گفتوگو با کلکسیونر تجریشی که عکسها و اسناد نایابی از شمیران دارد
روزی روزگاری تجریش
بهنام سلطانی
جهانگردها و تاریخشناسان، روایتهای بسیاری درباره روزگار قدیم و آداب و سبک زندگی پایتختنشینان قدیم نقل کردهاند اما نقل قولهای مستند ارزش دوچندانی دارد. همه نقلقولها درباره تهران قدیم را میتوان شنید اما تأیید آنها در گروی ارائه سند است. عباس صالحی، کلکسیونری که انبوهی از عکسهای تهران قدیم بهخصوص شمال تهران را دارد روایتهای ریز و درشت و کمتر شنیده شدهای از روزگار قدیم پایتخت را در صندوقچه خاطراتش نگهداشته و برای هر روایت یک عکس سیاه و سفید جلوی مخاطبش میگذارد؛ کسی که بهعنوان تاریخ شفاهی تجریش و شمیران شناخته میشود و صندوقچههای چوبی خانه قدیمیاش در پشت بازارچه تجریش که مملو از عکسها و تصاویر زیر خاکی است هم تاریخ مصور پایتخت را در دل خود جای دادهاند. با کلکسیونر عکسها و اسناد کمیاب تهران قدیم در همین خانه جمع و جور گفتوگو کردیم. صالحی میگوید که وقتی انقلاب پیروز شده به رودخانههای اطراف تجریش میرفته و عکسها و اسنادی را که رجال مملکت به داخل رودخانه میریختهاند جمع میکرده و مجموعه عکسها و اسناد با ارزشی که با زحمت و طی سالیان طولانی جمع کرده،به یک کلکسیون تاریخی بدل شده که آنها را در اختیار تهرانشناسها و مردم عادی قرار میدهد.
مهریه عروس تجریشی
دست نوشتههایی که به هزینههای عروسی زوجهای جوان در تهران قدیم مربوط میشود سرنخهای جالبی برای پی بردن به سبک زندگی تهرانیهای قدیم است. صالحی با نشان دادن یکی از دستنوشتههای قدیمی که مضمون آن تعیین حد و حدود مهریه یک عروس تجریشی است، آن را مظهر سادهزیستی در روزگار قدیم تهران میداند و میگوید:«این عقدنامه قدیمی سند ساده زیستی اهالی تجریش در 120سال قبل است. در این عقدنامه عنوان شده که مهریه عروس 5خروار هیزم، 3من گندم و سفر امامزاده داوود(ع) با قاطر است. برگزاری مراسم عروسی هم آداب خودش را داشته. مثلا مراسم زنانه از صبح تا ظهر و به صرف ناهار و مراسم مردانه از غروب تا آخر شب به صرف شام در یکی از باغهای تجریش بوده است. پولدارها قرمه سبزی یا قیمه بادمجان به مهمانها میدادند و در عروسی مردم عادی، با آبگوشت و نان تنوری پذیرایی میکردند.»
قرارمان سرپل تجریش
عکسها و اسناد قدیمی گواهی میدهند که سرپل تجریش، محلی برای جشن و پایکوبی و به جا آوردن آداب و سنت تهرانیهای قدیم بوده است. مثلا رسم بر این بوده که هر زوج تهرانی بعد از مراسم عروسی با ماشین عروس به این محل میرفتند و بعد از پایکوبی مختصر به همراه اطرافیانشان، محل را ترک میکردهاند. عباس صالحی، درباره سرپل تجریش که بارها در فیلمهای فارسی دستمایه کارگردانها قرار گرفته میگوید:«طبق روایتها و نوشتههای قدیمی، سرپل تجریش یکی از سه نقطه خوش و آب و هوای شمال تهران بوده است. ماجرا از این قرار است که باد توچال که بسیار خنک بوده در مقابل هتل اوین، سهراه نیاوران و سرپل تجریش میوزیده و خیلیها برای اینکه در معرض این باد خنک قرار بگیرند به سرپل تجریش میرفتند که کانون اصلی باد توچال بود. مردم از همه جای تهران به سرپل تجریش میآمدند و خیلی از قرار و مدارها در این محل گذاشته میشد.»
یک روایت از ناصر خسرو
از امامزاده صالح(ع) که نماد شمالیترین منطقه تهران و نشانه زیست افراد مذهبی در این بخش است، بارها در اسناد قدیمی نام برده شده. در یکی از اسناد قدیمی عباس صالحی که به بیش از 100سال قبل مربوط میشود، درباره تقسیم نذورات امامزاده صالح(ع) بین فقرا و تنگدستان نوشته شده که نشانه اداره این بقعه توسط معتمدان تجریش بوده است. صالحی میگوید:«در یکی از این اسناد مکتوب آمده که از محل جمعآوری نذورات مردمی در امامزاده برای فقرا جهیزیه، قند و چای، لحاف و تشک، خاک زغال و گندم تهیه شود. این دستنوشته توسط معتمدان محلی تهیه و تنظیم شده و معلوم است که امامزاده صالح(ع) در سالهای دور هیأت امنا داشته و توسط اعضا که از طایفه امامی و صالحی بودند اداره میشده.» صالحی، امامزاده را پیشخوان مذهبی شمال تهران و محل رفتوآمد بزرگان تاریخ میداند؛« ناصرخسرو در کتاب سفرنامه نوشته که از تجریش عبور کرده و به امامزاده صالح(ع) هم رفته است. ناصر خسرو نوشته من به قریه تیگرشت رسیدم و به مسجد جامعی وارد شدم که چارق مرا نبردند.» این روایت تاریخی به ما میگوید که ناصر خسرو به مسجد امامزاده صالح(ع) که حالا به نام انصار الحسین(ع) شناخته میشود آمده که تنها مسجد شمال تهران با دیوار خشتی بوده است.»
قصران در همسایگی تهران
پذیرایی با چای آلبالو و نبات، رسم و سنت دیرینه اهالی قدیم تجریش است. عباس صالحی وقتی با سینی چای آلبالو وارد میشود خیلی زود به این نتیجه میرسیم که با یک تجریشی اصیل مواجهیم که احتمالا مخزن اطلاعات وسیع درباره روزگار قدیم منطقه است؛ روزگاری که «شمیران» یا همان قصران هنوز با تهران پیوند نخورده بود و «ری» هم هویت مستقل خودش را داشت. صالحی عکسها و اسناد گرانبهایی در صندوقچههای چوبی کنج خانه دارد و از چند روز قبل تعداد زیادی عکس و سند تاریخی را از آنها خارج کرده تا به قول خودش حرفش سند داشته باشد. صحبتهایش را با نشان دادن یکی از همین عکسهای قدیمی شروع میکند و میگوید:«شمیران یک منطقه ییلاقی در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز بوده است. در عکسهایی که موجود است، شمیران در یک گودی و در دل یک جنگل بزرگ و بسیار زیبا محصور شده و به همین دلیل به آن«شم ایران» میگفتند. تمام روستاهای شمیران شامل 33پارچه آبادی در این گودی بوده که بعدها به 64پارچه آبادی رسیده است». کلکسیونر و تهرانشناس قدیمی درباره وجه تسمیه شمیران هم روایت جالبی نقل میکند:«در سالهای دور به جای خیلی سرد«شمی» میگفتند و «ران»هم بهمعنای انتها بوده است. بنابراین شمیران بهمعنای آخر سرما بوده. در عکسها و تصاویری که از 60سال قبل به جا مانده دیده میشود که شمیران تا اردیبهشتماه یخبندان بوده و مردم برای عبور و مرور در مسیرهای شلوغ یخ میشکستند». صالحی علاقهمندان به تاریخ کهن تهران را به کتاب«قصران» نوشته حسین کریمان ارجاع میدهد؛«آنطور که حسین کریمان در کتابش نوشته، منطقه شمیران یا همان قصران هزاران سال قبل و از دل آب بیرون آمده و در گذر زمان به شمیران تغییر نام میدهد و به جایی برای زیست انسان تبدیل شده است. طبق اسناد و نقشههای قدیمی، قصران از«کلاک» در نزدیکی کرج فعلی شروع میشده و تا «تهک» یعنی حکیمیه فعلی ادامه داشته و به تجریش میرسیده که به بهشت روی زمین مشهور بوده است.
ساخت حجرههای امام حسینیع
بازار تجریش که نمونه کوچکی از بازار تهران است جزو قدیمیترین مراکز خرید شمیران محسوب میشود و 2 محله سرپل و تجریش را به هم وصل میکند.در برخی منابع آمده که قدمت ساخت این بازار به 70سال قبل برمیگردد اما برخی کسبه قدیمی بازار و عباس صالحی که عکسهای قدیمی تکیه بزرگ تجریش را در اختیار دارد معتقدند قدمت این مکان تاریخی به 150سال قبل برمیگردد؛«بازار تجریش در روزگار قدیم یک کوچه باریک و طولانی با چند تکه مجزا بوده است. بازاریهایی که از منیریه، سرچشمه، عودلاجان و سنگلج برای ییلاق به تجریش میآمدند، شبهای جمعه به زیارت امامزاده صالح(ع) و برای خرید به این کوچه که در چند قدمی امامزاده بود، میرفتند. بعد از مدتی تکیه بزرگی را در همین کوچه میسازند و بعدها هر طایفه برای خودش یک حجره میسازد که در اسناد تاریخی با عنوان حجرههای امام حسینی(ع) از آنها یادشده است. آنطور که روایت شده، در ایام محرم، هر طایفه در حجره خودش بهعنوان نذری به مردم چای قند پهلو میداده. این حجرهها فقط در محرم کارکرد داشته اما بعدها که تجریش رونق میگیرد، کرکرهها بهطور دائمی بالا رفته و به جای خوبی برای کسب و کار تبدیل شده است.» کلکسیونر تجریشی، عکسهایی دارد که نشان میدهد برخی از حجرههای بازار تجریش جایی برای نگهداری گاو و گوسفند بوده است. به گفته او، آخرین مغازه بازار تجریش که در آن گوسفند نگهداری میشد به حاجعلی گیوهساز تعلق داشته و تا 50سال قبل سرپا بوده است. بخشی از مغازه به نگهداری از گوسفند اختصاص داشته و بخشی دیگر دکان گیوهسازی بوده است.
میوههای معروف تجریش
در عکسهایی که عباس صالحی در کلکسیونش دارد، شمیران و تجریش با درختان سرسبز و تنومند و باغهای پر از میوه دیده میشود و برخی از میوههای شمال تهران مثل گلابی تجریش، کمیاب و مثال زدنی بوده است. او میگوید:«وسعت باغهای شمال تهران از لواسان تا سعادتآباد، درکه، دربند، ونک، جمالآباد، نیاوران، حصارک و ولنجک و اسدآباد بوده و تا فرحزاد ادامه داشته است. طبق اسناد موجود، در هر منطقه یک میوه خاص به عمل میآمده، مثلا بهترین گیلاس، آلبالو و گردو برای منطقه لواسان بوده یا بهترین درختان سماق در دامنه جنوبی البرز بوده و خرمالو و توتستانهای جمالآباد یا همان جماران فعلی معروف بوده است. تجریش هم بهترین خرمالوی تهران را داشته و نوعی گلابی در این منطقه برداشت میشده که هر کدام بین 600تا 700گرم وزن داشته و به شاهمیوه تهران معروف بوده است. فقط یک اصله از این نوع درخت در سوهانک باقی مانده بود که آن هم چند سال قبل خشک شد و از بین رفت». در سندهای قدیمی، تجریش به نوعی مرکز شمیران بوده اما با گذر زمان خودش به یک منطقه جداگانه بدل شده است. آنطور که صالحی میگوید با از بین رفتن تدریجی تپهها و جنگلهایی که بین تهران و ری و شمیران بوده، این سه شهر به هم وصل میشوند و تهران بزرگ متولد میشود.
جهان پهلوان تختی بچه محله خانیآباد تهران بود اما سالها در شمیران زندگی کرد و بین اهالی شمال تهران محبوبیت فراوانی داشته است. تختی معمولا به مراسم عروسی دعوت میشده و با مردم عکس یادگاری میگرفته و طرفدارانش هم برای او سنگ تمام میگذاشتند. تختی در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه امامعلی حبیبی نخستین مدالهای طلای تاریخ ورزش ایران در بازیهای المپیک را کسب کرد و بعد از بازگشت به شمیران این چنین مورد استقبال قرار گرفته است. طاق نصرت و آذینبندی ابتدای خیابان ولیعصر(عج) امروز،کار بچهمحلهای تختی و برای خوشامدگویی به اوست که با این مدال طلا نامش در تاریخ ورزش ایران ثبت شد.
این تصویر اولین کمیسری یا همان کلانتری تهران است که به دستور رضاشاه در نزدیکی درکه و به سبک دوره هخامنشیان ساخته شده است. بنای این ساختمان شباهت زیادی به یکی از بناهای میدان توپخانه دارد که به مرور زمان تخریب شد و گفته میشود رضاشاه برای نشان دادن نظم و امنیت تهران به خارجیها دستور ساخت آن را صادر میکند. مأموران کمیسری را کمیسر میگفتند و کمیسرها معمولا از بین معتمدان محلی انتخاب میشدند. در روایتهای قدیمی آمده و در این عکس هم دیده میشود که کمیسرها رابطه دوستانهای با شهروندان داشته و حتی به خانههای برخی از آنها رفتوآمد داشتهاند تا از امور با خبر باشند. بقایای نخستین کلانتری تهران در ابتدای مسیر دربند و درکه است.
این اسناد که به سال1300 و دوران جنگ جهانی دوم تعلق دارد، صورتحسابهای هزینههای استقرار سربازان ایرانی در پایتخت است که شهربانی تحت عنوان«یادداشت محاسبات» ارائه میداده است. همانطور که میبینید ریزهزینههای طبخ غذا برای سربازان و علوفه اسبها محاسبه شده است. نکته جالب این یادداشتها ادبیاتی است که در آنها بهکار برده شده. مثلا در یکی از این یادداشتها به برج سرطان اشاره شده که همان تیرماه است.
این عکس کمیاب به آخرین قلعه خشتی تهران تعلق دارد که روی قله دامنههای جنوبی تهران و محل استقرار دیدبانها بوده است. قدمت این عکس حدود 100سال تخمین زده میشود. این قلعه که احتمالا روی تپههای قیطریه بوده، برای اهالی تهران و حکومت مرکزی بسیار با اهمیت بوده چرا که هرگونه حمله احتمالی دشمن از همین قلعهها رصد میشده و توسط اسبهای تندرو به فرماندار یا حاکم ری اطلاع داده میشده تا برای دفاع از شهر آماده شوند. ازجمله قلعههای تهران که با گذشت زمان تخریب شدهاند میتوان به قلعه مارلیک، قلعه دیزج اولیا، قلعه دیزج سفلی و قلعه اوزون (اوین) اشاره کرد.
در قدیمیترین عکسی که از امامزاده صالح(ع) با گنبد خشتیاش به جا مانده، درخت چنار معروف امامزاده هم دیده میشود که مسنترین موجود زنده پایتخت و کهنسالترین چنار جهان بود اما در سال1377 بهدلیل پوسیدگی قطع شد. گفته میشود این درخت به حدی تناور بوده که برای اندازهگیری پهنای آن 17نفر دست بهدست هم میدادند و دورش حلقه میزنند. در روایتهای قدیمی آمده که سایه درخت چنار امامزاده صالح(ع) که سن آن بین 900 تا 1000سال تخمین زده میشد از سرپل تجریش تا صحن امامزاده بوده و برای مسافرانی که از شمال تهران عبور میکردهاند یک استراحتگاه مناسب بوده است.ژان دو لافو، باستان شناس معروف فرانسوی که در دهه 08 قرن نوزدهم میلادی در ایران به سر می برده ، درخت واقع در صحن امامزاده صالح(ع) را قدیمی ترین چنار زنده جهان در آن سالها دانسته و در سفرنامه اش نوشته که نظیر این درخت در جهان یافت نمی شود.
این اسناد قدیمی که مربوط به سال1333 است را عباس صالحی قاب گرفته و از سایر اسناد قدیمی و باارزشی که دارد جدا کرده و این کار نشانه اهمیت آنهاست. ماجرا از این قرار است که به دستور دولت مرکزی تعداد و مشخصات خودروها و چهارپاهایی که از دروازه شهر عبور میکردند توسط مأموران شهربانی نوشته میشده و این سند مربوط به عبور تعداد خودروها از دروازه شمیران از شنبه تا پنجشنبه است. همانطور که در تصویر مشخص است در این 6 روز فقط 6خودرو از دروازه شمیران عبور کرده است. در این سند هم به برج جوز اشاره شده که همان خردادماه است.