• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 1 مهر 1398
کد مطلب : 80330
+
-

سرقت موتورکارآگاه پلیس برای فرار از پرداخت کرایه

سرقت موتورکارآگاه پلیس برای فرار از پرداخت کرایه


زندانی سابقه‌دار 2‌ماه پس از آزادی از زندان، در حال پرسه‌زنی در خیابان بود که تصمیم گرفت موتوری را سرقت کند و با آن به محل کارش برود. او اما خبر نداشت که موتور متعلق به یکی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران است و خیلی زود گیر می‌افتد.
به گزارش همشهری، چند روز قبل موتور سیکلت 30میلیون‌تومانی یکی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران از یکی از خیابان‌های مرکز شهر سرقت و از همان زمان تلاش همکاران او برای شناسایی و دستگیری سارق شروع شد.
بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که کارآگاه پلیس، موتورش را کنار دیواری گذاشته و قفلش کرده و سپس برای انجام کاری از محل دور شده بود. اما پس از بازگشت متوجه شد که سارق قفل را شکسته و آن را دزدیده است. تیم تحقیق برای انجام بررسی‌های بیشتر و شناسایی ردی از سارقان راهی محل شدند و پی بردند که ساختمان‌های اطراف مجهز به دوربین مداربسته هستند. تصاویر دوربین‌ها بازبینی و مشخص شد که فیلم لحظه سرقت ثبت شده است. دزد مردی جوان بود که در آن اطراف پرسه می‌زد و چون خیابان خلوت بود از فرصت استفاده کرده و دست به سرقت زده بود.

دستگیری
مشخصات متهم به‌دست آمده و مأموران پلیس آگاهی تهران به بررسی آلبوم مجرمان سابقه‌دار پرداختند و با این سرنخ موفق شدند ردی از سارق به‌دست آورند. او سابقه‌دار بود و زمان زیادی از آزادش‌اش نمی‌گذشت. به این ترتیب پاتوق‌های احتمالی وی زیرنظر گرفته شده تا اینکه شنبه شب در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت شد.در بازرسی از مخفیگاه وی، موتور آپاچی 30میلیونی کارآگاه پلیس نیز کشف شد و دزد جوان چاره‌ای جز اقرار به سرقت ندید.

جوان مکانیک سارق شد
متهم که جوانی حدودا 35ساله است دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و وقتی پیش روی قاضی رحیم دشتبان قرار گرفت به سرقت اقرار کرده و انگیزه‌اش را فرار از پرداخت کرایه عنوان کرد.

فرار از پرداخت کرایه؟ فقط به همین دلیل دست به سرقت موتورسیکلت زدی؟
من مکانیکم. محل کارم رباط‌کریم و خانه‌ام در تهران است. هر روز باید از تهران به رباط کریم می‌رفتم و تقریبا روزی 20هزارتومان کرایه می‌دادم، چون نه ماشین دارم نه موتور. پولی هم نداشتم که بخرم. از سوی دیگر هزینه‌های زندگی خیلی سنگین بود و حقوقی که از تعمیرگاه می‌گرفتم کفاف مخارج زندگی را نمی‌داد. این شد که تصمیم به سرقت موتور گرفتم تا هزینه‌های کرایه رفت‌وآمدم خط بخورد.
یعنی می‌خواستی آن را برای خودت نگه داری؟
بله. فکرش را نمی‌کردم که دستگیر شوم چون پلاک موتور را تغییر داده بودم و جی پی اسی که روی آن نصب بود را هم خاموش کردم. چون مکانیکم و این جورچیزها را خوب می‌دانم.
نمی‌دانستی که خیابان محل سرقت پر از دوربین است؟
نه به اینجای ماجرا فکر نکرده بودم. اصلا حواسم به دوربین‌های مداربسته نبود.
موتور را چطور شناسایی کردی؟
کاملا اتفاقی. صبح زود بود و در حال پرسه زدن در خیابان بودم. پولی نداشتم برای پرداخت کرایه و تصمیم گرفته بودم یک موتور سرقت کنم. در افکارم غرق بودم که چشمم به موتور آپاچی افتاد. قیمت آن برایم مهم نبود و فقط می‌خواستم سوار بر موتور شوم و خودم را به محل کارم برسانم؛ چون دیر شده بود. قفل موتور را شکستم و آن را دزدیدم اما از قضا موتور متعلق به یکی از افسران ارشد پلیس آگاهی تهران بود و خیلی زود گیر افتادم.
حقوقت چقدر بود؟
2میلیون تومان اما همسر و یک فرزند دارم. مستأجرم و کرایه خانه می‌دهم. هزینه‌ها بالا رفته و همه‌‌چیز گران شده است. اما اگر به عواقب کارم فکر می‌کردم هرگز دوباره دست به سرقت نمی‌زدم.
سابقه‌دار هستی؟
با دوستم خودرویی سرقت کردیم البته سرقت را او انجام داد و پای من هم گیر شد. 6ماهی زندان بودم و 2‌ماه قبل آزاد شدم اما حالا بار دیگر دوباره باید به زندان بروم و نمی‌دانم با چه رویی به همسرم زنگ بزنم و بگویم دزدی کردم و دستگیر شده‌ام.

این خبر را به اشتراک بگذارید