
نظافت تمامنشدنی
شاه میر، روانشناس بالینی: در وسواس هرچه بیشتر رفتارها را تکرار کنید، اضطراب و وسواس شدیدتر میشود

خدیجه نوروزی_روزنامهنگار
«هرچه دستهایش را میشست تمیز نمیشد. یک ساعت بود که شیر آب باز بود اما فایدهای نداشت. راضی نمیشد که بهکار شستن خاتمه دهد و از سینک فاصله بگیرد. تا اینکه تلفن زنگ خورد و بهانهای شد تا دل بکند و شیر را ببندد. گوشی را با حوله سفیدی که کنار آن قرار داده بود برداشت. عادت داشت بعد از هر بار مکالمه، چندین بار دست و صورتش را بشوید و حوله را داخل ماشین لباسشویی بیندازد. بهشدت از رفتارهایش عصبی بود و اضطراب در جانش رخنه کرده بود اما نمیتوانست از وسواسی که مانند خوره به جانش افتاده بود، دست بکشد.»؛ حال و روزی که باعث مختلشدن جریان زندگی در خانوادههایی شده که چنین بیمارانی دارند. البته کمک در دسترس است و با مشاورههای روانی و دارویی میتوان این افراد را از افکار ناخواسته و درخواستهای غیرمنطقی که دارند، رها کرد تا کنترل زندگیشان را در دست بگیرند. اما بیش از هر چیزی باید دانست که اختلالات وسواسی چیست و از چه نشأت میگیرد و اساسا چه کسانی را میتوان بیمار وسواسی نامید. سعید شاهمیر- روانشناس بالینی- در گفتوگو با همشهری به این سؤالات پاسخ میدهد که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
به چهکسی میگوییم وسواسی؟
کسانی که شدت علائم و فراوانی این اختلال در آنها بالا باشد، طوری که خود و اطرافیانشان را دچار استیصال و مشکل کنند؛ در واقع اختلال وسواس، عملکرد اجتماعی و روانی فرد را تحتتأثیر قرار دهد به نحوی که نتواند زندگی عادی داشته باشد.
این فرد چه افکاری دارد؟
افکار غیرقابل کنترل و ناخواسته که منجر به بروز رفتارهای تکراری و متداول میشود. افکار وسواسی در واقع عملکرد فرد را کنترل و ذهنش را درگیر میکند.
آیا افرادی که وسواسهای مقطعی دارند هم در دسته بیماران وسواسی هستند؟
خیر. اگر علائم موقتی و زودگذر باشد یا در سطح پایینی انرژی فرد را مختل کند نباید برچسب اختلال اضطرابی از نوع وسواس به او بزنیم چون زندگی خود و اطرافیانش مختل نشده.
چند نوع وسواس داریم؟
2 نوع وسواس فکری و عملی. وسواس فکری مربوط به عقاید و افکار و تکانهها یا تصاویر ذهنی مزاحم و پایداری هستند که باعث اضطراب و پریشانی افراد میشوند. وقتی فرد دچار وسواس فکری میشود، ترس، اضطراب، ناراحتی و نگرانی به سراغش میآید و این موارد را تجربه میکند؛ برای مثال فرد نگران این است که به اطرافیان خود آسیب بزند. این مسائل ممکن است محدودکننده باشد و فرد نتواند با آن مقابله کند؛ پس این افکار ذهن فرد را بهشدت درگیر میکند؛ در نتیجه در انجام بسیاری از کارها با مشکل روبهرو است. گاهی اوقات وسواسهای فکری منجر به وسواسهای عملی میشود که نسبتا هم شایع است مانند شستن چندباره دستها، چککردن باز یا بستهبودن درمنزل، چککردن خاموش یا روشن بودن اجاق گاز.
وسواس میتواند خطرناک هم باشد؟
ما چیزی تحت عنوان خطرناکترین نوع وسواس نداریم اما شخص مبتلا از خودش و رفتارش شرمسار است و از اینرو خود را منزوی میکند. بهعلت مشغولبودن به افکار و کنترلهای خود، ممکن است غالبا دیرکرد داشته باشد و یا نتواند سر وقت از خانه برود. در مواردی هم بهخود آسیب بزند؛ مثلا شستن بیش از حد میتواند باعث مجروح و سرخشدن
دستها شود.
درمان چه نوع وسواسی سختتر است؟
معمولا وسواس به نجاست و شستوشوی مکرر ناشی از آن و وسواس فکرکردن کمی سختتر و زمانبرتر است چون اساسا وسواس از یک تصور ذهنی غلط ایجاد میشود. اگر ریشه این عقیده در مذهب و تفکرات اعتقادی ما باشد و چون درونیتر است قطعا درمانها نیز سختتر خواهد بود؛ چرا که باید تفکرات غلط را اصلاح کرد و تغییر داد.
این اختلال در آقایان بیشتر است یا بانوان؟
شروع این اختلال معمولا در سنین بین 10 تا 20سالگی در آقایان و در بانوان تا سن 35سالگی نیز گزارش میشود. میتوان گفت تقریبا مساوی است اما در سنین بالاتر در بانوان بیشتر دیده میشود. دوره نوجوانی شایعترین دوره برای بروز آن است.
روند درمان به چه شکل است؟
در فاز اول با انجام معاینات بالینی مشخص میکنیم که فرد نیاز به دارو دارد یا خیر. اگر افراد ابتدا بهساکن نیاز به درمان دارویی داشته باشند مدتی زیرنظر پزشکان تحت درمان قرار میگیرند تا با مصرف داروهای ضدوسواس شدت علائم تا حدودی کاهش پیدا کند و ذهن برای درمان شناختی- رفتاری آماده شود تا تصورات غلط این موضوع اصلاح و تفکرات غیرمنطقی به تفکرات منطقی تبدیل شود. اگر هم فرد نیاز به درمان دارویی نداشته و سطح اختلال خفیفتر باشد درمان راحتتر است. اما درمان روانشناختی برای همه بیماران در هر سطحی از آسیبدیدگی حداقل 15جلسه است.
خانواده بیمار چه کمکی میتوانند بکند؟
خویشاوند شخص مبتلا به اختلال وسواس او را گناهکار نشمارد؛ چراکه این کار اضطراب او را افزایش خواهد داد.
آیا بین مراجعانی که برای درمان نزد شما میآیند، به موردی برخوردید که اختلالش تعجببرانگیز بوده باشد؟
حدود 7 ماه پیش خانمی نزد من آمد که از همین اختلال وسواسی رنج میبرد. وی وسواس شستوشو داشت و هر نوبت استحمام او 8ساعت به طول میانجامید. مدت زمان زیادی را در سرویس بهداشتی میماند. سطح اضطراب در این فرد بهگونهای شدت داشت که منجر به انجام آدابی در شستوشو میشد. ابتدا باید دستهایش را میشست و سپس چندین بار شستوشوی عادی انجام میداد و سپس شستوشوی پیشرفته. اگر در خاتمه لکه آبی روی وی میریخت دوباره کار شستوشو را از اول انجام میداد. بعد از استحمام که بیرون میآمد اگر ذرهای احساس نارضایتی میکرد مجددا به حمام میرفت. این تکرار مکررات منجر به اضطراب شدید در وی شده بود چون در وسواس هر چه بیشتر رفتارها را تکرار کنید، اضطراب و وسواستان تشدید میشود.
پس برای درمان باید از تکرار رفتار خودداری کنیم؟
بهعنوان یک راهکار درمان بله. چراکه با هر شستوشو افکار مزاحم بیشتری سراغتان میآید. رواندرمانگرها و روانشناسان معمولا در پروسههای درمانی افراد را از شستوشوی زیاد منع میکنند. بهعنوان مثال ما با همین نوع درمان و برخی تکنیکها، استحمام این خانم را از 8ساعت به 5/1ساعت رساندیم.
در توضیحاتتان در مورد عقاید گفتید که درمان را سختتر میکند. آیا در مورد این خانم هم چنین موردی وجود داشت؟
بله. عقاید غلطی که وی در مورد نجاست و پاکشدن داشت موجب شده بود تا بارها و بارها شستوشو انجام دهد. وی در هر مورد وسواسی که انجام میداد و در نهایت از آن راضی نمیشد خودش را جریمه و مبلغی را نذر میکرد، حتی برای این کار مقداری از طلاهایش را میفروخت چون فکر میکرد هنوز نجس است و با رفتنش به مکانی، آنجا را نیز آلوده میکند. اینطور خود را قانع میکرد که چون باعث شده نماز دیگران مورد قبول واقع نشود باید خودش را مجازات کند.
آیا میتوان گفت این افراد از لحاظ شخصیتی ضعف دارند؟
باید گفت اعتماد به نفس و عزتنفس پایینی دارند.
هزینههای درمانی به چه شکل است؟
کمی سرسام آور(باخنده). هزینههای درمان هر جلسه بین 80تا 200هزار تومان با توجه به تخصص فرد درمانگر متفاوت است.
پس با این اوصاف درمانها خیلی مرتب صورت نمیگیرد؟
خیر. با توجه به تجربه درمانی که دارم و آن را به همکارانم توصیه میکنم، 50درصد موفقیت درمان مربوط به مصاحبه انگیزشی است. مراجعهکننده باید به درمانگرش اعتماد کند. اگر بیمار در فضای اعتماد، آرامش و پذیرش قرار بگیرد به جرأت میتوان گفت 50درصد راه درمان طی شده چون من مراجعانی داشتم که از درمان در سطوحی خسته بودند و نتوانستند تکنیکها را پیادهسازی کنند و فقط با مصاحبههای انگیزشی ابتدای کار، توانستند درمان شوند. متأسفانه مسئله برخی همکاران ما این است که میخواهند مشکل بیمار را در دم و در چند جلسه حل کنند اما اگر در همان جلسات اول حداقل 3جلسه اول، مصاحبه انگیزشی خوبی اتفاق بیفتد، مراجعهکننده با وجود گران بودن قیمتها، خودش بهطور خودکار میآید. نیازی نیست که روانشناس پیگیر روند جلسات درمان باشد؛ در واقع یک بخش درمان، کار شناختی است که باید تغییرات شناختی تغییر یابد و انجامش برای هر دو طرف (بیمار و روانشناس) خیلی سخت نیست. اما وقتی وارد تمرینات رفتاری میشویم استرس بیمار بالا میرود و نمیتواند بپذیرد که اگر ساعتهای طولانی وقت انجام یک کار صرف میکرده اکنون آن را کوتاهتر کند. اما زمانی که وی را مجبور میکنید تا به یک شیء کثیف دست بزند اضطرابش بالاتر میرود و امکان دارد درمان را رها کند. بنابراین ادامه چنین روندی منوط به این است که جلسات ابتدایی درمان را خوب جلو برده باشید. اگر به اندازه کافی به شما اعتماد کرده باشد بقیه درمان را ادامه میدهد.
وسواس فکری
وسواس فکری مربوط به عقاید و افکار و تکانهها یا تصاویر ذهنی مزاحم و پایداری هستند که باعث اضطراب و پریشانی افراد میشوند. وقتی فرد دچار وسواس فکری میشود، ترس، اضطراب، ناراحتی و نگرانی به سراغش میآید و این موارد را تجربه میکند؛ برای مثال فرد نگران این است که به اطرافیان خود آسیب بزند