موانع حرفهای شدن تئاتر البرز
مسعود هاشمینژاد، کارگردان کرجی: تئاتر کرج کمبودهای زیرساختی فراوانی دارد
مهدیه زندیه وکیلی | البرز - خبرنگار
یک نمایش خوب علاوه بر بازی بازیگرانش، لزوما از نمایشنامه قوی و متفاوتی سود میبرد. روایت داستان است که قصه را میسازد. قصهپردازی و قصهگویی با قدمت بسیار طولانی، همیشه مخاطبان خاص خود را داشته و دارد. هنر نمایش و نمایشنامهنویسی زمانی دیدنی و خواستنی میشود که دارای قصه خوبی هم باشد. نگارش یک نمایش بنیان اساسی کل اجرای آن است.
«مسعود هاشمینژاد» نویسنده و کارگردان البرزی سالهاست که در زمینه نگارش متن برای تئاتر فعالیت میکند. البته با گذر زمان کارگردانی را هم بهخوبی تجربه کرده است. جوان فعال و مستعد تئاتر البرز حالا در مقام یک کارگردان کاربلد و نویسنده شاخص در شاخه تئاتر کرج مشغول به کار است.
کارگردان 33 ساله کرجی آثار قابل توجهی را در تهران و کرج نویسندگی و مدیریت کرده است و اکنون آنقدر در کارش صاحب سبک و متمایز شده است که با وجود چنین جوانانی میتوان با خیالی آسوده به آینده تئاتر استان البرز بیش از پیش امید داشت. صحبتهایش درخور و شنیدنی است. نگاه متفاوتش به تئاتر کرج منحصربهفرد و جالب است. با وی از وضعیت سالنهای تئاتر، نورپردازی ناکافی سالنها و دورافتادگی سالن اصلی تئاتر شهر از مرکز شهر صحبت به میان آوردیم، که پیشنهاد میشود در ادامه با ما همراه باشید.
از انگیزه و اشتیاقتان به تئاتر بگویید.
گرچه در دانشگاه مهندسی مکانیک خواندم، اما این امر هرگز مانع نشد تا به هنر مورد علاقهام نپردازم و علاقه و عشق به هنرهای نمایشی سبب شد تا وارد این عرصه شوم. از سال 84 شروع به فعالیت در دنیای هزاررنگ تئاتر کردم. در بسیاری از کارها در تهران و کرج حضور داشتم و علاوه بر بازی، بیشتر در نقش نویسنده و کارگردان به فعالیت میپرداختم. تاکنون 12 نمایش را در مقام نویسنده و 5 نمایش را در مقام کارگردان به روی صحنه بردهام. مهمترین انگیزه ورود من به کار نگارش نمایش علاقه و تمرکزم بر داستانپردازی و قصهگویی بود، زیرا معتقدم که داستان خوب همواره بر مخاطب تاثیر میگذارد و این شیوه حتی پیش از پیدایش زبان به عنوان ابزار ارتباطی وجود داشته است. گویا آدمی از ابتدا تشنه ارتباطگیری بوده و آن را با داستان گفتن و داستان شنیدن هم تجربه کرده است. ارتباط نیاز تمامنشدنی بشر در همه ادوار بوده و است. ارتباطی که هنر تئاتر با مخاطبان خود برقرار میکند بسیار نزدیک، زنده و قابل درک است. وقتی یک تماشاگر نمایش در سالن حضور پیدا میکند، ارتباط او با صحنه و بازی بازیگران بسیار نزدیک و بیواسطه است. یک تماشاگر میتواند از همه حواس خود استفاده کرده تا با بازی بازیگران ارتباط بگیرد و این ویژگی هنر تئاتر را ملموس و خواستنی میکند.
درباره فعالیتها و آثارتان که در البرز به روی صحنه بردهاید، توضیح دهید.
فعالیت تئاتریام را در البرز با شکلگیری گروه 7 آغاز کردم. این گروه از سال 86 تشکیل شد و همه فعالیتهایم را با این جمع به مرحله اجرا رساندم. تاکنون بیش از 10 نمایش را با اعضای گروه 7 به روی صحنه تئاتر بردهایم. گروه نمایشی 7 این افتخار را دارد که نخستین گروه نمایشی در استان البرز است که در سال 90 با تئاتر «چند برش کوچک از کیک تولد الیاس» تمامی جوایز عناوین برتر را در استان البرز از آن خود کرد. این نمایش علاوه بر شرکت در جشنواره منطقهای تئاتر فجر، توانست به بخش بینالمللی تئاتر فجر هم راه پیدا کند. از دیگر تولیدات این گروه نمایش «طلا» است که باز هم در سال 92 با کسب عناوین برتر در جشنواره استانی البرز به جشنواره منطقهای فجر راه پیدا کرد. نمایش زیبا سومین اثر این تئاتر در استان البرز است.
سطح هنر نمایش در کرج را چگونه میبینید؟
تئاتر در البرز در حال گذار به سمت تئاتر حرفهای است، ولی نبود زیرساخت مناسب سبب شده است که این روند کند شده و یا گاهی حتی متوقف شود.
گروه 7 تا کنون چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
گروه نمایش 7 دارای افتخارات زیادی در جشنوارههای بینالمللی، کشوری و استانی است، ولی آنچه برای جمع هنرمندان تئاتر بیش از جوایز و افتخارات مهم است، امکاناتی است که زمینه زیرساختی یک تئاتر را به جریان میاندازد. صد افسوس که تئاتر کرج در این مورد کاستیهای فراوانی دارد و بستر مناسبی برای هنر تئاتر در استان البرز هنوز هم وجود ندارد. هر چه که هست همت و توانمندی خود هنرمندان جوان تئاتر استان است که باعث شده همان اندک تماشاگران پا به سالنهای نمایش شهر بگذارند.
از مسئولان هنری البرز چه انتظاراتی دارید؟
اگر نگاهی به وضعیت سالنهای تئاتر در استان بیندازیم، سوالی در ذهنمان شکل میگیرد که آیا اصلا مسئولان فرهنگی و هنری در استان البرز این کمبودها را دیده یا حتی شنیدهاند؟ به نظر میرسد مشکل آنجاست که برخی مدیران هنری استان البرز تئاتر و مشکلاتش را نمیبینند و وقتی برای حل مشکلات و معضلات هرچند پیش پا افتاده آن نمیگذارند و راهکاری هم سراغ ندارند. در تئاتر شهر کرج تنها 2 پروژکتور برای نورپردازی در اختیار داریم و در اداره ارشاد استان البرز یک پروژکتور. این در حالی است که نورپردازی و تجهیز یک سالن تئاتر از ابتداییترین نیازهای یک اجراست. حتی اگر از این وضعیت اسفبار سالنها بگذریم، با آدرس یافتنشدنی و دورافتاده و دور از چشم تئاتر شهر کرج چه کنیم. مردم شهر کرج به غیر از تعداد کمی از دانشجویان و فعالان هنری شهر، هنوز سالن اصلی تئاتر شهرشان را نمیشناسند؛ پس چه انتظاری میتوان داشت که برای تماشا به سالنها بیایند.
دوری و قهر مخاطب از تئاتر کرج
مسعود هاشمینژاد هنرمند البرزی میگوید: یکی از اساسیترین علل خودداری مخاطب از تماشای یک اثر نبود امکانات اولیه یک سالن تئاتر است که این مهم در مقایسه با سالنهای اصلی تئاتر شهر در تهران بیشتر نمایان میشود. تماشاگر تئاتر ترجیح میدهد که چندین کیلومتر راه را بیشتر و دورتر بپیماید و برای دیدن یک تئاتر خوب راهی تهران شود. علاوه بر کمبود سالنهای تئاتر شهر، جایگاه نامناسب و پرت تئاتر شهر کرج هم بر مشکلات گروههای تئاتری میافزاید. متاسفانه سالن آمفیتئاتر شهر کرج در پرتترین و دور از دسترسترین مکان این شهر ساخته شده است. لزوم ایجاد فضای تبلیغات شهری را هم در این موارد نمیتوان نادیده گرفت. تئاترهای کرج زمینه مناسبی برای تبلیغات برونسازمانی و محوطه شهری ندارند. اگر هم مجوز تبلیغ داشته باشند، هزینههای گزاف آن مانع از این کار میشود. مردم شهر تا اطلاع کافی از اجراها و زمان و مکانهای آن نداشته باشند، به طور قطع نمیتوان انتظار داشت تا سالنهای تئاتر شهر کرج همانند تهران شلوغ شوند.