فقر کرج در زیرساختهای فرهنگی
درزی، هنرمند البرزی: اجاره سالنهای تئاتر برای هر هنرمندی مبلغی غیر قابل باور است که میتواند مانع پیشرفت فرهنگ و هنر شهر شود
هدیه زندیهوکیلی | البرز - خبرنگار
«منوچهر درزی» هنرمند پیشکسوت البرزی سالها پیش تحصیلات خود را در رشته حقوق به پایان رساند، اما از آنجا که علاقه و اشتیاق وصفناشدنی به هنر داشت، تصمیم گرفت در دنیای هنر جدیتر و مصممتر گام بردارد. از کودکی در تئاترهای مدرسه فعال بود و در بزرگسالی با گذراندن دورههای بازیگری و کارگردانی در جهاد دانشگاهی پا به عرصه هنر دوستداشتنیاش گذاشت.
این هنرمند 51 ساله و باسابقه کرج علیرغم ذوق عمیق هنریاش چندسالی به واسطه جنگ تحمیلی و حضور در جبهه از سالنهای تئاتر فاصله گرفت که این دوری برایش جانبازی شیمیایی را به یادگار گذاشت. هنرمند بااخلاق و مردمدار البرزی طی این سالها کارهای هنری زیادی را تجربه کرده است و سابقه درخشانی در صداوسیما و اجراهای تلویزیونی دارد. گفتوگوی صمیمانهای را در دفتر روزنامه با این هنرمند پرکار کرجی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
از فعالیتهایتان بگویید؟
اصالتا مازندرانی و از شهرستان آمل هستم، ولی سالهاست که بعد از قبولی در دانشگاه کرج در این شهر به همراه خانواده ساکن شدهام. اوایل دهه 70 در جهاد دانشگاهی دورههای مهارتی کارگردانی را در خدمت اساتیدی چون مهدی هاشمی و داریوش آشوری به اتمام رساندم. پس از آن اولین فیلم بلندم را به نام قتلگاه خونین ساختم که کارگردانی و نویسندگی آن بر عهده خودم بود و در شهرستان بابل آن را پخش کردند. بعد از آن شروع به ساخت فیلمهای داستانی برای شبکه اول و سایر شبکههای تلویزیونی کردم که آخرین دیدار، روزنه در بهار و چشم غمگین از آثار منتخب آن سالهاست. در گذشته تلویزیون به بخشهای کوچک و مختلفی تقسیم شده بود و شبکههای استانی هنوز راهاندازی نشده بود. در آن زمان در بخش سیمای مدرسه بسیار فعالیت داشتم. اولین ویدئوکلوپ را در واحد سمعی و بصری آموزش و پرورش کرج برای مدارس راهاندازی کردم. دورههای فیلمبرداری و تصویربرداری را آموزش دیدم و مدتی بازیگری هم تدریس میکردم. نویسندگی و کارگردانی فیلم داستانی جهیزیه صغری را به سفارش اداره جهاد کشاورزی شهر کرج برای تلویزیون کار کردم که مراحل تصویربرداری آن در کرج به انجام رسید.
فیلمهای مستند ورف چال، ماسوله، شهر افسانهای، نورگهون و... از آثار موفق تلویزیونی سالهای پرکارم بود. تجربه کار تهیهکنندگی را هم از برنامه صبح بخیر ایران شروع کردم. مدتی به عنوان دستیار تهیهکننده در کنار بزرگانی چون اقبال واحدی، محمدرضا شهیدیفر، نظام اسلامی و سعید رنجبر بودم و بعدها کار گزارشگری همان برنامه صبح ایران را اجرا میکردم. علاوه بر کارهای تلویزیونی که در کرج کار کردم، برای شبکههای خبر هم در برنامههای مناسبتی در سمت تهیهکننده و کارگردان و گزارشگر فعالیت میکردم. در شبکه ۴ هم تهیهکننده برنامههای معارف از جمله معرفتشناسی که برنامه پرمخاطب آن سالها بود کار کردم. در شبکه قرآن نیز به عنوان مجری و تهیهکننده و کارگردان در برنامههایی مثل آموزش حفظ قرآن، محافل در سنگرها، اسرار ولایت در عاشورا و... فعال بودم.
اکنون مشغول به چه کاری هستید؟
اکنون مشغول کار پیشتولید سریالی هستم که قرار است زیر نظر نیروی انتظامی تولید شود. موضوع آن در حیطه آسیبهای فضای مجازی و هکرها و تهدیدات در محیط اینترنتی است. تهیهکنندگی و کارگردانی این کار بر عهده من است. از آنجا که اینچنین برنامهها به بالا بردن سطح آگاهی و اطلاعرسانی درست مردم کمک کرده، با یاری نیروی انتظامی میخواهم کارهای سینمایی اکشن را هم به مرحله تولید برسانم. در شهر کرج برنامه یادواره شهدا را در نقاط مختلف شهر به اجرا رساندم.
درباره جایگاه هنر در کرج بگویید؟
مردم کرج لایق بهترینها هستند و باید کاری کرد که از هنر هنرمندان کرجی غافل نمانند و این امر علاوه بر مدیریت یکپارچه و تعاملی با دیگر ارگانها، نیازمند یاری خود آنها نیز است. اگر مردم شهر هوای هنرمندان خودشان را بیشتر و بهتر داشته باشند، هنرمندان شهر انرژی مضاعفتری برای هنرنمایی خودشان در اقصینقاط استان البرز میگیرند و شاهد اجراهای قویتر و کارهای جذابتری از سمت آنها خواهیم بود.
سخنی با مدیران هنری دارید؟
از مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری شهر کرج تقاضا دارم که نگاه ریزبینانهتری به هنرمندان و مشکلات سر راهشان داشته باشند و آنها را از هر گوشه شهر شناسایی کرده و گرد هم بیاورند تا فعالیت هنری شهر کرج رونق بیشتری بیابد. مثلا راهاندازی یک انجمن نمایش با مسئولیت هنرمندان و دستاندرکاران فرهنگ و هنر شهر میتواند نقطه آغاز شروع یک ماجرای جذاب هنری در استان شود.
نظرتان راجع به امکانات هنری در کرج چیست؟
متاسفانه کرج از فقر فرهنگی بیشماری رنج میبرد. سالنهای نمایش هم به صورت کاملا انحصاری و حتی سلیقهای فعالیت میکنند. یک هنرمند باید مجوز استفاده از سالنها و آمفیتئاترهای شهر را در هر زمان دارا باشد، چراکه بخشی از مراکز فرهنگی شهر متعلق به هنرمند است. اجارههای سالن تئاتر برای هر هنرمندی مبلغی گزاف و غیر قابل باور است که این مهم میتواند مانع پیشرفت نسل جوانتر فرهنگ و هنر شهر شود. مدیران فرهنگی و هنری استان باید بتوانند این معضل اساسی پیش پای هنرمندان کرجی را اصولی برطرف کرده و برای درخشش روزافزون هنر شهرشان بیش از گذشته کوشا باشند.
ارتباط مدیران و هنرمندان
منوچهر درزی:یک مدیر فرهنگی و هنری میتواند در دیداری صمیمانه با هنرمندان شهرش صحبتهای آنها را جدیتر و دقیقتر بشنود و برای هر کدام راهحلی پیشنهاد دهد. یک مدیرمسئول حتی در ساعات غیراداری هم میتواند این تعامل را ایجاد و کاری کند که ظرفیتهای گمشده هنری شهر در زیر چتر حمایت مسئولان فعال شود تا شهر رنگ هنری جذابتری به خود بگیرد. در این مورد حتی مسئولان مرتبط با امور فرهنگی میتوانند سالنهای سینما را در ساعات غیر اکران در دسترس هنرمندان کاربلد و فعال شهر قرار دهند تا هنرمند بتواند از آنها به عنوان سالن تمرین بهره بگیرد. از مسئولان شهر خاضعانه میخواهم تا هوای هنرمندان شهر خود را بیشتر و پیوستهتر داشته باشند تا جایگاه فرهنگ و هنر شهر بهخوبی حفظ شود.