پدیدهای پیدا و پنهان
محمدعلی علومی ـ اسطورهشناس
اسطوره و باورهای اسطورهای بخشی پنهان از زندگی انسان معاصر است. وقتی سوار بر اتوبوس، کودکی را میبینید که همراه پدر عازم جایی است و تصویری از موجودی خیالی برکیفی که بر دوش دارد دوخته شده است درواقع بازتاب اسطورهها را در زندگی مردم قرن بیستویکم تماشا میکنید. وجوهی از این باورها در گسترهای وسیع و به نحوی مستتر در قالب محصولات هنری در دسترس است.
چنین استفاده فزایندهای میتواند بیش از همه به جذابیت اسطورهها و باورهای اسطورهای مربوط باشد.
اگر در جهان واقعی، دست انسان برای یافتن مصادیق آنچه در ذهن دارد بسته است در دنیای اسطورهها عنصر خیال چنان فعال است که میتوان موجودات دلخواه را بهعنوان نماینده نیک و بد نمایاند، به آنها پر و بال داد و کارهایی را که ناممکن است به آنها سپرد.
از همین روست که زندگی حتی در قرن ما و عصر حاضر خالی از اسطوره و نگاه اسطورهای نیست؛ از بازی دزد و پلیس گرفته تا آمیزه رنگهای متضاد، دنباله نبرد خیر و شر و انعکاس آن در رفتارهای آدمی است.
با این همه همین موجودات خیالی هم براساس قواعد مورد پذیرش انسانها رفتار یا در مدار مخالف آن حرکت میکنند.
درواقع در موارد متعددی سیر منطقی و بازگشت یا پیوند با واقعیت، ماندگاری اسطورهها را رقم زده است.
گرچه ممکن است این حضور، مستقیم و کاملا عینی نباشد و به شکل نشانهها و علامتهایی از آن دیده شود.
یکی از دلایل ادامه حیات اسطورهها در دوره ما ظرفیت تغییر شکل و تقلیل یافتن به نشانهها و عرضاندام با پژواکهاست. بشر امروز بیش از آنکه بخواهد واقعهای را عینا از اسطوره دریابد به دلیل فعالیتهای علمی و اشاعه آگاهیها از این طریق، مفهومی کلی را که در ارتباط با ارزشهای انسانی نیز هست از آنها برداشت میکند.
به این ترتیب در اکثر مواقع باورهای اسطورهای، نگاه و اندیشه آدمها را حول محور ارزشهای انسانی شکل میدهد و از این منظر حتی میتواند اخلاق را در جامعه رواج دهد.
بنابراین کارکرد اسطورهها از توجیه و تبیین پدیدهها به تکثیر و ترویج رفتارهایی که برای انسان محبوب و مطلوب است، تغییر میکند.
قابلیت چنین تغییری است که موجب میشود اسطوره همچنان به زندگی خود در کنار انسان و به بالندگی خود در جوامع انسانی تداوم بخشد، نوزایی کند و جایگاه مشخص و معینی حتی در ذهن انسان اندیشهورز امروز داشته باشد.