• چهار شنبه 2 خرداد 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ذی القعده 1445
  • 2024 May 22
شنبه 6 مهر 1398
کد مطلب : 81117
+
-

فیلم‌سازی با دغدغه‌مهاجرت

محمدعلی حسینی، کارگردان البرزی: بحث مهاجرت و فرار مغزها که دغدغه بسیاری از افراد است، از اولین موضوع‌هایی بود که در فیلمنامه‌های من رنگ گرفت

هنر هفتم
فیلم‌سازی با دغدغه‌مهاجرت

ملیحه مومن‌پور  | البرز - خبرنگار


«محمدعلی حسینی» متولد سال 66 زاهدان، فارغ‌التحصیل رشته سینما و از هنرجویان انجمن سینمای جوان استان البرز است. فعالیت هنری را از سال 88 با فیلم‌هایی آماتور برای آزمون و خطا تجربه کرد. اولین فیلم حرفه‌ای را در سال 91 با نام «5 کلمه بیشتر» ساخت که تنها نماینده ایران در دوره 54 جشنواره بیل باعوبود و جشنواره تری‌سیتیز آمریکا بود و نامزد دریافت بهترین فیلم اورجینال شد. 


چه مساله‌ای باعث شد که فیلمساز شوید؟

از دوران کودکی همیشه با خانواده به سینما می‌رفتم و یکی از عادت‌های همیشگی ما بود. البته 2 سینما در زاهدان بود؛ سینما مهربان و سینما فرهنگ که ما از مشتری‌های همیشگی آنها بودیم. مادرم مشوق من و بعد از فوت پدر همیشه حامی بود. زمانی که فیلمسازی را برگزیدم و در این رشته پذیرفته شدم، به کرج مهاجرت کردیم. فیلم دست‌های آلوده سیروس الوند برای من بسیار تاثیرگذار بود و آواز قو هم از فیلم‌هایی بود که برای من جذابیت ایجاد کرد.

چه مواردی از دغدغه‌های اصلی شما در انتخاب سوژه‌های فیلمسازی است؟

بی‌شک دغدغه‌ها بسیار است، اما بحث مهاجرت و فرار مغزها که دغدغه بسیاری از افراد است، از اولین موضوع‌هایی بود که در فیلمنامه‌های من رنگ گرفت و مرا به سوی ساخت فیلم‌هایی در همین زمینه سوق داد و فیلم «5 کلمه بیشتر» ساخته شد. فیلم مشترکی نیز با حسین فلاح‌آبادی یکی از دوستانم به نام «من یک اسب هستم» ساختم که در جشنواره انجمن سینمای جوانان خیلی مطرح شد. در جشنواره دهلی هند، هنر دانشجویی فلوریدای آمریکا، جشنواره اندروم لهستان و بسیاری از جشنواره‌های دیگر حضور داشت و جایزه بهترین کارگردانی دوم را از  جشنواره هانگ‌روی چین و رادیو تلویزیون چین گرفت.

جدیدترین کارتان با چه موضوعی است؟

اخیرا کار مشترکی به نام «جایی در میان گاوها» را با بازی فرید سجادی حسینی، وحید نفر و علیرضا مهران و همکاری حسین فلاح‌آبادی به پایان رساندیم که اشاره به پولشویی و مسائل و فساد اقتصادی در کشور دارد. این فیلم 15 دقیقه‌ای پخش جهانی و داخلی را پیش رو دارد.

با چه چالش‌هایی در این شغل مواجه هستید؟

فیلمسازهای جوان چالش‌های بسیار زیادی دارند. اصلی‌ترین و پررنگ‌ترین آن، نگاهی است که معمولا از دور وجود دارد و آن این است که افرادی که زندگی خوبی دارند و مرفه هستند، فیلمساز، بازیگر و یا هر حرفه‌ای مرتبط با سینما را برمی‌گزینند. اما برای من واقعیت این بود که در شرایط سخت مالی و تولیدی هر 3 فیلمم ساخته شد. متاسفانه غیر از انجمن سینمای جوانان که سردمدار حمایت از فیلمسازان جوان است، حمایت بیشتری از فیلمسازان نمی‌شود.
چالش دیگر، گران بودن این حرفه است. فیلم آخری که ساختیم حدود 50 میلیون تومان برایمان هزینه داشت. هزینه‌ای که با عشق پرداختیم و از هیچ ارگان و سازمانی مبلغی دریافت نکردیم.
پیدا کردن لوکیشن، انتخاب و هدایت بازیگر، دکوپاژ کردن، مرحله فیلمنامه‌نویسی و مراحل پیش‌تولید و پس‌‌تولید از مراحلی است که بر شانه‌های هر کارگردانی سنگینی می‌کند و سختی بعدی پخش فیلم در جشنواره‌های داخلی و خارجی است. درست مثل مراحل رشد فرزند تا بالغ شدنش است. 
موسسه‌های خصوصی و غیرخصوصی در کشور وجود دارند که رسالت مشخصی ندارند و یا از افراد مشخصی حمایت می‌کنند و واقعیت این است که هیچ مسئولیتی هم در قبال فیلمسازان جوان که با عشق به این حوزه وارد شده‌اند ندارند و هنوز به این درک نرسیده‌اند. در واقع ماهیت و اهمیت هنر درک نشده است. زبان هنر یکی از بهترین راه‌ها برای بیان خواسته‌هاست و همیشه هم تاثیرگذار بوده است. در فستیوال‌های خارج از کشور که ما شرکت کردیم و تصویر درستی از ایران نداشتند، بعد از دیدن فیلم‌ها و آثار به دریافت درستی از ایران رسیدند. در مسائل داخلی بسیاری از ارگان‌های دولتی یا نیمه‌خصوصی هنوز به این دریافت نرسیده‌اند که فیلمسازی چقدر می‌تواند به بیان اهدافشان کمک برساند.

اگر به گذشته برگردید، باز هم همین مسیر را برمی‌گزینید؟

قطعا همین راه را انتخاب می‌کنم، اما با اصلاحاتی که انجام می‌دهم بی‌شک مسیر را بهتر طی می‌کنم.

از خاطره‌های خوب و بدتان بگویید.

فشار بالای کار و حال بدی که در روزهای پس از دوبار قطعی نشدن حامی مالی برای ساخت فیلم بر من غالب شد غیر قابل وصف بود؛ به حدی طاقت‌فرسا بود که توان حرکت نداشتم و مرا تا خانه رساندند. اما خاطرات ماندگاری که هم خوب و هم بد است، خداحافظی با دوستانی است که در روند یک فیلم کنار هم بودیم. اما همکاری با فرید سجادی از بهترین تجربیات و خاطراتم بود و البته یکی از بدترین خاطراتم سکانس سیلی خوردن یکی از بازیکنان خانم توسط همسرش بود که 8 بار تکرار شد تا به نتیجه قطعی برسیم.

چه تفاوتی بین انجمن و دانشگاه در حوزه فیلمسازی دریافتید؟

در اصل هر 2 در جهت اعتلای سطح آگاهی جوانان گام برمی‌دارند، اما در دانشگاه تنها به تئوری توجه می‌شود. در سینمای جوان فراتر از این موضوع، آموختن همان تئوری‌ها در وادی آزمون و خطا و در عمل برای جوانان انجام می‌شود.


توصیه به جوان‌های علاقه‌مند 

محمدعلی حسینی فیلم‌ساز البرز‌نشین می‌گوید: اگر بخواهم توصیه‌ای پررنگ و پرتاکید داشته باشم، باید بگویم صبر نکته اصلی است و نکته بعدی بالا بردن آگاهی و ضریب آگاهی، افزایش مطالعه و دیدن فیلم‌های متعدد ایرانی و خارجی است. باید درک بالایی از محیط پیرامون داشت و پیش از همه اینها باید بدانی که چه می‌خواهی. کسی که قرار است فیلمساز باشد، مهم است که چه جهان‌بینی‌ای را به مخاطب انتقال می‌دهد.
خروجی‌های دانشگاه در رشته فیلمسازی تا ترم چهارم حدود 30 درصد ریزش می‌کنند، اما آنهایی که راست‌قامتند و در مسیر باقی می‌مانند در انتها به موفقیت می‌رسند. تنها 5 تا 10 درصد هستند که به ساخت فیلم‌های کوتاه و بلند مبادرت می‌ورزند. مهم این است که جوان‌ها بدانند دنبال چه هستند. از خیلی خوشی‌ها و تفریحات باید گذشت و در تنهایی فیلمنامه نوشت. مشاوره‌های زیادی در این حوزه از افراد باتجربه کمک می‌کند تا فرد به بهترین مسیر هدایت شود. در نهایت فیلمسازی به‌شدت گران است و باید محیط اطراف را دقیق‌تر بنگری و در دل افراد جامعه زندگی کنی تا بتوانی از تجربه‌ها و داستان‌های زندگی‌شان فیلم بسازی.

این خبر را به اشتراک بگذارید