غرب گوشخراش
فعالیتهای واحدهای صنعتی به همراه بستر خشک معادن شن و ماسه موقعیتی دشوار در جنوب غرب پایتخت ایجاد کرده است
حامد فرقانی: بخشهایی از تهران اغلب روزها حالوهوای خوشی ندارند؛ فرقی نمیکند، چه هوا سرد باشد و چه گرم، چه اینورژن (وارونگی دما) باشد و چه نباشد، چه باد بهاری بیاید و چه سوز زمستانی. آنهایی که در حوالی بزرگراه فتح و تهرانسر ساکن هستند، خوب معنای این حرف را درک میکنند. شما هم اگر یک شب به محلههایی مثل شهرک گلها، خلیج فارس شمالی، تهرانسر، هفده شهریور، شادآباد و شهرک دریا سری بزنید حتما حق را به اهالی این محلهها میدهید که از آلودگی هوا و صدا به ستوه آمدهاند. جالبتر اینکه گاهی اوقات بوهای مشمئزکننده هم به ماجرا، اضافه و قوز بالای قوز دردسرهای ساکنان جنوب غرب پایتخت میشود. این در حالی است که قاعدتا باید به خاطر وزش باد غالب غرب به شرق، این محدوده شهر هوای سالمتری نسبت به بقیه نقاط داشته باشد اما اینطور نیست. علت بهوجودآمدن صداهای گوشخراش، واحدهای صنعتی ریز و درشت هستند؛ مثل شهر ری در جنوب شرق تهران. تردد کامیونهای مربوط به این واحدها از یک سو و فعالیت انبارهای حاوی هزاران تن مواد غذایی، فاضلابی که گاهی به رودخانه کن سرازیر میشود، بستر خشک معادن شن و ماسه منطقه18 و معادن شن و ماسه شهر قدس و فعالیت کارخانههایی که فیلترهای خود را یواشکی(!) خاموش میکنند از سوی دیگر، باعث شده که این محدوده، هوای ناسالمی داشته باشد. همه اینها به اضافه سروصدای ناشی از پرواز هواپیماهای فرودگاه مهرآباد، قطارهای خط تهران ـ تبریز و تردد خودروهای سنگین دیزلی، روی اعصاب شهروندان جنوب غرب تهران هستند و سلامتیشان را نشانه رفتهاند. شهرک خلیجفارس شمالی، ساعت 7:30صبح: اتابک اسکندری، ساکن کوچه بلفکه شمالیاست. او از وضعیت نابسامان محدوده سکونت خود بهشدت گلایه دارد؛ «باور کنید محله ما با همهجای تهران تفاوتهای اساسی دارد. از یک طرف که در حریم راهآهن هستیم. به زیر زمین رفتن خطوط ریلی بعد از رودخانه کن هم که بهکلی منتفی شده! 4سال است که مسئولان، امروز و فردا میکنند که زمینهای اطراف ریل، تعیین تکلیف و تبدیل به فضای سبز شود و به کاربریهای خدماتی اختصاص یابد. در منطقه17 اقداماتی صورت گرفته اما در منطقه ما، اوضاع روزبهروز بدتر میشود.» حین صحبتهای اتابک، قطاری از سمت غرب به شرق سوتزنان رد میشود؛ میرود که تا دقایقی بعد به ایستگاه راهآهن برسد. سرعتش زیاد نیست. زمین زیر پایمان و درست روی زیرگذر خیابان خلیج میلرزد. اتابک میگوید: «میبینید که وقتی باران میبارد کلی چالهچوله گلآلود درست میشود؛ کافیاست یک سیلاب کوچک هم جاری شود تا دیگر نتوانیم از زیرگذرها استفاده کنیم. یادمان نرفته که تیر94 پس از بارش شدید باران نزدیک بود یک آمبولانس و یکپراید زیر همین زیرگذر غرق شوند». او سپس به آلودگیهای هوای محلهشان اشاره میکند؛ «معادن شن و ماسه 400هکتاری خیابان فربت اگرچه مدتهاست بسته شدهاند اما یا کفشان خشک شده و یا دپوهایی دارند؛ پس با وزش باد شدید، حسابی منطقه را گردوغبار فرامیگیرد. باران که میبارد از آسمان برای ما گل میبارد.» تقاطع رودخانه کن با بزرگراه فتح ساعت 9صبح آقای اطمینان ساکن شهر قدس است. او چندین بار با روزنامه همشهری تماس گرفته و با ارسال فیلمهایی، از آلایندگی معادن شن و ماسه و کارخانههای آسفالت گلایه کرده است. با او روی پل رودخانه کرج قرار گذاشتیم. همراه او به ساختمان محل کار دوستش میرویم. از پشتبام ساختمان خیلی چیزها پیداست؛ بالههای پشتی چند هواپیمای فرودگاه مهرآباد، گودالهای خوفناک معادن و پساب کثیفی که معلوم نیست از کجا راه افتاده و یکباره از جایی بیرون زده و به رودخانه میریزد. اردیبشهت95 یادمان میآید؛ زمانی که با مسئولان فرمانداری، معاون دادگستری تهران و چند مدیر شهری مشغول بازدید از معادن شن و ماسه بودیم. رحمتالله حافظی ـ عضو سابق شورای شهر تهران ـ به فاضلابی درست در انتهای بخش شمالی معادن، خطوط ریلی تهران ـ تبریز و جاده قدیم کرج اشاره کرد که به رودخانه کن سرازیر میشد. او میگفت که با هزاران مشکل، فاضلاب کارخانه شیر پاستوریزه و بوی ناجورش را رفع کردهاند اما معلوم نیست که این فاضلاب از کجا میآید. در همین فکرها هستیم که ناگهان اطمینان به آب قرمزرنگ رودخانه در شمال بزرگراه فتح اشاره میکند و میگوید: «من هر روز از سمت شهر قدس به تهران میآیم. صبحها واقعا از حجم دودی که برخی کارخانهها و معادن به هوا ترزیق میکنند، شگفتزده میشوم. برخی از کارخانههای آسفالت دودشان سیاه سیاه است. یک بار از ساکنان نزدیک بلوار شورای قلعهحسنخان بپرسید که هر روز چقدر گرد و خاک دارند. شک نکنید که این گرد و خاک با وزش باد، راحت به شهر تهران میرسد». خیابان هفدهم شهریور شادآباد، خیابان فرجی ساعت یک بعدازظهر کوچه شوندی یک و دو (درختی یک و دو) در شمال خیابان هفدهم شهریور محله شادآباد پر است از مشکل. پرتگاههای بین خانهها و حریم راهآهن یکطرف ماجراست. از آن طرف کوچهها وضعیت نامناسبی برای تردد دارند. فاضلاب حیاط یکخانه همراه با کف به کوچه درختی میریزد. اینجا اگرچه خطوط ریلی به زیرزمین منتقل شدهاند اما وضعیت رویی حسابی نابسامان است؛ بلوکهای شکسته که مثلا مرز بین محله و اراضی خطوط ریلی است و چندین تل نخاله و دیوارهای دودزده که کنارشان سرنگ مصرفشده افتاده است. این نشان میدهد که اینجا پاتوق معتادان و کارتنخوابهاست. دست شهرداری هم کوتاه است. نعمت صفدری از ساکنان محل میگوید: «چقدر نیرویانتظامی میتواند اینجا را کنترل کند. چاره محلههای لب خط فقط در واگذاری زمینها به شهرداری است. ولی ماندهایم چرا امروز و فردا میکنند.» علی آقا نیز میگوید: «محلههای چسبیده به جاده قدیم کرج (بزرگراه فتح) واقعا جزو آلودهترین مناطق تهران هستند. به این دلیل میگویم که هرروز بهخاطر کارم با تاکسی به بسیاری از نقاط شهر میروم و وقتی مقایسه میکنم میبینم هم با آلودگی هوای چندبرابر روبهرو هستیم، هم آلودگی بو و صدا. آلودگی هوا همه جا هست اما انگار برای ما بیشتر است. شنیدهام که دستگاههای سنجش آلودگی هوا هم حرف من را تأیید میکنند.» کوچه درختی دو محله شادآباد ساعت 6بعد از ظهر چند نفر از اهالی جمع شدهاند. علیرضا قهرمانی اول از همه شروع به صحبت میکند؛ «دو تا از کارخانهها امانمان را بریدهاند. کامیونهایشان هوای محله ما را بدجور آلوده میکنند؛ از کارخانه تولیدکننده مواد غذایی که دستکم 2ماه یکبار بوی بدی منتشر میشود. مثل اینکه روغنشان میماند و بوی بدی میگیرد. بدتر از بوی کارخانه روغن نباتی قو در خزانه که تعطیل شد. بیشتر، عصر به بعد این اتفاق میافتد. بهنظر آلودگی هوا هم دارد.» آقای اکبر کتابی هم از وضعیت سردخانه گوشت گلایه میکند؛ «اینجا گاهی بوی بسیار بدی دارد. مردم میگویند مرغ و گوشت یخی باعث این بو میشود. آن کارخانه مواد غذایی دیگر هم که انتهای خیابان را از طرف هفدهم شهریور بسته و شده محل پارکنیگ ماشینها و کامیونهایش. دودشان هم نصیب ما میشود. به راهآهن میگوییم، میگویند به شهرداری بگویید. به شهرداری منطقه میگوییم، میگویند ملک خودشان است و قانونی بلوک گذاشتهاند.» در این میان علیرضا نیز به مشکل اجرای طرح فاضلاب اشاره میکند؛ «میدانید هنوز فاضلاب برخی از خانهها به چاههای جذبی سرازیر میشود و گاهی از کنار همین دیوارههای زمین راهآهن بیرون زده و این محله را آلوده میکند. جالب است شرکت فاضلاب سیستم کوچه درختی یک را اجرا کرده اما با اینکه نصف هزینه حق انشعاب را از مالکان کوچههای درختی 2 و 3 گرفته اما لولههای فاضلاب را در این دو کوچه اجرا نمیکند. میگویند اینجا عقبنشینی میکند. از 3میلیون پول دستکم یکو نیم میلیون حق انشعاب را دادهایم و میگویند اگر بقیه را ندهید، انشعاب آبتان را قطع میکنیم. این هم از نتایج بلاتکلیفی زمینهای حریم راهآهن است.» پلهای تقاطع بزرگراههای آزادگان و تهران- ساوه ساعت 8:30شب حمید رفیع ساکن صادقیه است. او میگوید: «من گاهی شبها در مسیر راه خانه از بزرگراه آزادگان به جاده قدیم میآیم. بعد از کیلومتر 14جاده و محدوده ایران خودرو بوی عجیبی به مشامم میخورد. میگویند که برای کارخانه تولیدی روغن است. واقعا بوی بدی است. گویا فیلترشان را برای کاهش هزینه خاموش میکنند که این اتفاق میافتد؛ با ورود مواد سمی، هم هوا آلوده میشود و هم محیط بوی بدی میگیرد.» رفیع مدعی است که چند وقت پیش تا نزدیکی میدان صادقیه هم این بو را احساس میکرده است. او حتی به بوی بد یککارخانه داروسازی در یافتآباد هم اشاره میکند. جریمه بازدارنده نیست طبق آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران و تحقیقات دانشگاه صنعتی شریف و گروه کنترل آلودگی هوای دانشگاه تهران حدود 15درصد از آلودگی هوای پایتخت از منابع ثابت ناشی میشود. برخی از کارخانههای تولیدکننده مواد غذایی، تولید سیمان، آسفالت و سایر واحد صنعتی، معادن شن و ماسه، واحدهای سنگبری و برخی از نیروگاههای تولید برق جزو منابع ثابت آلاینده به شمار میروند. اگرچه ادارهکل محیطزیست شهر تهران همیشه طرح پایش و کنترل آلاینده این واحدها را در دستور کار دارند اما گاهی واحدهای صنعتی چراغ خاموش فیلترهای خود را از کار انداختهاند یا معادن شن و ماسهها دستگاههای مهپاش خود را از مدار تولید خارج میکنند و اینگونه به آلودگی هوای شهر دامن میزنند. در واقع بهنظر میرسد آنها حتی ریسک پلمب موقت و پرداخت جریمه را به جان میخرند و بدون رعایت اصول لازم به فعالیت میپردازند. علیرضا نورپور که عضو گروه کنترل آلودگی هوای دانشگاه تهران است هم بر این نکته صحه گذاشته و میگوید که تنها جریمه نمیتواند بهعنوان عامل بازدارنده عمل کند. او معتقد است که انبوهی از معادن شن و ماسه در غرب استان تهران واقع شده که برای این محدوده بسیار زیاد است. نورپور میگوید: «به غیراز جریمه بهخاطر تخطی از قانون، اقدامات پیشگیرانه نیز باید در دستور کار قرار گیرد؛ اقداماتی که در گرو تحقق مدیریت یکپارچه است؛ میبایست با یکمدیریت یکپارچه نیاز شهر از نظر شن و ماسه برآورد شده و با توجه به آن مجوز عمق برداشت صادر شود.» نکته دیگر اینجاست که جدا از آلودگی مستقیم واحدهای صنعتی، تردد خودروهای مربوط به آنها نیز به شرایط دامن میزند. طبق آمار حدودا 8هزار سرویس کامیون از غرب و جنوب غرب استان تهران به پایتخت رفتوآمد میکنند.