زبان مادری را هرگز نمیتوان نادیده گرفت
میر جلال الدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی:
زبانهای بومی و زبانهایی که مردمان از سالیان کودکی آنها را بیهیچ آموزشِ سامان داده میآموزند بیگمان پایههای استوار هر زبانی است.
اگر کسی از این آموزش در آغاز بهرهمند نباشد هرگز نمیتواند زبان را در روزگار بزرگسالی بدانگونه که میسزد و میبرازد بیاموزد، زیرا که پایههای آموزش زبان در سالیان کودکی نهاده نشده است. از سوی دیگر زبان سرشتین و بنیادین زبانی است که بستر فرهنگ، اندیشه و منش هر کس را میسازد.
در این پایه، ارزش آموختن زبان مادری تا بدان جاست که هرگز نمیتوان آنرا نادیده گرفت یا هیچ زبان دیگر را به جای آن نشاند. روزگار ما روزگار گسترش فناوری رسانهای است. این رخداد مایه گزند، آسیب و زیان در زبان مادری است. در رسانهها زبانی فراگیر آموزش داده میشود و همواره این بیم میرود که آن زبان فراگیر، زبانها و گویشهای بومی و مادری را آنچنان آسیب برساند که یا به سستی و کاستی دچار شوند و یا اندکاندک از میان بروند.
چاره کار این است که همه ما ایرانیان به هر زبان و هر گویشی که سخن میگوییم درهمان هنگامی که زبان پارسی دری که زبان فراگیر ایرانی را گرامی و ارج میداریم به زبان و گویش مادری هم بیندیشیم و همواره بکوشیم این زبانها و گویشها هم از گزند و آسیب به دور بمانند. مادران که این ارزشبزرگ را یافتهاند که این زبان به نام آنها خوانده بشوند بیشترین بهره و کارکرد در پاسداشت زبان مادری را دارند.
اگر مادری بنگرد که فرزند او روا نیست این زبان را بیاموزد و دراین اندیشه خام بیفتد که اگر کودک او به زبان مادری سخن بگوید مایه خواری است، گزندی گران، زیانی سترگ و آسیبی چارهناپذیر به فرهنگ ایرانی خواهد رسید، زیرا زبانهای مادری اندک اندک از میان خواهند رفت. این زبانها گذشته از آنچه گفته شد گنجینههای بسیار پربهایی هستند، گنجینههایی بیجانشین که اگر از میان بروند هیچ جایگزینی نخواهند داشت.
اگر واژهای از زبان ایرانی بمیرد هر ایرانی خودآگاه، خویشتن شناس و ایراندوست، اندوه زده خواهد شد و به سوگ خواهد نشست، زیرا هر واژهای با مرگ خود بخشی از فرهنگ ایرانی پیشینه نیاکانی را خواهد میراند و از میان خواهد برد.هر واژه رشته پیوندی است که ما را به ژرفای تاریخ و فرهنگ مان میپیوندد. رواست که واژهها را ارج بنهیم و بکوشیم تا هیچ واژهای از میان نرود زیراکه مرگواژهها مرگی است اندوه زای، جان گزای و دریغ افزا.