان را یکی، دو ساعتی به آنها بسپارید. از مهم‌ترین مراکز خرید لوکس و مال‌های تهران می‌توان به تیراژه، میلاد نور، سام سنتر، پالادیوم، تندیس، کورش، سنتر روشا، دنیای نور، مگامال، هایپراستار و... اشاره کرد. ایران مال هم که به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز خرید خاورمیانه، هنوز کامل بازگشایی نشده است.





یک بازار سنتی

بازارچه تجریش
نمی‌دانیم چرا شهرگردی‌های این شماره ما بیشتر رنگ و بوی خرید و بازار پیدا کرده اما به هر حال بازارچه‌های شهر نیز جزوی از شهرند و نمی‌توانیم نسبت به آنها بی‌اعتنا باشیم. یکی از جاذبه‌های شهر تهران را، بدون شک باید بازارچه سنتی تجریش بدانیم. اساساً بازار و مسجد جامع و حمام‌های سنتی و مدارس دینی و...، در طراحی‌های شهری قدیم در یک‌جا بوده‌اند. به همین دلیل همسایگی بازارچه تجریش در کنار امامزاده صالح(ع) را نباید نکته عجیبی بدانیم. برای کسانی که دوست دارند به شمال تهران بروند ولی یک فضای کاملاً سنتی را هم تجربه کنند، این بازارچه یک گزینه عالی است. مسیر دسترسی به آن‌هم که بی‌نهایت ساده است؛ البته کمی هم زمان‌بر. با بی‌آرتی‌های تجریش و متروی تجریش و...، می‌توانید دم در این بازارچه پیاده شده و واردش بشوید. این بازارچه در مجاورت تکیه تاریخی تجریش هم واقع شده که نشان می‌دهد چه تاریخی دارد. بازارچه سرپوشیده است و بیشتر مغازه‌ها فرم سابق خود را حفظ کرده‌اند. خوبی این بازارچه آن است که اگر از بازارگردی خسته شدید، می‌توانید به امامزاده صالح(ع) بروید و ضمن زیارت، کمی هم استراحت کنید.






سازه‌هایی چه قشنگ

سازه‌های ماکارانی و...

بگذارید یک چیز را با هم در میان بگذاریم: ساخت سازه‌های ماکارانی به‌صورت حرفه‌ای، بیشتر مربوط به افرادی است که دارند رشته مهندسی و سازه می‌خوانند و البته کمی هم مربوط به افراد تیزهوش که فنی و... می‌خوانند؛ به واقع سازه‌هایی صرفاً با استفاده از ماکارانی و چسب می‌سازند که قدرت تحمل بار فیزیکی را داشته باشد. اما شما می‌توانید به جنبه‌های ساده‌تر این ایده بپردازید؛ ساخت سازه‌های ماکارانی با طرح‌ها و نقشه‌های از پیش طراحی‌شده و حتی نقشه‌های ابتکاری خودتان؛ ضمن اینکه جلوتر هم می‌توانید بروید و از اشیای دیگری برای این سازه‌سازی استفاده کنید.






بازی فرهنگی فکری

بردگیم گوهرنشان‌
ظاهراً چاره‌ای نداریم جز اینکه هر بار تکرار کنیم که بازی‌های بردگیمی، بازی‌های رومیزی هستند که انواع مختلفی دارند؛ ازجمله مدل‌های کارتی و غیرکارتی و... . بازی گوهرنشان هم یک بازی رومیزی است که می‌توانید آخر هفته‌ها در خانه و با خانواده و فامیل بازی کنید. در اصل یک بازی استراتژیک محسوب می‌شود. این بازی نسخه ایرانی‌شده یک بازی معروف خارجی و در ایران نیز قابل تهیه است. در این بازی در اصل، شما باید قیمتی‌ترین گوهرها را جمع کرده و در نهایت بهترین تابلوهای نقاشی ایران و جهان را خریداری کنید و بتوانید برای خودتان اسپانسر هم دست و پا کنید.




زیارت با طعم کباب

   کباب شهرری
نمی‌دانیم چه رازی است که شهرهای مذهبی که زیارتگاه‌های معروفی هم دارند، غالباً دارای کباب‌های خوشمزه‌ای هم هستند. دست‌کم در مورد شهرری و قم که چنین است؛ حالا در مورد مشهد و شیراز و... باید بیشتر تحقیق کنیم. اما اگر قصد داشتید سری به جنوب تهران بزنید و زیارتی کرده و دلی سبک کنید، در کنار زیارت می‌توانید سری هم به کبابی‌های معروف شهرری و بازارچه آن بزنید. کبابی‌های اطراف حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از همان زمان قجرها هم خیلی معروف بوده. سر از بازار شهرری که در بیاورید، حتماً بوی کباب در فرعی‌های آن شما را به‌خودش راهنمایی خواهد کرد و نیازی به هیچ پرسشی نیست. خوبی این منطقه آن است که هنوز هم می‌توانید کبابی‌های سنتی را مشاهده کنید؛ با کباب‌های پیچیده در نان سنگک و ریحان و... . یک کبابی معروف قدیمی هم در ابتدای بازارچه آن وجود دارد که دیگر نمی‌توانیم نام ببریم و تبلیغ می‌شود. البته اهل کباب هم اگر نبودید، می‌توانید در رستوران‌های ضلع شمالی حرم و اطراف متروی شهرری، دلی از عزا در بیاورید. بد نیست بدانید سرنخ کبابی‌های معروف این حوالی را در روزگار تهران ناصری هم می‌شود دنبال کرد.


طعم خوش ته‌چین

   ته‌چین و قلیه‌ بادمجان محلی گرمسار
لابد بیشتر شما عادت دارید که از گرمسار عبور کنید یا در نهایت و در ابتدای سفرتان به مشهد، استراحتی در آن کرده و نمازی بخوانید. اما این شهر، جدا از اینکه در مسیر مواصلاتی راه‌آهن سراسری و جاده‌های سراسری وجود دارد، خودش هم یک مقصد گردشگری خوب محسوب می‌شود. مزیت آن‌هم فاصله کمش با تهران است؛ یعنی در کمتر از یک ساعت هم می‌توانید خودتان را به آن برسانید. گرمسار، 2 غذای محلی قلیله بادمجان و ته‌چین هم دارد. البته ته‌چین را که همه‌جا دارد، ولی گرمساری‌ها طوری آن را طبخ می‌کنند که هیچ وقت مزه‌اش از زیر زبان‌تان نرود. در قلیه‌بادمجان از پیاز سرخ شده، سیر، لوبیا چشم‌بلبلی، گوجه فیله‌شده، بادمجان با برش گرد سرخ شده و ادویه‌جات مرسوم استفاده می‌کنند. احتمالاً نگاه شما به ته‌چین گرمساری نگاه دیگری خواهد بود. در طبخ این ته‌چین از ادویه‌هایی چون زیره و گرد غوره و ادویه پلویی و... استفاده می‌شود. حتی در برخی از روستاها و در فضاهای بوم‌گردی که ایجاد شده، از گوشت تازه بره هم به این منظور استفاده می‌شود؛ اتفاقی که باعث می‌شود تا ته‌چین مخصوص این شهر را هیچ وقت از یاد نبرید.


بلندتر از تهران
پارک جنگلی لویزان

در اصل، به سال 1340بود که سر و شکل گرفت. آن موقع به شکل مصنوعی، جنگل یا منطقه‌ای جنگل‌گونه در شمال شرق تهران ایجاد کردند تا در آینده، از گسترش این شهر بزرگ جلوگیری کنند. حالا درخت‌های این جنگل مصنوعی بزرگ‌تر شده و برای خودش، شخصیتی پیدا کرده. برای کسانی که می‌خواهند یک طبیعت‌گردی دم دست در همین تهران داشته باشند، بزرگ‌ترین مجموعه جنگلی نزدیک پایتخت می‌تواند یک گزینه طلایی باشد. این جنگل، به بزرگراه شهید بابایی و شمس‌آباد و بزرگراه شهید باقری و ده‌لویزان محدود و محصور شده است. آن‌قدر هم بزرگ هست که حتی اگر باغ پرندگان تهران را هم داخلش بسازند، هنوز برای خودش کلی فضاهای خالی و بکر داشته باشد. این مجموعه، 1100هکتار وسعت داشته و13  کیلومتر با مرکز پایتخت فاصله دارد. از مزیت‌های آن، ارتفاع بیشترش نسبت به شهر است؛ در نتیجه اگر وارد این جنگل‌ها بشوید، به راحتی تهران زیر پای شماست. اگر هم این تماشا را شب‌ها انجام بدهید که تصاویری بکر شکار خواهید کرد. این جنگل از درختان سرو، چنار، بلوط، اقاقیا، افرا و... شکل گرفته و امکاناتی هم برای گردشگران دارد.



باران که می‌بارد...
   دهستان چلاو

اول اینکه نوار شمالی کشور برای پایتخت‌نشینان، یک گزینه راحت‌الوصول است. به راحتی می‌توانند خودشان را به این منطقه برسانند؛ البته اگر روزهای تعطیل و شلوغ نباشد. دوم اینکه این منطقه چلاو، حتی برای آمل و بابل‌نشینان هم یک منطقه ییلاقی محسوب می‌شود؛ یعنی حتی اهالی این اطراف هم به‌عنوان شهروندان بومی، بهار و تابستان به این منطقه می‌روند. 
خب، چرا ما باید چنین منطقه‌ای را به شما معرفی کنیم؟ خیلی ساده است: بعضی از شهروندان کلاً عاشق ابر،باران، مه،بارندگی و... هستند. درست همانطور که برخی هوای آفتابی‌کیش را دوست دارند، خیلی‌ها هم عاشق هوای بارانی و ابری شمال هستند. حالا چلاو، چنین قاعده‌ای دارد. یک انتخاب عالی برای کسانی که می‌خواهند در قلب ابر، باران، مه و هوای نسبتاً سرد و کوهستان و... باشند. این دهستان، در 30کیلومتری جنوب شرقی آمل و در شرق جاده هراز قرار دارد؛ منطقه‌ای جنگلـــــی و کوهستانی با طبیعتی بکر. به‌دلیل دره‌مانند‌بودنش، به محل تجمیع ابرهای سیاه تبدیل شده. این دهستان، آبشارها و طبیعت بکر و سرشاری دارد.



پاییز یک خودکامه
  کتاب «پاییز پدرسالار»؛ گابریل گارسیا مارکز
مطالعه آثار نویسندگان آمریکای لاتین، همیشه لذت خاص خودش را دارد؛ چرا که عملاً وارد دنیایی دیگر از روایت‌های مختلف می‌شوید. شاید به همین دلیل است که غالباً آمریکای لاتین را اینچنین پر رمز و راز یافته‌ایم. در این میانه، البته مطالعه آثار گابریل گارسیا مارکز، حال و هوایی دیگر دارد. برای این شماره، پیشنهاد می‌کنیم کتاب «پاییز پدرسالار» او را مطالعه کنید. این کتاب در سال 1975میلادی نگاشته شد و داستان وقایع آن را خیلی نزدیک به دوران دیکتاتوری فرانسیسکو در اسپانیا و آناستازیو سوموزا و رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن می‌دانند. این کتاب توسط کیومرث پارسای، اسدالله امرایی و... ترجمه شده. وقتی که این رمان را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که دنیا چقدر کوچک است و حتی مهم‌ترین افراد و قدرتمندترین اشخاص یک کشور، گاهی چقدر حقیر و رقت‌برانگیز می‌شوند. روایت‌های هول‌انگیز مارکز از قصری که خراب شده و زمانی محل حکومت یک دیکتاتور بود، واقعاً از ذهن‌تان محو نخواهد شد. بخش‌هایی از دیالوگ‌های این کتاب: «مردم برای بیشتر ترسیدن باید کمتر بفهمند…»، «همیشه سخت‌ترین جای کار اینه که تظاهر کنی هیچی نشده…»، «زمان هیچ‌گاه دردی را درمان نکرده. این ما هستیم که به مرور به دردها عادت می‌کنیم» و...



سفر به تردیدها
 «احضاریه»؛ علی موذنی

حالا که به اربعین‌حسینی نزدیک شده‌ایم، بد نیست کتابی هم با این موضوع معرفی کنیم. این کتاب را علی موذنی، نویسنده مطرح ایرانی نگاشته و جزو گزینه‌های مناسب برای کسانی که فرصت نکرده‌اند به این سفر روحانی بروند، محسوب می‌شود. این کتاب، پارسال منتشر شده و روایت داستانی یک روزنامه‌نگار به نام مسعود است که ناچار می‌شود به سفر اربعین برود. او البته این سفر را انتخاب نکرده و به قول خودش، یک دعوت‌شده نیست که یک احضارشده محسوب می‌شود. اما طی این مسیر، حوادث و وقایعی اتفاق می‌‌افتد که باعث ایجاد تغییراتی در این فرد می‌شود؛ در واقع در این داستان، رفت و برگشت‌های روایی به ماجرای کربلا و زندگی حضرت زینب(س) و... را مشاهده می‌کنیم. این کتاب در 224صفحه منتشر شده و می‌تواند برای کسانی که تردیدی در این ماجرا دارند، گزینه مناسبی باشد. با توجه به اینکه کتاب را علی موذنی به‌عنوان یک نویسنده قهار و کاربلد نوشته، هم محتوا و هم فرم قابل‌قبولی دارد؛ نویسنده‌ای که به قول برخی از اصحاب ادبیات، ضریب حساسیتش بر تمامی نویسندگان می‌چربد.




گورستان مرموز
   گورستان خالد نبی؛ شهرستان کلاله
در حوزه هیجان‌گردی، این مکانی که قصد معرفی‌اش را داریم، قرار نیست حسی از ترس یا هیجان شدید یا اضطراب را به شما منتقل کند. این منطقه، صرفاً قرار است که حسی از شگفت‌انگیزبودن و البته کمی هم مرموزبودن را با شما به اشتراک بگذارد. اگر گذرتان به ترکمن‌صحرا و استان گلستان افتاد، می‌توانید به شهرستان کلاله رفته و بقعه خالد نبی و چوپان‌آتا را پیدا کنید. در سمت دیگر این مکان، قبرستانی باستانی با سنگ قبرهای عجیب و غیرمعمول وجود دارد که برای یک گردش هیجانی مناسب است. این قبرستان، هم طبیعت زیبایی دارد، هم تاریخ جالبی. این محوطه باستانی رو به تپه‌های ماهوری معروف به هزار دره قرار دارد. این روزها هم فرصت مناسبی برای سفر به این منطقه است. می‌گویند که قدمت این گورستان حتی به هزار سال هم می‌رسد و به‌عنوان یک اثر ملی ثبت شده است. اینکه این بناهای عجیب چه هستند را کسی دقیق نمی‌داند و همه‌‌چیز، به روایت‌ها و نقل‌ها مربوط می‌شود. برخی می‌گویند این پیکره‌های سنگی، دشمنان خالد نبی بوده‌اند که گرفتار خشم الهی شده و این‌چنین شده‌اند. روایت‌های دیگری هم وجود دارد. هر چه هست، دیدن این گورستان به یک‌بار سفرش می‌ارزد.



معلق در آسمان
  زیپ‌لاین‌ها
هرقدر که بیشتر در بخش تفریحات هیجان‌محورانه پیش می‌رویم، به خلاقیت‌های جدیدی می‌رسیم؛ مثل همین زیپ‌لاین‌ها. شاید بپرسید این دیگر چیست؛ یعنی به این ترتیب که شما روی سیم‌های معلق در آسمان، همینطور سرخورده و به پیش می‌روید. حالا میزان هیجان وارد شده، به طول این سیم‌ها و البته ارتفاع آنها از زمین مربوط می‌شود. هر کسی هم اجازه ندارد از آنها استفاده کند؛ شرایط قدی و وزنی برایش درنظر گرفته‌اند. تصور کنید که یک مسیر 200متری را در ارتفاع 50-40متری از زمین، درحالی‌که فقط روی یک صندلی چرمی نشسته‌اید و با یک سیم به سیم اصلی وصل هستید، طی کنید؛ واقعاً ترسناک است. در تهران، زیپ‌لاین‌های مختلفی در میلاد و پارک طالقانی و چیتگر و توچال و... وجود دارد؛ البته اگر بعضی‌هایشان تعطیل نشده باشند. بزرگ‌ترین زیپ‌لاین تهران مربوط به توچال می‌شود؛ با ارتفاع 70 متری و البته چشم‌انداز تهران و کوهستان. هزینه‌اش هم شاید برایتان نسبتاً بالا باشد اما به یک‌بار تجربه‌اش حتماً می‌ارزد. البته بخشی از میزان هیجان این تفریح هم به نحوه وصل‌شدن به سیم اصلی برمی‌گردد؛ گاهی خیلی محدود با یک نشیمن ساده.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید