مأموریت معاون اول
اسحاق جهانگیری بعد از نقشآفرینی در انتخابات96 مأمور اجرای ایده گفتوگوی ملی شده است
از میان مردان رئیسجمهور شاید هیچیک مثل اسحاق جهانگیری برای پیش راندن ایده گفتوگوی ملی مناسبتتر نباشد؛ رجل سیاسی استخوان خردکردهای که در رفتوآمدهایش از اداره جهاد جیرفت و جهادسازندگی کرمان به جبهه با سردار هم استانی خود، قاسم سلیمانی سر و سری پیدا کرده و آشنای قدیمی میشوند.
سردار؛ همرزم شهیدان محمد و یعقوب جهانگیری است و همین نوروز امسال، در خانه مادری اسحاق به عید دیدنی رفته بود. رفاقت دیرینه و عاطفی معاون اول کرمانی دولت دوازدهم با یکی از فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعدها در ایجاد یک پل ارتباطی بین دولت و سپاه برای همکاری در حل و فصل برخی مشکلات داخلی کشور به کارآمد، بسا که جهانگیری بعد از اختلاف نظرهایی که بعضا بین دولت یازدهم و سپاه پاسداران در رسانهها علنی شد، واسطه دیدار فرماندهان سپاه با حسن روحانی در ابتدای دولت دوازدهم و بعد از انتخاب مجدد روحانی به ریاستجمهوری شده بود.
چند صباحی قبل از این دیدار (31اردیبهشت) اسحاق جهانگیری در توییتی نوشته بود: «روزی دیگر و مرحلهای دیگر آغاز شده، روز تفاهم ملی، گفتوگوی ملی و روز مشارکت و همکاری ملی برای برداشتن گامهای بلندتر به سوی توسعه همهجانبه است». این توییت مبنایی برای طرح ایده گفتوگوی ملی برای حل و فصل مشکلات کشور از طریق همکاری بین جناحی و نهادها و تشکلها شد.
ماحصل آن دیدار بین روحانی و فرماندهان سپاه که سردار سلیمانی هم از حاضرانش بود چنین بود که فرمانده سپاه اعلام کرد این نهاد برای همکاری همهجانبه با دولت در تحقق اهداف انقلاب آماده است و رئیسجمهور هم بر حمایت کامل دولت دوازدهم از خدمات سپاه تأکید کرد. معاون اول رئیسجمهور که اخیرا در قامت منتقد دولت گفته است: «بهعنوان دولت با عقبه و بدنه اجتماعی خود و نیز گروههای سیاسی از اصولگرا و اصلاحطلب گرفته تا نخبگان عرصههای مختلف گفتوگو نکرده و یا کمتر گفتوگو کردهایم» از گذر نقشهای حزبیاش در عرصه سیاسی کشور شاید معتمد جریانهای سیاسی مختلف کشور و حلقه واسط بین این تشکلها و دولت هم باشد.
او ازجمله سیاستمداران و دولتمردانی است که خاستگاه حزبی دارد و تا ریاست شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پیش رفته است. جهانگیری البته به سختی کار خود وقوف دارد و در گفتوگویی که چندی پیش با روزنامه ایران انجام داده بود، گفته بود: «امروز در جریان اصولگرایی شخصیتهایی که از ابتدای انقلاب در این جریان تأثیرگذار بودند، متأسفانه کنار گذاشته شدند و به این ترتیب، میبینیم که هر بار جمعی مسئولیت اصولگرایی را بهعهده میگیرند. از آن سو در میان اصلاحطلبان نیز مشکلات دیگری وجود دارد.
به هر رو، جریانهای سیاسی نیازمند ساماندهی مناسب هستند. به این منظور، شخصیتهایی باید بانی گفتوگو برای این ساماندهی شوند. این گفتوگوها باید ابتدا و درون جریانهای سیاسی اتفاق بیفتد.» او گفته بود: «در دورهای، مشکلی میان جریان اصلاحات و مجموعه نظام بهوجود آمد که باید ترمیم شود.... من باید پیگیریهای خود را انجام دهم، دوستان دیگر هم باید پیگیری کنند.» اودر بزنگاههای سیاسی، خود، عهدهدار مسئولیت ترمیم همین مشکلات شده است. یکی در سال88 و دیگری در سالی که آیتاللههاشمی رفسنجانی فوت کرد.
در روزهایی که نام سیاستمدارانی مثل موسوی خوئینیها یا عبدالله نوری برای حل مشکلاتی که میان جریان اصلاحات و مجموعه نظام ایجاد شده به میان میآید، جهانگیری رابط میشود. جهانگیری درباره این ارتباطش با رهبری در گفتوگویی که سال95با ویژهنامه نوروزی اعتماد انجام داده بود، گفته بود: «البته این ارتباط همیشه بوده است اما از سال ٨٨ به بعد مقداری این ارتباط دچار مشکل شد. وقتی هم در همانجا توضیح داده شد ایشان (رهبر معظم انقلاب) در پاسخ به طرح این موضوع گفتند که از طرف ما که اصلا قطع رابطهای نبوده و ما مشکلی نداریم حال اگر تمایل دارید که ارتباطی از سوی دوستان باشد، خود شما (بنده) باشید.»
معاون اول رئیسجمهور که به توصیه آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری96 به کمک حسن روحانی آمده بود بعد از فوت آیتالله نقشش را بهعنوان کانال ارتباطی اصلاحطلبان با رهبر معظم انقلاب حفظ کرد. اگرچه اخیرا در گفتوگو با فایننشالتایمز گفته است: بعد از انتخابات ریاستجمهوری هنوز بهطور خصوصی خدمت ایشان نرفتهام ولی انشاءالله حتما میروم. بستر گفتوگوی ملی برای حل ابرچالشهای کشور زمانی پهن شد که آن مردکه مجلس را در رأس امور نمیدانست کنار رفت و رئیسجمهوری آمد که خود را فرزند مجلس میخواند.
در واقع اتفاق مبارکی که در دولت روحانی رخ داد، فروکش کردن همه کشمکشهایی بود که بین دولت و مجلس در سالهای 88تا 92و یکی دو سال قبلترش رخ داده بود. در این میان روحانی اگر خود را فرزند مجلس میدانست، معاون اول او هم بیگانه با پارلمان نبود. او نماینده دو دوره مجلس بود و در ارتباط با نمایندگان میتوانست به دولت کمک کند. چنین هم هست که در این دولت میبینیم اگر مجلس در مبحث یارانهها نظری غیراز نظر دولت دارد نشستهایی بین دولت و روسای کمیسیونها برگزار میشود و مثل دولت احمدینژاد، رئیس دولت از سر لجبازی درخواست استرداد لایحه را نمیدهد.
جهانگیری با نگاه به چنین گفتوگوهایی بین نهادهای کشور میگوید: فشار سنگینی که این روزها بر ملت ایران وارد میشود نتیجه کنار گذاشته شدن گفتوگوست و هر کس که ایران را دوست دارد باید تلاش کند تا فضای گفتوگو در کشور زنده بماند.