اول شخص مفرد
زرنگ باش و لبخند بزن
دکتر اسماعیل امینی | شاعر، طنزپرداز و مدرس دانشگاه:
در این دوره و زمانه آدم باید زرنگ باشد. اگر زرنگ نباشی کلاهت پس معرکه است.
* * *
دوران سربازی من، زمان جنگ بود. آن زمان سربازان یک سال در منطقه جنگی خدمت میکردند و یک سال در مناطق دور ازجنگ. یکی از مسئولان پادگان ما زرنگی کرده بود تا پسرش دوران سربازی را بهعنوان راننده پدرجان خدمت کند و اصلاً لباس سربازی نپوشد و آن نور چشمان پدر، دو سال سربازی را این طوری طی کرد؛ صبح پدرجان را به پادگان میآورد و بنز را برمیداشت و به سربازانِ دیگر لبخند میزد و از در پشت پادگان میرفت بیرون تا عصر برگردد و پدرجان را به خانه ببرد.یک سرباز دیگر داشتیم که نه خودش زرنگ بود و نه پدرش، چون هر دو کشاورز و روستایی بودند. آن سرباز دو تا بچه خردسال داشت و حالا که سرباز شده بود، زن و بچهاش گاهی گرسنه میماندند. او نانهای اضافی سر سفره سربازان را در آفتاب خشک میکرد و موقعی که به مرخصی میرفت، یک کیسه نان خشک برای خانوادهاش میبرد.
* * *
در همان روزگار جنگ، گاهی برای خریدن ارزاق کوپنی، صفهای طولانی تشکیل میشد. یکی، دوساعت در صف میماندیم تا یک حلب روغن نباتی کوپنی بگیریم. هر جا که صف بود، زرنگها هم بودند و البته، برای زرنگها، در مخصوص از پشت فروشگاه باز بود. میآمدند و بیمعطلی جنس را میگرفتند و به مردمی که درصف بودند لبخند میزدند و میرفتند.
* * *
دانشگاهها که باز شد یک راه ورودی بیشتر نداشت؛ شرکت در آزمون سراسری و کسب رتبه متناسب با رشته مورد نظر. اما آن در پشتی مخصوص زرنگها همچنان باز بود. میآمدند و بیزحمت آزمون، در رشته مورد علاقهشان قبول میشدند و لبخندزنان وارد کلاس میشدند.
* * *
دانشجویان تلاش میکردند که خوب درس بخوانند و نمرههای خوب بگیرند و با معدل خوب مدرک بگیرند تا کار مناسب پیدا کنند. اما زرنگها، چون قدر وقت را میدانستند، منتظر مدرک نمیماندند، اول از در پشتی وارد اتاق ریاست میشدند، بعد با هزینه اداره به دانشگاه میرفتند و به دانشجویان جدی و پرتلاش جویای کار لبخند میزدند.
* * *
به اطراف خود نگاه کنید و ببینید که «زرنگها» همه جا هستند. آنها میتوانند وام بدون نوبت و حتی بدون وثیقه برایتان جور کنند. میتوانند شماره تلفن رُند برایتان تهیه کنند.میتوانند نوبت جراحی بیمارستان برایتان بخرند. میتوانند زمینهای کشاورزیتان را به ویلا و شهرک تبدیل کنند و بفروشند.میتوانند برایتان مقاله عملی بنویسند، پایان نامه ارشد و رساله دکتری بنویسند. میتوانند سوابق پرونده چکهای برگشتی را ماستمالی کنند تا کلاهبرداران دهها دسته چک از دهها بانک بگیرند. حتی میتوانند برای دیگران کتاب علمی بنویسند و به نامشان منتشر کنند.
* * *
فرق «زرنگها» با دیگران در این است که آنها میدانند در خیلی جاها، علاوه بر درهای معمولی ورودی، یک «درِ پشتی مخصوص» هم هست که البته همه آن را نمیبینند. زرنگها آن درِ مخصوص را میبینند و با کمی دست و دلبازی، آن درِ جادویی را به روی خود میگشایند و به هر جا که دلشان خواست وارد میشوند و البته لبخند میزنند؛ چون هر چهرهای با لبخند زیباتر است.