ابرقدرت شرقی
جمهوری خلق چین هفتادمین سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت
محمدامین خرمی ـ خبرنگار
چینیها دیروز با برگزاری یک رژه نظامی باشکوه، هفتادمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین را جشن گرفتند و به جهان یادآوری کردند که یک ابرقدرت اقتصادی و نظامی، این بار از شرق دور سر بر آورده است.
شی جینپینگ، رئیسجمهور و رهبر حزب کمونیست چین، درحالیکه رژه 15هزار سرباز چینی را نظارهگر بود، خطاب به مردم این کشور گفت که اکنون دیگر «هیچ قدرتی» توانایی به لرزه در آوردن چین را ندارد. شی جینپینگ در میدان تیانآنمن، درست در جایگاهی ایستاده بود که 70سال پیش، در سال 1949، مائوتسهدونگ ایستاد و پیروزی کمونیستها بر ملیگراها را بعد از بیش از 20سال جنگ داخلی اعلام کرد؛ جنگی که جان میلیونها نفر را گرفت.
شی جینپینگ که کشورش طی یک سال گذشته درگیر یک جنگ بیسابقه تجاری با رقیب اقتصادیاش یعنی آمریکا بوده در سخنان دیروز خود گفت: «هیچ قدرتی وجود ندارد که موقعیت این ملت بزرگ را به لرزه در آورد. هیچ قدرتی نمیتواند مردم چین را متوقف و مسیر حرکت ملت چین به جلو را سد کند.»
این نخستین بار طی 7سال حضور شیجینپینگ در قدرت است که او در جایگاه مائو میایستد. رئیسجمهور چین، همچنین لباسی مشابه آنچه سابقا بنیانگذار این کشور میپوشید به تن داشت. 70سال پیش چین به تازگی از جنگ داخلی سر برآورده بود و دولت این کشور آنقدر ضعیف و فقیر بود که تنها 17هواپیمای جنگنده داشت؛ 17هواپیمایی که برای حفظ آبرو، 2بار در آسمان میدان تیانآنمن پرواز کردند تا تعدادشان بیشتر بهنظر برسد. دیروز اما بیش از 160جنگنده از انواع مختلف و 580نوع ادوات نظامی و زرهی در مقابل چشم مقامهای رسمی و دوربینهای تلویزیونی رژه رفتند تا ثابت کنند چین پس از 7دهه دچار یک دگرگونی بزرگ شده است. طبق اعلام مقامهای دولتی چین، 40درصد از ادوات نظامی حاضر در رژه دیروز، برای نخستین بار نمایش داده شدند که شاخصترین آنها موشک مافوق صوت بالستیک دانگفنگ-17با قابلیت حمل کلاهک هستهای و موشک بالستیک قارهپیمای دانگفنگ-41با برد 15هزار کیلومتر و با قابلیت حمل کلاهک هستهای بوده است.
برای حزب کمونیست چین، سالروز تاسیس جمهوری خلق چین، مهمترین روز در تقویم این کشور است. کشوری که تحت کنترل این حزب است اکنون یک میلیارد و 400میلیون نفر جمعیت دارد و از نظر اقتصادی و نظامی حتی شوروی سابق را پشت سر گذاشته است؛ کشوری که زمانی تنها حامی چینیها بود. مقامهای حزب کمونیست چین، سالها مشغول مطالعه وقایع سیاسی شوروی بودهاند تا سرنوشتی همچون رفقای خود در شوروی پیدا نکنند.
حزب کمونیست چین تاکنون موفق عمل کرده و توانسته از بحرانهای سیاسی و اقتصادی متعدد به سلامت عبور کند. اگر کشتار دانشجویان و هواداران دمکراسی در میدان تیانآنمن در سال 1989را بزرگترین بحران سیاسی این حزب در گذشته بدانیم، اکنون این کشور در ماجرای اعتراضهای هنگکنگ با بحرانی تازه روبهرو شده که بهنظر میرسد به راحتی مهارشدنی نیست. شی جینپینگ دیروز در سخنان خود بهطور مختصر به بحران هنگکنگ که اکنون در کنار جنگ تجاری با آمریکا به چالش جدی پیش روی او تبدیل شده نیز اشاره کرد و گفت که به حفظ «شکوفایی» و «ثبات» هنگکنگ متعهد است. او تأکید کرد که دولتش همچنان بر مبنای سیاست «یک کشور؛ دو سیستم» عمل خواهد کرد و بهخودمختاری تعرضی نمیکند.
از سال 1997که انگلیس پس از 150سال حکمرانی بر هنگکنگ، این شهر را به چین واگذار کرد، هنگکنگ براساس مدل «یک کشور؛ دو سیستم» ادراه میشده. طبق این مدل، چین موافقت کرد که آزادی بیشتری در زمینه قانونگذاری و مسائل قضایی به هنگکنگ بدهد و اجازه دهد این منطقه بهصورت نیمهخودمختار اداره شود. هنگکنگیها اما اکنون دیگر شکوفایی و ثبات اقتصادی را بدون آزادیهای سیاسی نمیخواهند و بر ضرورت انتخاب مسئولان دولتی خود از طریق انتخابات اصرار دارند؛ خواستهای که طی 6ماه گذشته به اعتراضهای خیابانی گسترده در این منطقه منجر شده است.
7دهه تغییر در سرزمین چین
چینیها دیروز در پکن روز متفاوتی را تجربه کردند. بسیاری از خیابانهای پایتخت بهدلیل برگزاری رژه نظامی و مراسم ویژه سالروز تاسیس جمهوری خلق چین، تعطیل شده بودند. از افرادی که در نزدیکی محل برگزاری رژه زندگی میکنند خواسته شده بود خانههای خود را ترک کنند. پرواز هرگونه شیء و جانداری از بادبادک گرفته تا پهپادهای اسباببازی و حتی کبوترها ممنوع اعلام شده بود. غیر از اینها، اندک مخالفان سیاسی دولت و فعالان مدنی از گفتوگو با شبکههای رادیویی و تلویزیونی خارجی منع شده بودند. تردد به هنگکنگ نیز ممنوع اعلام شده بود. برای ساکنان پایتخت، محدودیتهای سالروز تاسیس جمهوری خلق چین اگرچه آزاردهنده بوده است اما بهنظر میرسد آنها از مسیری که کشورشان طی 7دهه گذشته سپری کرده راضی باشند؛ چراکه اقتصاد در این کشور حرف اول را میزند و دولت چین توانسته با برنامههای متمرکز اقتصادی، تا حد زیادی نیازهای جمعیت میلیاردی خود را تامین کند؛ وضعیتی که به راحتی بهدست نیامده است.
70سال پیش، مائوتسهتونگ برنامه «جهش بزرگ به پیش» را به اجرا گذاشت که هدفش ایجاد یک تحول بزرگ در کشاورزی و صنعت بود. در ابتدا آمارها و گزارشها امیدبخش بود اما یک دوره بد آب و هوایی، منجر به بروز قحطی در چین و تلفشدن 40میلیون چینی شد. برنامههای اقتصادی مائو با شکست مواجه و اندکی بعد متوقف شد. او اما موفق شد نظم سیاسی را بر چین حاکم کند. جانشین او یعنی دنگ شیائوپینگ، با باز کردن درهای اقتصاد بسته چین به روی جهان، تحولآفرین شد. دلایل موفقیت سیاستهای او را اما باید در نظمی جستوجو کرد که پیش از او در دوره مائو به جامعه تزریق شده بود. دنگ شیائوپینگ سیاستهایش را بر بستر جامعه نظمیافته دوره کمونیستی مائو سوار کرد و موفق هم شد. تئوری «سوسیالیسم با ویژگیهای چینی» دنگ شیائوپینگ از پوستاندازی در نگرش اقتصادی حزب کمونیست چین در اواخر دهه 1970بهوجود آمد.
سوسیالیسم با ویژگیهای چینی که عقبنشینی از عقاید مائو درنظر گرفته میشود، در دهههای بعد راه را برای ایجاد فضای باز فرهنگی و بازگشایی اقتصادی بهخصوص به روی سرمایه خارجی هموار کرد.
4دهه بعد، شی جین پینگ که خود را اکنون در جایگاهی همرده مائوتسهتونگ و دنگ شیائوپینگ قرار داده است، وعده یک «کشور مدرن سوسیالیستی» را داده که «از هیچ سیستم سیاسی دیگری تبعیت نمیکند و درهایش رو به جهان باز است». شی جین پینگ تئوری خود را «عصر جدید سوسیالیسم با ویژگیهای چینی» نامیده که چین را در مرکز ثقل جهانی قرار خواهد داد و برای مردمش یک زندگی بهتر را به ارمغان خواهد آورد.
دنیا چه اختلافاتی با چین دارد؟
جواد نصرتی ـ خبرنگار
چین، دومین اقتصاد و دومین نیروی نظامی برتر دنیا را دارد. اقتصاددانان پیشبینی کردهاند که این کشور، بین 10 تا 15سال آینده از آمریکا هم عبور کرده و به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شود. با وجود حضور در جمع بزرگان دنیا، چین تفاوتهای اساسی با دیگر قدرتهای بزرگ دنیا دارد؛ در نظام سیاسی چین، انتخابات سراسری بیمعناست و شی جینپینگ، مانند دیکتاتوریهای کلاسیک، بهعنوان رئیسجمهور مادامالعمر کشور را رهبری میکند. افزایش چشمگیر قدرت نظامی چین، در سالهای اخیر این کشور را در موضعی هجومیتر در برابر آمریکا قرار داده و شکاف امنیتی بین پکن و کشورهای غربی را هم بیشتر کرده است. از مسائل محیطزیستی گرفته تا حضور در آفریقا، چین با دنیای بیرون، اختلافنظرهای عمیقی دارد.
محیطزیست: دههها توسعه شتابان و تبدیل شدن چین به دومین اقتصاد بزرگ دنیا، برای کره زمین گران تمام شده است و حالا پکن، بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای دنیاست. نیمی از زغالسنگ دنیا در چین سوزانده میشود و منشأ بیش از 25درصد آلودگیهای اقلیمی، همین کشور است. سالها چین، هشدارهای بینالمللی را نادید میگرفت تا اینکه زندگی در شهر پکن، بهخاطر آلودگیهای بیسابقه به مشقتی روزانه تبدیل شد. اما از سال2011، دولت برنامه جامعی را پیگیری میکند که براساس آن رشد مصرف زغالسنگ ممنوع است، کیفیت هوا باید بهتر و انتشار گازها هم باید کنترل شود. نجات شهروندان چینی، در نهایت میتواند به نجات زمین منجر شود.
حقوق بشر: حقوق بشر در چین، دههها موضوع اختلاف نظر پکن با دیگر کشورهای دنیا بوده است. بهعنوان یک حکومت اقتدارگرای کمونیستی، چین تحمل کوچکترین صدای مخالف را هم ندارد و سختگیری به فعالان مدنی و روزنامهنگاران، یکی از سنتهای دیرینه پکن است و در گزارشهای سازمانهای جهانی فعال در زمینه حقوق بشر، همچون سالهای پیش، به این مسئله اشاره شده است. در سالهای اخیر، سرکوب گسترده مسلمانان در منطقه سینکیانگ، فصل جدیدی به سرکوبگریهای حکومت چین اضافه کرده و میلیونها مسلمان اویغور و ازبک، بهخاطر عقایدشان، در کمپهای بازآموزی زندانی شدهاند.
تسلط بر نیمکره شرقی: چین، طرحهای بلندپروازانهای برای گرفتن جایگاه سنتی حضور نظامی آمریکا در شرق آسیا دارد. این طرحها اما وقتی عملی خواهند شد که دریای چین جنوبی، کاملا در تسلط پکن باشد. دریای چین جنوبی، با تعداد زیادی مجمعالجزایر استراتژیک، منطقهای بین چین، ویتنام، تایوان، فیلیپین، تایوان، اندونزی و مالزی است و تقریبا تمام این کشورها ادعای مالکیت بر بخشهای مختلف آن را دارند. این منطقه، بهمعنای واقعی کلمه استراتژیک است؛ تجارت دریایی در آن 3.37تریلون دلار است و 40درصد گاز طبیعی مایع دنیا از آن عبور میکند. حضور نظامی چین و آمریکا در این منطقه چنان سنگین است که بسیاری شمارش معکوس جنگ بین 2کشور را مدتهاست آغاز کردهاند. منطقه دریای چین جنوبی، بهزودی همان نقشی را در تنشهای بینالمللی بازی خواهد کرد که خاورمیانه در یک سده اخیر بازی کرده است.
تایوان: غربیها تایوان را یک کشور مستقل میدانند و چین آن را یک استان جنوبی. همین، برای یک نزاع تاریخی بین چین و غرب کافی است. مسئله استقلال در جزیره در دریای چین جنوبی، بدون هیچ تعارفی از سوی چین رد میشود و پکن بارها تأکید کرده است که حتی اگر لازم باشد، تایوان را با قوای نظامی فتح خواهد کرد و به چین باز میگرداند. کمکهای نظامی دولت ترامپ به این جزیره، تنشهای بین آمریکا و چین در دریای چین جنوبی را افزایش داده است. بعد از اعتراضهای اخیر در هنگکنگ، بهنظر نمیرسد پکن مثل قبل از پیشنهاد «یک کشور 2سیستم» هم پا پس کشیده باشد. هنگکنگ با همین سیستم اداره میشود.
نفوذ به آفریقا و آمریکای لاتین: چین، در غفلت و کمکاری بلوک غرب، آفریقا را فتح کرده و باعث حیرت و عذاب آمریکا و قدرتهای غربی شده است. حجم تجارت چین با آفریقا، از 765میلیون دلار در 40سال پیش به 170میلیارد دلار رسیده است و 39کشور از 54کشور قاره آفریقا، بخشی از پروژه عظیم کمربند و جاده پکن هستند. پکن، علاوه بر نفوذ اقتصادی، بهدنبال نفوذ فرهنگی و نظامی در آفریقاست و با افتتاح نخستین پایگاه نظامی خود در آفریقا در جیبوتی، راه همکاریهای نظامی با کشورهای این قاره را هموار کرده است. پکن، در طرحی جسورانه، به آمریکای لاتین هم نفوذ کرده است و آمریکا را با ارتباطات گسترده و تقویتشده مالی با کشورهایی مانند ونزوئلا به چالش کشیده است.
جنگ تجاری: جنگ تجاریای که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا با چین به راه انداخته، مدتها یکی از گزینههای رهبران غربی بوده است اما هیچ کدام به اندازه ترامپ جسارت یا جنون کافی برای شروع این نبرد را نداشتهاند. آمریکا، روی 360میلیارد دلار واردات از چین تعرفه بسته و پکن در مقابل، 110میلیارد واردات چینی را مشمول تعرفههای جدید کرده است. غربیها پکن را متهم میکنند از تجارت آزاد سوءاستفاده میکند و فناوریهای غربی را میدزدد. پکن همچنین متهم است که در پوشش تجارت، هواوی، بازوی مخابراتی خود را، در دنیا گسترش میدهد تا راهی برای ایجاد یک شبکه جاسوسی جهانی ایجاد کند. پکن اما در مقابل، آمریکا را متهم میکند که قواعد تجارت جهانی را رعایت نمیکند و برای ضربه زدن به رشد چین، جنگ تجاری به راه انداخته است.