وداع با تاجر خوشنام
اسدالله عسگراولادی در گذشت. او پیش از آنکه به واسطه عضویتاش در شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی شناخته شود، یک تاجر خوشنام بود و از ثروتمندترین تجار ایرانی و معروفترین صادرکننده خشکبار ایران. هرگز کالایی وارد ایران نکرد و البته به دولتهای ایران در روزهای سخت ارزی و تحریم کمک کرد. چینیها از او به نیکی یاد میکنند و از چهرههای ماندگار و خوشفکری بود که سالها جزو افراد تأثیرگذار اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران ایفای نقش کرد.
اسدالله عسگراولادی برخلاف برادرش حبیبالله بیشتر به تجارت اهمیت داد و تا زنده بود، چراغ اتاق مشترک ایران و چین را روشن نگه داشت. اقتصاد ایران امروز چهرهای را از دست داد که در نقد سیاستهای تجاری و ارزی دولتها صراحت لهجه داشت. هرچند بهدلیل قرابت سیاسیاش با اصولگرایان به محمود احمدینژاد رأی داد اما بعدها گفت که سیاستهای اقتصادی او به تمام معنا فشل است. میگفت نه وامی از بانکها گرفته و نه مالیاتگریز بوده و در روزی که دولت پیشین قصد فروش نمایشگاه بینالمللی تهران را داشت، اعلام کرد حاضر است آن را بخرد. خود را نه سلطان میلیاردرهای ایران، بلکه یک کاسب جزء معرفی میکرد و از فقر نفرت داشت. راز ثروتاش را در نفروختن داراییهایش اعلام میکرد. شغل پدرش پیشهوری و عطاری بود، روزی یک کیسه کنجد خرید 53تومان و فروخت 70تومان و شیرینی این تجارت مسیر آینده عسگراولادی را تغییر داد. سال 1330نخستین محموله زیره را به نیویورک فرستاد و بعدها مظنه قیمت را در بورس نیویورک، با تصمیمهایش تعیین میکرد.
او میگفت: من در تجارت به 3اصل سخت و سفت پایبند هستم: کیفیت، رقابت، خوشقولی و این راز موفقیت چهره خوشنام عرصه تجارت ایران بود. سالهای پایانی عمر عسگراولادی با چالش او با رئیسکل بانک مرکزی همراه بود که درس آخر همان درس نخست بود: تجارت؛ در محیط رقابت، بیرحم است.