پوسته داستانی، هسته روانشناختی
عباس رافعی| نویسنده و کارگردان سینما:
«بیا برایت قصهای بگویم» نوشته خورخه بوکای، نویسنده آرژانـتـیـنی، مـجـمــوعـه داستانی است خوشخوان و بهشدت جذاب.
نویسنده کتاب روانکاو و رواندرمانگر است و بهدلیل همین تخصص قصههای کوتاهی نوشته؛ قصههایی که گویا ایده اصلیشان را از بیماران خود وام گرفته است.
خورخه بوکای کتاب دیگری هم بهنام «داستانهای تفکربرانگیز» نوشته است. این نویسنده در کتاب بیا برایت قصهای بگویم بیشتر آموزههای اخلاقی و روانشناسانه را به مخاطب ارائه میدهد. درواقع روایت داستان در خدمت مفاهیم مورد نظر نویسنده قرار دارد. به همین دلیل وقتی قصههای کتاب را میخوانیم به قول مولانا با پوستهای مواجه میشویم که هسته و جوهره درون آن دغدغههای روانکاوانه و روانشناسانه نویسنده را نمایان میسازد.
از این منظر کتاب، بسیار آموزنده و پرنکته است؛ مثلا در یکی از داستانها جملهای با این مضمون به چشم میخورد: «یک آدم عصبی نه نیاز به رواندرمانگر دارد که به او یاری رساند و نه به کشیش که او را رهبری کند. او تنها به استادی نیاز دارد که به او بگوید که در کدامین نقطه از سفر راهش را گم کرده است.»
خورخه بوکای در این کتاب سراغ مسائل روزمره زندگی رفته و کوشیده با طرح مسئله و ارائه راهحل، از منظری روانکاوانه به مسائل بپردازد. حکایتهایی هم که روایت کرده کوتاه و موجز هستند. نویسنده کوشیده مضامین و مسائلی مهم را با زبانی ساده بیان کند؛ بههمین دلیل هر مخاطبی میتواند با کتاب ارتباط برقرار کرده و از قصههای کوتاهش بهره ببرد.