
دانشگاه و درخونگاه
از امروز 2فیلم جدید به سینماها میآید

فیلمهای روی پرده یکییکی مثل برگهای خزان در معبر بیعابر سقوط میکنند و این وسط چیزی نمانده جز حسرت و ناامیدی برای صنعتی که همراه با اوضاع و احوال اقتصادی بد این روزها، هرلحظه پریشاناحوالتر میشود. یکبار تغییر پی در پی مدیران بدسلیقه، سینما را یقه میکند و یکبار نبود یک خشاب کامل از فیلمهایی که بتوانند یک سال سینمایی کشور را سرپا نگه دارند پاشنه آشیل ماجراست. هرچه هست اما تازه نفسهای گیشه که از حدود یک هفته قبل به سینماها آمدهاند تلاش برای فتح را آغاز کردهاند. شاهکش و مردی بدون سایه و پیلوت و کروکودیل در باشگاه زیر یک میلیاردیهای تازه از راه رسیده قرار دارند و ماجرای نیمروز2 و کلوپ همسران خودشان را به بالای خط فروش یکمیلیارد تومان کشاندهاند.
از امروز هم 2فیلم جدید از راه میرسند تا شاید بتوانند نیمسال کمفروش سینما تا به امروز را اندکی تغییر دهند. البته اگر بخواهیم جانب واقعیت بایستیم از همین حالا میشود حدس زد که فیلم رسول صدرعاملی پتانسیل چندانی برای جذب تماشاگر ندارد. این کارگردان سینما که روزگاری با «دختری با کفشهای کتانی» و «من ترانه پانزده سال دارم» تحولات سینما اعم از استقبال منتقدان و تماشاگران و البته معرفی بازیگران جدید به سینما را به بهترین نحو به انجام میرساند حالا مدتهاست که دیگر چنین قدرتنماییهایی از خود بروز نداده و درگیر فیلمهایی است که به زحمت دخل و خرج خودشان را در میآورند. حالا هم نوبت به اکران سال دوم دانشکده من رسیده تا صدرعاملی با فیلمنامهای از پرویز شهبازی خودش را در معرض نظر تماشاگران سینما قرار دهد. او برای این فیلم هم به سیاق کارهای قبلی خود از حدود 1000بازیگر جوان تست بازیگری گرفت و خلاصه توانست چند جوان مستعد برای ایفای نقش دانشجوهایی که برای اردو به اصفهان میروند، بیابد. فیلم البته به جز صف طویل بازیگران گمنامش از علی مصفا ، پدرام شریفی ، ویشکا آسایش و بابک حمیدیان هم بهره برده اما استقبال سرد منتقدان در ایام جشنواره سیوهفتم نشان داد که کار صدرعاملی برای داشتن فروش خوب در بحبوحه اکران فیلمش بسیار دشوار است. بهجز فیلم سال دوم دانشکده من، از امروز درخونگاه هم اکران شده است. فیلم آخر سیاوش اسعدی یک قصه جذاب در دهه 60 است که البته میتوانست بهتر از اینها ساخته شود و به پایان برسد. درخونگاه قصه بازگشت مردی است که برای کار به ژاپن مهاجرت کرده و در سالهای نبودش به خانواده خود کمک میکرده است. روزهای اوج مهاجرت ایرانیها به ژاپن و درآوردن قصهای از این اتفاق، ذاتا بهانه سینمایی خوبی است و البته امین حیایی در نقشی متفاوت هم دیدنی بهنظر میرسد. امید به درخونگاه بیشتر از دانشکده است و البته باید دید تماشاگران برای خرید بلیت این 2فیلم چه میکنند؟