
سؤال از وزارتخانهها برای تأمین حقابه تالابها
همزمان با پایان سال آبی، وزارت نیرو وکشاورزی موظف به ارائه گزارش درمورد تأمین حقابه تالابها خواهند شد

زهرا رفیعی/خبرنگار
حقابه 35تالاب کشور تعیین شده است. اما تا زمانی که حقابه تالابها به مطالبه مردمی تبدیل نشود، تحقق آن رؤیایی بیش نیست.
داستان همه تالابهای کشور یکسان است. چندین سال است که کشور درگیر خشکسالی است، بالادست حوضه آبریز تالاب چندین سد احداث شده، وزارت نیرو یا حقابه را نمیدهد و یا اگر آبی وجود داشته باشد که رهاسازی کند، در میانه راه کشاورزان آن را با پمپ به مزارع خود میکشند و کسی بر عملکردشان نظارت نمیکند.
وظیفه احیای تالابها
اسفندماه سال قبل آییننامه «ستاد ملی احیای تالابها» با هدف ایجاد هماهنگی در دستگاههای اجرایی ذیربط و جلوگیری از خسارات ناشی از توسعه ناهماهنگ و ناپایدار بر تالابها و تضمین کارکرد پایدار تالابها تصویب شد. وظیفه ستاد نیز تعیین نیاز آبی و اکولوژیک تالابها و نظارت بر تامین، تعیین خسارت و جریمه برای هرگونه بهرهبرداری که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابهاست. ترسالی امسال به خیلیها نشان داد که تالابها چه کارکردی را برای محیطزیست دارد؛ هرچند افق پیشرو خشکیدگی سرزمین است. سالهاست ۸۰درصد تالابهای کشور بهطور کلی و جزئی خشکسالی را تجربه کردهاند. این روند در مناطق خشک و نیمهخشک وضعیت بحرانی بهخود گرفته است.
دلایل خشکیدگی طولانیمدت حدود ۲۸۰۰تالاب بزرگ و کوچک در کشور بیش از همه به کمبود بارش، مصرف بیرویه از سفرههای زیرزمینی، سدسازی و عدممدیریت صحیح آب باز میگردد.
براساس قوانین، مسئولیت مدیریت آب با وزارت نیروست، این وزارتخانه هم پس از شرب موظف به تامین آب برای محیطزیست است. ولی عملا بخش کشاورزی در میانه راه بعضا طولانی سدها تا تالابها، چند برابر سهم خود را از حقابهها برداشت میکند. در نهایت آنچه در پهنه تالابها باقی میماند، عطش آب است. آب که نباشد، خاک بستر تالاب که حاصلخیز است، به توبره سودجویان ریخته شده و به ثمن بخس فروخته میشود، آنچه میماند به چشم شهرنشینان و کشاورزانی میرود که در مسیر باد زندگی میکنند.
تکلیف قانونی به وزارت نیرو
قانون حفظ و احیای تالابهای کشور سال۱۳۹۶ به محیطزیست تکلیف کرد که حقابه زیستمحیطی تالابها را تعیین و وزارت نیرو آنها را تامین کند. براین اساس سازمان محیطزیست حقابه ۳۵ تالاب را در کشور تعیین کرد.
مسعود باقرزاده کریمی، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها در سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با همشهری درباره آخرین نتایج جلسات ستاد احیای تالابها، گفت: حقابه 35تالاب به وزارت نیرو اعلام شده است. فراتر از حقابه، طبق قانون حفظ و احیای تالابها سازمانهای مرتبط، تعهداتی دارند و قرار است در نیمه دوم شهریور در ستاد ملی تالابها عملکرد خود را برای تحقق تعهداتشان اعلام کنند. سال آبی تمام میشود و وزارت نیرو گزارش پایان سالش را در مورد حقابههایی که تامین کرده، ارائه خواهد کرد و دستگاهها برای سال بعد برنامهریزی خواهند کرد. مصوبات ستاد نیز ناظر بر وظایف دستگاهها در احیای تالابها براساس برنامه ششم خواهد بود. این اقدام برای تالابها بسیار اهمیت دارد.
اختلاف در پرداخت حقابه
بخشی از اختلاف وزارت نیرو و محیطزیست بر سر حقابه تالابها در محل پرداخت حقابه است. وزارت نیرو در محلی که ایستگاه هیدرومتریک دارد، یعنی در خروجی سدها آب را تحویل محیطزیست میدهد؛ درحالیکه فاصله سد تا تالابها عموما چند صد کیلومتر آنطرفتر است؛ بهطور مثال حقابه تالاب بختگان 150کیلومتر آنطرفتر پای سد «درودزن» تحویل داده میشود. رساندن آب از سد به دریاچه به چند دلیل دشوار است، هنوز کشاورزان با موتورپمپهای غیرمجاز آب را برمیدارند، عدهای به حریم رودخانه تجاوز کردهاند و باعث تخریب آن شدهاند، در برخی موارد هم دیواره رودخانه تخریب شده و آب درصورت رهاسازی هدر میرود.
برنامه احیا
مسعود باقرزادهکریمی که عمرش را پای احیای تالابها صرف کرده است میگوید: کمبود تجهیزات راستیآزمایی در مسیر رودخانههای منتهی به تالاب یکی از مشکلات محیطزیست است. روش فعلی دقت کار را پایین میآورد اما ما قدم به قدم به احیای تالابها نزدیک میشویم. روزگاری بود که حتی یک قطره هم به تالابها آب نمیدادند. اما خوشبختانه توانستیم حقابه تالابها را قانونی کنیم. این قانون به خوبی اجرا نمیشد ولی به دنبال تکمیل و بهبود آن هستیم؛ بهطور مثال مسیر آب تا تالاب گاوخونی 300کیلومتر است، وزارت نیرو 400میلیون مترمکعب در سال از سد زایندهرود رهاسازی میکند و قرار است 300میلیون مترمکعب آن را به کشاورزی و 170میلیون مترمکعب را به تالاب بدهد، ولی اینکه در مسیر چه اتفاقی برای آب میافتد معلوم نیست. با اجرای قانون حفظ تالابها این مسیر به 7بازه تقسیم شده و برای هر کدام از آنها یک برنامه مجزا تدوین شده است. مدیریت آب تالاب بهدلیل معادلاتی که با اقلیم، تنوع زیستی، صنعت، شرب و کشاورزی دارد بسیار پیچیده است. همین که دستگاهها ملزم به پاسخگویی شدهاند بسیار مهم است. بهطور مثال در ماده 35برنامه ششم، از وزارت کشاورزی خواسته شده تا 12شرط ضروری برای انتقال 11میلیارد مترمکعب آب به تالابها را اجرایی کند.
تجربه احیای دریاچه ارومیه از بابت مصمم بودن دولت برای انجام این پروژه نشان داد که احیای طبیعت اگر عزم جدی وجود داشته باشد، شدنی است.
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها با اشاره به عزم مسئولان برای احیای تالابهای کشور بهخصوص 35تالاب مهم و بزرگ کشور گفت: تفکر حوضهای در تجربه احیای دریاچه ارومیه برای احیای تالابهای سراسر کشور کمک کرده است. هر حوضه آبریز مسائل خاص خود را دارد و احیای گاوخونی بهمعنای احیای رودخانه زایندهرود به تمام معناست. حتی مسائل اجتماعی آب را نیز باید در دل خود حل کند.
امید به زندگی در 20درصد از تالابهای بحرانی
در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، روستاییانی که با اجرا شدن طرحهای آبیاری قطرهای و تجمیعی در زمینهایشان موافق هستند، با وجود نیاز آبی کمتر، با همسایه خود بر سر دزدی آب بعضا به اختلاف میخورند. مسعود باقرزادهکریمی درباره مسائل اجتماعی آب گفت: پیچیدهترین قسمت حقابه تالابها، جوامع محلی هستند. متأسفانه اخیرا قومیتگرایی در مورد تقسیم آب افزایش یافته است که اگر این اختلافات با مشارکت مردم مدیریت نشود میتواند به تنش اجتماعی منتهی شود. به همین دلیل کنوانسیون رامسر برنامه مشارکت و ارتقای آگاهی را تحت عنوان «سیپا» برای تقسیم آب در همه حوضههای آبریز ارائه کرده است. براساس ماده 38برنامه ششم توسعه برنامه حفاظت، احیا، مدیریت و بهرهبرداری مناسب از تالابهای کشور باید با مشارکت سایر دستگاههای اجرایی و جوامع محلی اجرا شود و حداقل 20درصد تالابهای بحرانی و در معرض تهدید کشور احیا شود.