در سرزمین لاکچری
گشت وگذار خبرنگار همشهری در یکی از معروفترین مجتمعهای تجاری شمال پایتخت
حمیدرضا بوجاریان _ خبرنگار
عینک 9میلیون، عطر 5میلیون و 500، یک شکلاتخوری نقره جمعوجور 100میلیون، یک قلم رواننویس 30میلیون... . اشتباه نکنید؛ این اعداد به ریال نیست! به تومان است که برای بهدست آوردن یک جنس خاص قیمتگذاری شده؛ قیمتی که بیشتر ایرانیان توان پرداختش را ندارند اما برخی سلبریتیها و چهرههای دنیای ورزش و سیاست میتوانند با هزینه این مبالغ به چیزی که تک باشد و ماندگار دست پیدا کنند. اینجا مجتمعی در شمال تهران است که با وجود حذف نیمی از نامش از سردر مجتمع، هنوز هم به اسم سنتری میشناسندش که برای خاصهپسندان مشهور است و پاتوق خرید سلبریتیهاست؛ پاتوقی که برای بسیاری از مردم مکانی نادیده و غریب است. روایت همشهری را از این مرکز خرید بخوانید.
این مجتمع دوطبقه لوکس در الهیه امکانات خوبی دارد. از پلههای برقی گرفته تا سیستم سرمایشی. زیبایی بصری واحدهای صنفی داخل آن هم به زیباییاش اضافه کرده. مبلمانی که در لابی مجتمع قرار دارد، درنوع خود از راحتترین مبلهایی است که میتوان دقایقی روی آن نشست و استراحت کرد. حتی میگویند برای مشتریهایی که به مجتمع میآیند برای پر کردن زمان فراغت از خرید، کتاب برای مطالعه موجود است. علاوه بر این، خودرو وارداتی پرطرفداری از شرکتی صاحبنام چشمها را نوازش میدهد. زرق و برق از همه جای مجتمع میریزد. نگهبانانی بیسیم بهدست با لباسهای سفید همه جا حضور دارند تا اشکالی برای کسی پیش نیاید.
بفرمایید عینک 9میلیونی
فروشنده جوان، برای اینکه به خرید راضیام کند نام چند بازیگر و خواننده را میآورد که نیازهای خود را از این فروشگاه تهیه میکنند. هنوز صحبتهایش تمام نشده که چشمم به عینکی که داخل محفظهای شیشهای است، میخورد و نگاهم را جلب میکند؛ عینکی که ویژگیهای جالبی دارد. فروشنده که متوجه علاقهام به عینک شده، آن را از محفظه بیرون میآورد و توضیح میدهد: «برند عینک آلمانی است اما درایتالیا تولید میشود. جنسش کائوچویی است و کاملا دستساز. اگرهمین امروز به سایت سازنده، سفارش داشتن یکی ازعینکها را بدهید، 9تا 12ماه طول میکشد که سازنده آن را بسازد. دلیل تأخیر هم این است که سازنده از هر عینکی که سفارش میگیرد یک یا حداکثر2عینک میسازد. بنابراین اطمینان میدهم که اگر این عینک را بخرید، کسی در ایران مشابه عینک شما را ندارد». تک بودن عینک، باعث شده مشتریان خاصی هم خریدار آن باشند؛ مشتریانی که با خرید چنین کالاهایی دنبال خاص شدن هستند؛ خاصبودنی که البته هزینهای گزاف هم بهدنبال دارد. قیمتی که فروشنده در چرایی بالا بودن آن میگوید: «قیمت فقط 9میلیون است. البته فکر نمیکنم خارج از کشور قیمت بالایی باشد. سازنده، هر عینک را حداکثر با قیمت 600دلار میسازد. ارزش پول ما پایین آمده و به این دلیل فکر میکنیم 9میلیون رقم بالایی است». فروشنده در نهایت میگوید بازیگران و افرادی هستند که مدام انتظار میکشند تا مدل خاص عینک خود را داشته باشند.
قلم طلا
دیدن محصولاتی به ظاهر در بیشتر فروشگاهها و مغازههای شهر پیدانشدنی است در فروشگاهی برندفروش، تمامی ندارد. سر زدن به ویترینهای بزرگ و پررنگ و لعاب واحدهای فعال در مجتمع، هر لحظه به تعجبتان اضافه میکند. تعجب از قیمتهایی که شاید تصورش هم برایتان مشکل باشد. اما این تعجب زمانی بیشتر میشود که گذرتان به فروشگاه عرضه قلم و خودنویس بیفتد. واحدی که از خلوتی دستکمی از دیگر واحدها ندارد. دکوراسیون داخلی این واحد شباهت زیادی به موزه دارد. درست همانطور که از شیئی تاریخی مراقبت میشود، خودنویس و قلمها هم در داخل محفظههای جداگانه و زیر نور نگهداری میشوند تا جلوهای بهتر پیدا کنند. پسر جوانی که متصدی واحد است بهنظر کارکشته نمیآید. او از دیدنم دستپاچه شده و در پاسخ به سؤالم که قیمت قلمی را میپرسم، قیمتی پرت و پلا میگوید؛ «این قلم 12میلیون تومان است. البته درست قیمتش را نمیدانم.» پسر دستپاچه با تلفنش شماره فرد دیگری را میگیرد. بعد از چند دقیقه دختری جوان وارد مغازه میشود و با نگاهی معنادار میپرسد چطور میتواند کمکم کند. دوباره قیمت همان قلمی را که پسر فروشنده 12میلیون اعلام کرده بود، میپرسم. این بار قیمت کاملا فرق میکند؛ « قیمت قلم 20میلیون است.» به فروشنده میگویم همکارش قیمتی دیگر اعلام کرده است. خیلی راحت جواب میدهد: «همکارم اشتباه کرده است و قیمت همین 20میلیونی است که خدمتتان گفتم. البته اگر بگویید دنبال چه نوع قلم یا خودنویسی هستید بهتر میتوانم کمکتان کنم». افزایش بیش از 50درصدی قیمت قلم در چند لحظه حسابی گیجم میکند. میگویم دنبال قلمی وزینترم که بتوانم آن را به جای قلمی که گم کردهام به دوستم بدهم. دختر فروشنده سلیقه به خرج میدهد و قلم دیگری را معرفی میکند. قلمی که در ظاهر شبیه قلمهای دیگر است؛ «قلم سیاهی داریم که قیمتش 30میلیون تومان است. همه قلمها برند اصلی هستند و سایز نوک قلمها برای نوشتن استاندارد هستند.» دختر فروشنده اصرار دارد بداند که دنبال چه نوع قلم یا خودنویسی هستم. اسامیای که او میگوید را نشنیدهام و ترجیح میدهم زودتر از مغازه بیرون بروم تا دستم رو نشود.
خارجیها و ایرانیها؛ مشتریان خاص
همه کالاهایی که در این مجتمع تجاری عرضه میشوند، قیمت دارند؛ قیمتی که میگویند اتحادیه روی آن نظارت دارد. این حرف را فروشنده یک برند لوازم آرایشی میزند و از اینکه برخی محصولاتی که در این فروشگاه عرضه میشود در بازار کمتر پیدا میشود، میگوید: «برخی برندهای لوازم آرایشی که فروشگاه ما و فروشگاههای زنجیرهای مان در شهر دارند، در بازار پیدا نمیشود یا پیدا کردنش کار سختی است. چون ما واردکننده اصلی برخی لوازم آرایشی از فرانسه هستیم افراد زیادی از ما خرید میکنند تا هم از اصل بودن جنس و هم قیمت خیالشان راحت باشد.» میپرسم، گرانی ارز و مشکلات تحریم اثری روی کسب و کارشان گذاشته یا نه؛ « فعلا که محصول برای عرضه داریم. همه محصولاتمان تا سال 2022 تاریخ مصرف دارند. بعد از آن را نمیدانم چه میشود.» قیمت محصولات این فروشگاه لوازم آرایشی هم بالاست. کرم جوانکننده صورتش یک میلیون و 300هزار تومان است و عطرهایش از 2میلیون تا 5میلیون تومان. با اینکه گرانی نفس خیلیها را گرفته، خریداران برندهای لوازم آرایشی از خیر خرید محصولات خارجی آنطور که باید و شاید نگذشتهاند؛ «با اینکه در ماه محرم فروش کمتر میشود، اما، لوازم آرایشی مشتری خاص خودش را دارند. بخشی ازمشتریها ایرانی و برخی دیگر خارجیهای مقیم ایران هستند. کار ما عرضه بهترین محصول به مشتری است. برای همین است که مشتریهای ما خاص هستند و برای پیداکردن لوازم آرایشیای که شاید پیدا کردن آن کار سختی باشد با ما مشورت میکنند.»
شکلاتخوری 100میلیونی
گشت و گذارمان در مجتمع تجاری همچنان ادامه دارد. یکی از واحدهای صنفی که حسابی چشمنوازی میکند و اندک بازدیدکنندگان مجتمع را به خود فرامیخواند، مرکز فروش نقره است؛ مرکزی که مانند مراکز دیگر درِ کنترلی دارد و دختر جوانی متصدی آن است. دختر با تردید نگاه میکند و احتمال میدهد از آن دسته مشتریانی باشم که فقط برای قیمت پرسیدن آمده. به محض اینکه درخواست میکنم کالایی برای فروش پیشنهاد دهد، دست روی یکی از قیمت سنگینهای مغازهاش میگذارد؛ «شکلاتخوری کار اصفهان است و نقش و نگارهای زیادی رویش کار شده. زحمت زیادی برای تولیدش کشیدهاند و قیمتش هم مناسب است.» میپرسم قیمت شکلاتخوری کوچکی که پیشنهاد داده، چقدر است؟ فوری میگوید: «100میلیون تمام. البته اگر خریدار باشید 5درصد هم تخفیف شامل حالتان میشود». رقمی که فروشنده میگوید معادل چند سال حقوق بهعنوان خبرنگار است. برای اینکه بدانم گرانترین جنس داخل مغازه چیست، از فروشنده میخواهم جنسی گرانتر را پیشنهاد بدهد. محصولی که او پیشنهاد میکند، باورکردنی نیست. کشکولی با نقش و نگارهای برجسته است؛ « اول وزن میکنم و بعد قیمت میدهم. اما فکر میکنم قیمتش 250میلیون شود. کار اصفهان است و طرفدار هم زیاد دارد. خیلیها هستند که دنبال همینها هستند و میخواهند که جنسشان تک باشد.»
خودرویی برای نمایش نه فروش
مقصد آخرین گشت در مجتمع، جایی است که در آن یک خودروی مشکی و برند جا خوش کرده. درست جایی پارک شده که در دید همه باشد. 2جوان از آن مراقبت میکنند و هر چند دقیقه یکبار در موتور آن را بالا میزنند تا تمیزی آن را به رخ بکشند؛ خودرویی که در نگاه اول اینطور بهنظر میرسد که مانند فروشگاههای دیگر، برای قرعهکشی خرید از واحدهای مجموعه درنظر گرفته شده است. با این تصور به سراغ 2جوان شیکپوشی که دور و بر خودرو هستند میروم. میپرسم ماشین برای قرعهکشی است؟ جوابشان جالب است؛ «ماشین برای نمایش است. واردکننده تازه خودروها را از گمرک ترخیص کرده و هنوز ماشینهای ترخیصشده را روانه بازار نکرده. چون سر و کله خیلی از مصرف کنندههای خاص به نمایشگاه خودرو پیدا نمیشود، کمتر پیش آمده که ماشین تازهواردی به ایران در نمایشگاه خودرو بماند تا فروش برود. فعلا این ماشین را 3هفته است داخل مجتمع آوردهایم تا چهرهها و سلبریتیهایی که به مجتمع رفتوآمد دارند این مدل خودرو را ببینند. دیدن خودرو از سوی این افراد خودش برای ما تبلیغ میشود و کمکم قشری که باید و میتوانند ماشین را میخرند.» درباره قیمت خودرو نمایشی میپرسم؛ «مدلش خیلی خوب است. قیمتش همین امروز درآمده. یک میلیارد و 650میلیون تومان. لوازم جانبی و یدکی را هم همینجا میفروشیم که خریدار زیادی هم دارد.»
عینک تک
برند عینک آلمانی است اما درایتالیا تولید میشود. جنسش کائوچویی است و کاملا دستساز. اگرهمین امروز به سایت سازنده، سفارش داشتن یکی ازعینکها را بدهید، 9تا 12ماه طول میکشد که سازنده آن را بسازد. دلیل تأخیر هم این است که سازنده از هر عینکی که سفارش میگیرد یک یا حداکثر2عینک میسازد. بنابراین اطمینان میدهم که اگر این عینک را بخرید، کسی در ایران مشابه عینک شما را ندارد