علیرضا میریوسفی/ کارشناس روابط بینالملل
حضور اعلام نشده وزیر خارجه ایران در حاشیه اجلاس گروه 7 کشور صنعتی جهان، موجی از گمانهزنیهای رسانهای و سیاسی را دامن زده است؛ بهویژه بعد از سخنان امانوئل مکرون در کنفرانس مطبوعاتی با ترامپ که از احتمال اجلاسی سهجانبه میان روسای جمهور ایران، فرانسه و آمریکا صحبت کرد، این گمانهزنیها تشدید شد.
با این حال شرط ایران برای هرگونه مذاکره جدی همان است که بود؛ توقف اعمال تحریمها و اجرای مجدد مفاد برجام. بهعلاوه مذاکرات ظریف در پاریس و بیاریتز، مذاکره ایران با فرانسه به نمایندگی از 3 کشور اروپایی عضو برجام بود. هدف اصلی از این مذاکرات، حفظ برجام و مذاکره بر سر جبران کوتاهی و کمعملی اروپاییها در یکسال گذشته در رابطه با آثار خروج آمریکا از برجام بوده که تا به امروز اجرایی نشده و ایران را به این تصمیم رسانده است که گام به گام تعهدات برجامی خود را کاهش دهد. در این میان، ممکن است تمایلاتی در طرفهای اروپایی برای استفاده از فرصت اجلاس گروه 7 و میانجیگری برای بازگرداندن کلی یا جزئی آمریکا به برجام وجود داشته باشد که موضوعی ثانویه است. بهعلاوه مشکل اصلی چنین تلاشهایی در سیاستهای متناقض طرف آمریکایی است که از ژست مذاکره صرفا برای کاهش انتقادات از سیاست غیرمنطقی و غیرموجه خود در قبال ایران استفاده میکند.
فراموش نکنیم که حتی تندترین عضو دولت ترامپ یعنی بولتون که تمایلات جنگطلبانه و افراطی خود را هیچگاه پنهان نکرده است، در دستورالعملی که در اوت 2017طی مقالهای در سایت نشنال ریویو بهعنوان نقشه راه ترامپ برای خروج از برجام ترسیم کرد، آورده بود: «بسیار بعید است که ایران تمایلی به مذاکره بعد از تخریب برجام داشته باشد، لذا دولت باید در تبلیغات و بهصورت لفظی، تظاهر به آمادگی برای مذاکره کند تا اهداف اصلی و واقعی ایران برای ساخت سلاح هستهای نمایان شود». معنی چنین توصیهای این است که تظاهر به آمادگی برای مذاکره صرفا یک ابزار برای توجیه سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران بوده و بسیار بعید است که دولت ترامپ و عناصر تندرویی مثل بولتون و پمپئو به رها کردن سیاستی که هر روز درباره کارآمدی آن تبلیغ کردهاند، تجدیدنظر کنند.
نکته مهمتر اینکه ابتکار مکرون-روحانی، ابتکاری برای نجات برجام بعد از خروج آمریکا از آن بوده و آنچه اروپاییها را به تحرک واداشته، گامهای جدید ایران در کاهش تعهدات برجامی خود است. بهخاطر داریم که اروپاییها بعد از خروج یکجانبه ترامپ از توافق هستهای، مصرانه از ایران خواستند که به آنها فرصتی چندهفتهای بدهد تا بتوانند آثار اقتصادی خروج آمریکا را جبران کنند، ولی با وجود خویشتنداری یکساله ایران، در عمل اتفاق خاصی نیفتاد و ایران به صراحت برای سایر طرفهای برجام روشن کرد که تداوم تعهدات یکطرفه معنا ندارد و در فرصتهای دوماهه، گامهای جدیدی در کاهش تعهداتش برخواهد داشت؛ مگر اینکه اقداماتی عملی و معنیدار از سایر طرفهای برجام و بهطور ویژه طرفهای اروپایی مشاهده کند. طرحی که مکرون به روحانی پیشنهاد داد و هفتههاست درباره آن بین 2 رئیسجمهور بهصورت تلفنی و بعد از طریق ظریف بهصورت حضوری صحبت شده است، بحث درباره اقداماتی است که اروپا باید مدتها قبل انجام میداد و انجام آنها برای بررسی تغییر تصمیم ایران برای برداشتن گام سوم و سایر گامهای کاهش تعهدات برجامی، ضروری است. تامین اعتبار قابل توجه برای سامانه حمایت از مبادلات تجاری یا اینستکس و همینطور تضمین فروش نفت ایران از مهمترین این اقدامات ضروری محسوب میشود. سایر پیشنهادات و ابتکارات در واقع موضوعاتی فرعی بر این موضوع اصلی هستند و ایران هم اولویت این دو اقدام را به صراحت برای مقامات فرانسوی و سایر دولتهای باقیمانده در برجام شامل طرفهای اروپایی بیان
کرده است.
در مجموع تحرکات جدید پیرامون برجام، میتواند تحولاتی مثبت برای کشور تلقی شود؛ هرچند مانند هر مذاکره دیگری فرایندی پیچیده و دشوار پیش رو خواهد داشت. مواضع و اقدامات کشور در چارچوب برجام از دیدگاه مقامات و ناظران بینالمللی به اندازه کافی موجه، مسئولانه و منطقی بودهاند و فعلا این طرف آمریکایی است که نیاز دارد سیاست پرهرج و مرج و مغشوش خود (به تعبیر مقالهنویس سیانان) را توجیه کند و مهمتر از آن، تغییر دهد. اقداماتی کودکانه و کمتأثیر مثل تحریم ظریف یا محدودیتهای جدید بر کارکنان نمایندگی ایران در سازمان ملل، نشانهای از استیصال و انزوایی است که این سیاستهای غیرمنطقی بر دولت آمریکا وارد کرده است. در این شرایط، رسانهها و جامعه سیاسی کشور میتوانند با ادامه اعتماد به تیم سیاست خارجی کشور، دست آنها را در ادامه این مسیر منطقی و مانورهای دیپلماتیک لازم بازبگذارند.
جدیشدن تعهدات اروپا
در همینه زمینه :