شهروندان و آموزشهای تصویری
شهلا کاظمیپور ـ جامعهشناس
در زمینه آموزشهای عمومی همواره این سوال مطرح است که اگر قرار باشد برای هر پدیده جذاب و پرمخاطبی مانند هنر و رسانه، رسالت آموزشی تعریف کنیم، در این میان نقش آموزش و پرورش چه میشود؟
باید گفت: چنین نقشی به قوت و قدرت باقی و مؤثر است. گاهی هدف از برخی آموزشها، جهتدهی به رفتارهای جمعی است. چنین آموزشهایی از آن رو مهم است که جامعه را از تکرار بعضی هزینهها و صرف برخی تلاشها بینیاز میکند. چنین آموزشهایی بیشتر در حوزه بهداشت، امنیت و ساماندهی شهری قابل تعریفند. وقتی بتوان با رعایت بهداشت جسمی و روانی از بروز بسیاری از بیماریها پیشگیری کرد، در واقع از صرف هزینه، انرژی و وقت زیادی جلوگیری کردهایم. همچنین همواره تأمین امنیت شهروندانی که مراقب خود هستند راحتتر و عملیتر است. در حوزه شهری هم هنگامی که مشارکتهای شهروندی در سطوح بالایی است، اداره شهر و ارائه خدمات شهری بیشتر و آسانتر میشود. بنابراین همواره چنین آموزشهایی که نیازی به سیستم آکادمیک ندارند مورد نیازند و از وسایل بسیاری در این زمینه میتوان بهره برد. رسانهها تنها ابزار چنین کاری نیستند، بلکه با اشکال و تصاویر جذاب نیز میتوان بسیاری از اطلاعات مفید را به گروههای هدف منتقل کرد. تصویرسازیهایی که در ابعاد بزرگ و برای مخاطبان گسترده مورد استفاده قرار میگیرند، از این فرمول تبعیت میکنند. چنانچه بارها اشاره شده است هرچه آموزشها ساده و همهفهم و در عین حال غیرمستقیم، مستتر و جذاب باشند، نتایج بهتری خواهند داشت. از این رو سطوح پیش چشم و پربیننده همواره میتوانند محلی برای انعکاس پیامهای مفید و اجتماعی باشند.