بچههای آسمان
همشهری از لیگ فوتبال کودکان کار و از حاشیه های شهرسرباز تا زمین بازی در ولنجک گزارش میدهد
مهدیه تقویراد ـ خبرنگار
صدای تشویق بازیکنان فوتبال، فضای اطراف زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی را پر کرده است. تعداد زیادی از تماشاگرانی که برای تماشای بازیهای پنجمین لیگ پرشین جمعیت امام علی(ع) به ولنجک آمدهاند یک صدا تیم نونهالان مولوی را که نان آوران کوچک هستند، تشویق میکنند. تماشاگرانی که یک صدا با شعار «حمله، حمله حمله، مولوی کوبنده» بازیکنان تیم مولوی را تشویق میکنند تا هرطور شده دروازه تیم نونهالان آمل را به قول خودشان گلباران کنند.
زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی این روزها میزبان مرحله نهایی پنجمین لیگ پرشین جمعیت امام علی(ع) است که بازیکنانش را کودکان، نوجوانان و جوانان حاشیهنشین و کارگر تشکیل میدهند. در ابتدای این لیگ یک هزار و 200کودک، نوجوان و جوان در قالب 44تیم به رقابت با یکدیگر پرداختند که در نهایت 24تیم در ردههای سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان از استانهای مختلف همچون سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، مازندران، یزد، ایلام آباد و... به مرحله نهایی راه یافتهاند؛ رقابتهایی که تا روز 8شهریور در ولنجک تهران ادامه خواهد داشت و ورود بانوان نیز برای تماشای این بازیها آزاد است. زنان و دخترانی که با شور و هیجان روی صندلیها نشسته و بازیکنان را تشویق میکنند.
بچههای تیم آمل مشغول گرم کردن خود در کنار زمین هستند و محمود از بازیکنان این تیم است که برای سومینبار در لیگ پرشین حضور دارد. تیم آمل در دوره قبلی لیگ پرشین سوم شد و امسال بچههای تیم، امید زیادی دارند تا بتوانند با گذشتن از سد حریفهای خود به رتبه اول دست پیدا کنند. محمود از روزهای قبل از مسابقه میگوید: «پارسال بلافاصله بعد از پایان مسابقات لیگ، تمرینهایمان را شروع کردیم و در هفته 2 روز تمرین سنگین داشتیم تا بتوانیم جزو تیمهایی باشیم که به مرحله نیمه نهایی راه پیدا میکنند.» محمود میگوید: «من بعضی روزها بهخاطر اینکه کارم زیاد بود و سرکار میروم نمیتوانستم سر تمرینها حاضر شوم اما مربی مان تمرینهای خوبی را در طول سال برایمان داشت و امیدواریم بتوانیم به مرحله نیمه نهایی هم راه پیدا کنیم.»
محمود 13سال دارد و در کارگاه تراشکاری هر روز از ساعت 9صبح تا 8شب کار میکند و چون سن کمی دارد مشمول بیمه نمیشود و در پایانماه 480هزار تومان دستمزد میگیرد. آینده شغلی برای محمود مبهم است، «من فقط تا 18سالگی میتوانم در این کارگاه کار کنم، صاحبکارم 2 تا از دوستانم را که 18ساله شدند از کارگاه بیرون انداخت و 2 نفر را که سنشان کمتر بود جایشان آورد تا مجبور نباشد بیمه پرداخت کند.» او غیر از 80هزار تومان دستمزدش، 400هزار تومان مابقی دستمزدش را به مادرش میدهد تا خرجی و کرایه خانه بدهد. متین برادر کوچکتر محمود، تازه 10ساله شده و او هم چند ماهی میشود که به یک کارگاه تعمیر دوچرخه میرود تا بتواند کمک خرج خانواده باشد. با این حال تمام درآمد این خانواده که چند سالی میشود پدرشان در اثر سوء مصرف موادمخدر از دنیا رفته به زحمت به 800هزار تومان میرسد و همیشه به قول محمود «هشتشان گروی نه شان» است.
یکسال برای امروز تمرین کردیم
سپهر هم برای سومین بار است که در لیگ پرشین و در تیم آمل حضور دارد. او معتقد است، آمادگی تیمشان که چند سالی است در آن توپ میزند، خیلی خوب و یکی از امیدهای راهیابی به مرحله نیمه نهایی است.سپهر از تمرین یکسالهاش بعد از پایان لیگ پارسال میگوید:« مربیمان خیلی خوب با ما تمرین میکند، بعضی روزها برای اینکه بتوانیم سر تمرین حاضر شویم به کارگاه میآید و از صاحبکارم اجازه میگیرد، خدا وکیلی صاحبکار خوبی هم دارم، خیلی سخت نمیگیرد و اجازه میدهد سر تمرینها حاضر باشم، پارسال هم یک روز برای دیدن بازیهایمان آمد و تشویقمان کرد.» سپهر چند سالی میشود که همراه پدرش در یک کارگاه بازیافت زباله مشغول کار است و تمام حقوقش را پدرش از صاحبکارش میگیرد و از در آمد 280هزار تومانی سپهر، ماهانه 30هزار تومانش را به سپهر میدهد. سپهر میگوید: «3 سال قبل یکی از دوستانم من را به تمرین مسابقات فوتبال آورد و به من گفت که اگر دوست داشته باشم، میتوانم فوتبال بازی کنم، اولش ترسیدم به پدرم بگویم که میخواهم بروم فوتبال. برای همین یکی، دو بار بعد از کار با اصرار، پدرم را به ورزشگاه آوردم تا تمرین بچهها را ببیند و بعد هم پدرم گفت: اگر کارم را خوب انجام دهم میتوانم فوتبال بازی کنم. امروز هم پدرم قول داده بود تا برای دیدن بازیمان بیاید اما نمیدانم چرا هنوز نیامده.»
جای بیرانوند را میگیرم
رامین 13سال دارد و گلر تیم پرشین مولوی است. دستکشهای زرد و پیراهن آبی رامین او را از دیگر بازیکنان تیمشان متمایز کرده. 7سال قبل بود که او برای نخستین بار با جمعیت امام علی(ع) آشنا شده و حالا به یکی از مهرههای اصلی تیم مولوی تبدیل شده است. رامین میگوید: «پارسال در لیگ شانس نیاوردم، در4 بازی که انجام دادیم در هر بازی دو تا گل خوردم و آخر سر باختیم و حذف شدیم اما امسال برای قهرمانی آمدهایم. رامین جلوی لنز دوربین عکاسمان ژست میگیرد و میگوید: تمرینهای ما در ورزشگاه کارگران خزانه بخارایی است. هر هفته 2 شب تمرین داریم، من تا جایی که توانستهام در تمرینها شرکت کردهام، دوست دارم اینقدر تمرین کنم که بتوانم جای علیرضا بیرانوند را بگیرم. بالاخره یکی باید مثل علیرضا بیرانوند بازی کند و جلوی گلهای مهاجمان را بگیرد.»
رامین امسال به کلاس ششم میرود و دوست دارد تا جایی که میتواند ادامه تحصیل بدهد اما هنوز نمیداند که میخواهد به دانشگاه برود یا نه؟ با این حال امیدوار است اینقدر در فوتبال پیشرفت کند که مهاجمان تیم حریف آرزوی زدن گل به او را داشته باشند و او هم تمام توپهایی را که به سمت دروازهاش نشانه میروند بتواند در هوا بگیرد.
دوست دارم مثل علی علیپور بازی کنم
ماهان، یکی از مهاجمان تیم مولوی است و در تمام مدتی که رامین در حال گفتوگوست، چشم از او بر نمیدارد. ماهان علاقه زیادی به علی علیپور (بازیکن تیم پرسپولیس) دارد و یکی از آرزوهایش این است که بتواند وقتی بزرگ شد همانند او بازی کند. ماهان 13ساله امسال برای نخستینبار است که در لیگ پرشین حضور دارد و میگوید که اطلاعات چندانی از تیم حریفش که قرار است تا دقایقی دیگر مقابلش بازی کند، ندارد با این حال معتقد است، تیم مولوی اینقدر قوی است که بتواند تیم آمل را ببرد. او از بچگی شاهد و درگیر اعتیاد پدر و مادرش بوده و خانه آنها در تمام ایام هفته محلی برای حضور معتادانی بوده که در کنار هم موادمخدر مصرف میکنند. با وجود این ماهان هیچ وقت وسوسه نشده که مواد را امتحان کند: «من هر وقت پدر و مادرم را میدیدم که وضع بدی دارند و حالشان به حدی بد است که حواسشان به ما بچهها نیست، همیشه آرزو میکردم کاش بتوانم کاری کنم که پدر و مادرم را از اعتیاد نجات دهم حالا هم میخواهم اینقدر خوب فوتبال بازی کنم که بتوانم به تیمهای دسته اول بروم و اینقدر پول داشته باشم که پدر و مادرم را از اعتیاد نجات بدهم و یک خانه جدید در یک جای خوب بخرم تا دوستان پدرم دیگر نتوانند خانه مان را پیدا کنند.
تشویق زنانه از روی سکوها
خانمهایی که برای تشویق بازیکنان لیگ پرشین آمدهاند اگر چه تعدادشان چندان زیاد نیست اما صدای تشویق شان تمام ورزشگاه را پرکرده، هر تیمی که وارد زمین چمن میشود توسط آنها به بهترین شکل ممکن تشویق میشود. زهرا، خواهر یکی از بازیکنان تیم لب خط است که امسال برای سومین بار برای تشویق برادرش و بچههایی که فوتبال بازی میکنند به ورزشگاه میآید. زهرا میگوید: کاش حالا که ممنوعیتی برای ورود بانوان برای تماشای این بازیها وجود ندارد، خانمها هم برای تشویق این بچهها به ورزشگاه میآمدند. زهرا همانطور که سعی میکند تا موج مکزیکی کوچکی که همراهانش راه انداختهاند را قطع نکند، ادامه میدهد: تشویق این بچهها از روی سکوها تنها کاری است که از دستمان برمیآید، میبینید که آدمهای زیادی برای تشویق این بچهها -که از کمترین امکانات زندگی محرومند، اما به آینده امید دارند، - نیامدهاند. کاش کمی بیشتر این بچهها و تلاشهایشان را جدی بگیریم من خودم برای آمدن به اینجا خیلی تلاش کردم و مسافت زیادی را طی کردم تا به ورزشگاه برسم اما فقط برای امید دادن به برادرم و هم تیمی هایش به همراه 2 نفر از دوستانم اینجا آمدیم.
خانم رسولی هم که به همراه دوستش برای تشویق بچهها آمده، میگوید: پارسال بهطور اتفاقی از برگزاری این لیگ مطلع شدم و پارسال و امسال برای تشویق بچهها آمدیم، برایم خیلی عجیب است چرا مردم عادی از این مسابقات استقبال نمیکنند.
رسولی ادامه میدهد:همه ما وقتی صحبت از بچههای کار و خیابان میشود برایشان دلسوزی میکنیم و توقع داریم تا مسئولان برایشان کاری کنند اما خودمان از آمدن به ورزشگاه و تشویق این بچهها که هیچ هزینهای هم برایمان ندارد، دریغ میکنیم.
* تیتر مطلب برگرفته از نام فیلمی ساخته مجید مجیدی است
لیگ پرشین، محلی برای بروز استعداد بچه ها
میثم واحدی / دبیر اجرایی لیگ پرشین
مسابقات در 3 رده نونهالان، نوجوانان و جوانان در سنین 12تا 19سال برگزار میشود. در مرحله نهایی این لیگ که از روز 30مرداد آغاز و تا 8شهریور ادامه خواهد داشت در هر رده سنی 8تیم حضور دارند که در دو گروه 4تیمی به رقابت با یکدیگر میپردازند. تیمها در ۵ منطقه در سراسر کشور تقسیم بندی شدند: تهران و حومه که شامل تیمهای پاکدشت، شهر ری، حسن آباد فشافویه، دروازه غار، لب خط، ملکآباد کرج، مولوی، شهریار و فرحزاد هستند. منطقه شمال که تیمهای آمل و مشهد را شامل میشود. در منطقه جنوب شرق تیمهای سرباز و قصر قند را داریم. در منطقه مرکز و جنوب هم تیمهای کرمان، قم، یزد و اهواز تشکیل شدهاند و در منطقه غرب و شمال غرب تیمهای پرشین سقز، تبریز، جوانرود و کرمانشاه فعال هستند. در این مسابقات میخواهیم نشان دهیم که بسیاری از استعدادهایی که در محلات وجود دارند فضایی برای دیده شدن ندارند و از طریق لیگ پرشین این فضا برای آنها به وجود آمده تا مسیر جدیدی در ساختار ورزشی و آموزشی کشور ایجاد شود تا شاید مسئولین به محلات آسیبپذیر توجه بیشتری نشان داده و استعدادهایی را که در این محلهها وجود دارند کشف کنند.
برخی از بچههایی که الان در لیگ پرشین حضور دارند، مدتی درگیر اعتیاد بودهاند اما از طریق فضای ورزشی و تمرینات مستمری که در طول سال برای آنها ایجاد کردهایم این بچهها توانستهاند اعتیادشان را ترک کرده و از فضای آسیبزایی که در اطرافشان وجود دارند برای ساعاتی دور باشند. بعد از راهاندازی لیگ پرشین تعداد زیادی از بچههایی که در این تیمها بازی میکردند توانستند در تیمهای استانی و در ردههای پایه فرصت حضور پیدا کنند. امسال نیز 3 نفر از بچههای لیگ از شهرهای سرباز و محله لب خط تهران از بین یکصد بازیکن از سراسر کشور توانستند به فهرست نفرات منتخب کمپ استعداد یابی لالیگا راه پیدا کنند و به اردوی نهایی استعدادیابی لالیگا بروند.