فرصت تحریم نفت
نیکنام ببری _ روزنامهنگار
بیش از 110 سال از آغاز صنعت نفت ایران میگذرد و طی این دهه، صنعت نفت کشورمان روزهای سرد و گرم زیادی را تجربه کرده است. آنچه در این سالها بر صنعت نفت ایران حاکم بوده خامفروشی در این صنعت است. این خامفروشی تأثیرات ناگواری ازجمله بروز بیماری هلندی طی ادوار تاریخی براقتصاد کشور گذاشته است. مهمتر از همه اینها، نفت ایران به جای اینکه عاملی استراتژیک برای ارتقای موقعیت اقتصادی و صنعتی کشورمان در معادلات جهانی باشد؛ به اهرم فشار قدرتهای بزرگ برای ضربه زدن به اقتصاد کشورمان در همه دورهها تبدیل شده است. نکته در اینجاست که نفت، فینفسه عامل بدبختی و مصیبت نیست. نفت طلای سیاه است و در عین حال میتواند بدون داشتن نگرشی سیستماتیک به بلای سیاه هم تبدیل شود. سهم ما از این ماده استراتژیک طی یک قرن اخیر همین بلای سیاه بوده است.
نفت در داخل باعث بیتوجهی به بنیانهای تولیدی اقتصاد کشور شده و در عرصه بینالمللی هم به سبب وابستگی شدید اقتصاد ایران به ارزهای حاصله از نفت صادراتی به فاکتوری برای تحت فشار گذاشتن ایران تبدیل شده است. اینجاست که باید تدبیری اندیشید و به فکر راهحل برای خروج از این معما افتاد. نگاهی به تجربه همسایگان و کشورهایی که همزمان با ایران مسیر رشد و ترقی را پیمودهاند، میتواند افقهای جدیدی را به روی ما بگشاید و ما را از واقعیتهای اقتصاد بینالملل آگاه سازد. در این عرصه تجربه ژاپن بس، گرانبها و ارزشمند است. تقریبا با یک شرایط زمانی ایران و ژاپن با جامعه و تمدن غربی آشنا شدند. تنها تفاوت در اینجا بود که ژاپنیها از همان ابتدا به سبب تقدیر جغرافیا شرایط نامساعدتری نسبت به ایران داشتند. قابل ذکر است که 70 درصد سرزمین ژاپن کوهستانی و غیرقابل زیست، کشت و زرع است. به لحاظ مواد معدنی و فسیلی هم بسیار فقیر است و متکی به واردات است. در برابر ایران، سرزمینی با پهنای طولانی و با انواع امکانات خدادادی است. ایران به سبب موقعیت جغرافیایی ارتباط نزدیکتری هم با دنیای مدرن آن زمان داشت. اما انگار برای توسعه و ترقی این فاکتورها به تنهایی تعیینکننده نیست. توسعه، نیروی انسانی و تفکر توسعهای میطلبد که ژاپنیها به خوبی مجهز به آن بودند. نظم و سامان اجتماعی در ژاپن در مقیاس جهانی مثالزدنی است. امروز این کشور با کمترین منابع زیرزمینی، سومین قدرت برتر اقتصادی جهانی است. در سال گذشته میلادی حجم صادرات این کشور به رقمی در حدود 694میلیارد دلار رسید. واردات این کشور که عموما مواداولیه است در حدود 632میلیارد دلار بود. تراز مثبت تجاری این کشور با احتساب صادرات و واردات 62میلیارد دلار است. درنظر بگیریم که چگونه ملتی میتواند با اتکا به خودباوری، کارآفرینی و تلاش به چنین حجمی از تولید برسد. فروش تکنولوژیهای پیشرفته، ماشینهای هوشمند و محصولات صنعتی ازجمله کالاهای صادراتی ژاپن است. این آمار را با حجم فروش نفت ایران درنظر بگیریم. در یک حالت خوشبینانه حجم صادرات سالانه نفت ایران 50 تا 60میلیارد دلار است.
واقعا درنظر بگیریم که این حجم از صادرات با آن همه سختی و دشواری چه آوردهای میتواند برای اقتصاد ایران در شرایط رقابتی امروز جهانی داشته باشد. کل صادرات نفت ما که همه بخشهای کشور از اداری تا صنعتی متکی به آن است، با یک قلم صادرات صنعتی ژاپن قابل مقایسه نیست. ژاپنیها در یک سال نیمی از کل درآمدی که ایران طی 110سال از صنعت نفت بهدست آورده، تولید کردهاند. ایران در 110سال اخیر 1500میلیارد دلار فروش نفت داشته است. اینجاست که مفهوم تحریم خودش را نشان میدهد. وقتی دچار ایستایی و سکون باشیم و متکی به یک درآمد خام باشیم، امکان تحریم هم راحتتر میشود. باید از فرصت تحریم برای خانهتکانی جدی در حوزه اقتصاد بهره بگیریم و اقتصاد را به مفهوم واقعی کلمه عملیاتی کنیم. روی بخشهای تولیدی، توریستی و سایر مزیتهای نسبیمان تمرکز کنیم و باور داشته باشیم که میتوانیم سهم خودمان را در تولید جهانی بهدست بیاوریم.